۰
plusresetminus
گزارش تحلیلی «حافظ نیوز» درباره مانیفست و تاریخچه هفت دهه جنبش دانشجویی؛

از «ملعبه جریانات سیاسی» تا گفتمان‌سازی در عرصه سیاست/ «جنبش دانشجویی نوین ایران» و گذار از شور به شعور

تاریخ انتشارجمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۱۶
گرچه حرکت جنبش دانشجویی، گذار از شور به شعور، و از جوانی به عقلانیت و پختگی را نوید می‌دهد؛ اما باید به خاطر داشت که این مسیر پرپیچ‌وخم رهروانی آهسته و پیوسته طلب می‌کند که هم‌پوشانی به‌جا و مناسب آرمان‌گرایی و واقعیت‌گرایی را یکجا مطالبه کنند.
جنبش دانشجویی
جنبش دانشجویی
"حافظ نیوز"،  سابقه تحول‌خواهی دانشجویی قدمتی به درازای 70 سال دارد. از زمان خروج رضاخان از ایران می‌توان رگه‌هایی از ظهور جریانات مستقل دانشجویی در ایران دید که به‌نوعی منتقد جدی و درعین‌حال براندازی حکومت بودند.

بررسی نقش جنبش دانشجویی در تحولات سیاسی

اولین بارقه شکل‌گیری این حرکت‌ها را می‌توان در تشکیل انجمن‌های مارکسیستی در دانشگاه تهران و علوم پزشکی یافت که به دلیل حاکم بودن حزب توده و گستره وسیع این حزب در بین جوانان، این رگه‌ها در دانشگاه‌ها هم رشد و نمو پیدا کرد.

گروه‌های اسلامی و چپ‌ها پس‌ازاین، مجادلاتی با یکدیگر داشتند اما به دلیل شرایط سیاسی کشور عمدتاً این چپ‌ها بودند که هژمونی خود را در دانشگاه‌ها سیطره دادند و ایدئولوژی حاکم بر این نوع جریانات سیاسی آن زمان کشور را در دانشگاه مشق می‌کردند.

تا قبل از اتفاقات آذرماه 1332، می‌توان گفت جنبش دانشجویی ایران درگیر و دار سیاست‌های نامشخص و بی‌هدف تشکل‌های از برون هدایت‌شده بود که خط و مشی صحیحی را برای حرکت‌های دانشجویی تدوین نمی‌کرد و شاید دانشجویان آن مقطع بیشتر ترجیح می‌دادند به سلاح علم متکی باشند تا مبارزه.

همه‌چیز برای حرکت کردن مهیا بود اما نیاز به بلند شدن آتش داشت! حضور نیکسون، در این سال، همان اتفاقی بود که باید می‌افتاد تا جنبش حرکتی پرشتاب به خود گیرد. پس از خبر حضور رئیس‌جمهور ایالات‌متحده در ایران، اعتراضات تقریباً پرجنب‌وجوشی در دانشگاه تهران به‌ویژه دانشکده فنی این دانشگاه رخ داد و در پی آن سه تن از دانشجویان به نام‌های قندی، شریعت رضوی و بزرگ نیا پس از دخالت مسلحانه مانوران امنیتی شاه در هیاهوی اعتراضات دانشجویی، جان خود را از دست دادند.

قربانی شدن این سه شهید در مقابل رئیس‌جمهور آمریکا را می‌توان سرآغاز حرکتی نوین در جنبش دانشجویی ایران قلمداد کرد که شاکله آن را استقلال، عزت خواهی و بیگانه‌ستیزی شکل می‌داد و خون جوشان آن سه شهید، ریشه‌های این حرکت را محکم کرد.

تشکیل انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها به‌وسیله شخصیت‌هایی نظیر دکتر علی شریعتی و حتی مهندس بازرگان، اسلام‌خواهی را جایگزین چپ‌گرایی در دانشگاه‌ها نمود و بسیاری از دانشجویان خود را پاسدار خون‌های ریخته شده در دانشگاه می‌دانستند.

جنبش دانشجویی نیز علی‌القاعده تحت تأثیر فضای عمومی خصوصاً فضای اسلام‌گرایانه طبقه روشنفکر و متوسط قرار گرفت، به‌طوری‌که در سال 56 برای اولین بار در دانشگاه‌های ایران مراسم بزرگداشت 15 خرداد در کوی دانشگاه تهران برگزار شد و این حرکت تأثیر بسیار عمیقی در بین دانشجویان و مردم ایجاد کرد.

دلیل این گرایش تصاعدی به اسلام‌گرایی را شاید بتوان این‌گونه بیان کرد که این گفتمان همان مسیری بود که جامعه در این مدت دنبالش می‌گشت، راهی بین رادیکالیسم سیاسی و ایمان دینی.

درحرکت بازگشت به خویشتن اسلامی انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی در کنار مردم، روشنفکران و طبقه متوسط هویت اسلامی خویش را بازیافت و این تفکر به‌عنوان "گفتمان هژمون" شناخته شد.

در فضای انقلابی دهه ۵۰ و بالأخص پس از انقلاب، انجمن‌های اسلامی رهبری جنبش دانشجویی را در اختیار گرفتند. شکل‌گیری اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان و سازمان دانشجویان مسلمان که به پیدایش دفتر تحکیم وحدت انجامید راه را در این راستا هموارتر کرد.

محتوای گفتمان این سال‌ها به کلیدواژه‌هایی نظیر عدالت در سیاست داخلی و مبارزه با امپریالیسم در سیاست خارجی است که دانشجویان پیرو این گفتمان، " خط امامی" نام گرفتند.

در این برهه است که جنبش دانشجویی، فرصت را جهت تحقق آرمان‌های چندساله‌اش مغتنم می‌شمرد و خصوصاً در سال‌های 61-1359 همراه با نظام در راستای تحقق اهداف انقلاب گام برمی‌دارد. هسته‌های اولیه نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران و جهاد سازندگی از دانشجویان یارگیری می‌کنند و دانشجویان تمام توان خود را درراه حفظ انقلاب و سازندگی مصروف می‌دارند. هم‌چنین بسیاری از فرماندهان جنگ در این سال‌ها از قشر دانشجو بودند.

در این سال‌ها جنبش دانشجویی، آرمان‌خواه، عدالت‌طلب، استکبارستیز، مخالف سرمایه‌داری، طرفدار جنبش‌های اسلامی جهانی، یاور فقرا در جنگ علیه اغنیاء، استقلال‌طلب و اسلام سیاسی خواه بود.

آری به نظر جنبش دانشجویی نوین ایران که سال‌ها بر امواج سیاسی موجود در کشور سوار و به‌نوعی فرزند زمانه خویشتن بوده است هم‌اکنون نیز بر مسیر عقلانیت و واقع‌گرایی قدم گذارده و آرمان‌های خود را در واقعیت‌گرایی جستجو می‌کند.

جنبش دانشجویی نوین ایران؛ گذار از شور به شعور

گرچه این حرکت، گذار از شور به شعور، و از جوانی به عقلانیت و پختگی را نوید می‌دهد اما باید به خاطر داشت که این مسیر پرپیچ‌وخم رهروانی آهسته و پیوسته طلب می‌کند که هم‌پوشانی به‌جا و مناسب آرمان‌گرایی و واقعیت‌گرایی را یکجا مطالبه کنند.
 
با مرور جنبش دانشجویی به تعبیر روایت امام خامنه‌ای در ادامه به مانیفست و رسالت این جنبش در طول هفت دهه حیات آن می‌پردازیم.

رهبر معظم انقلاب در 16 آذر ماه 1388 نسبت به تاریخچه جنبش دانشجویی می‌فرمایند: "جنبش دانشجوئی در کشور ما در تاریخِ ثبت‌شده و شناخته‌شده‌ خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و به‌شدت عدالت‌خواه بوده است. این ممیزات جنبش دانشجوئی ما از روز اول است تا امروز. اگر کسی مدعی جنبش دانشجوئی باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشجوئی نمی‌تواند در دست کسانی باشد که در فلسطین قتل‌عام می‌کنند، در عراق جنایت می‌کنند، در افغانستان مردم را از دم تیغ می‌گذرانند؛ این جنبش دانشجوئی نیست.

جنبش دانشجوئی خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل این‌جور است - شاید در خیلی از کشورهای دیگر هم باشد - که ضد استکباری، ضد سلطه، ضد دیکتاتوری و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته‌شده‌ی این حرکت، همین ۱۶ آذر است.

در تمام دوران مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالت‌خواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافی گری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویان، ضد گرایش‌های انحرافی؛ این‌ها خصوصیات جنبش دانشجوئی است."

تاریخ و مانیفست شش دهه فعاليت جنبش دانشجویی

دکتر سید محمدهاشم پوریزدان‌پرست در گفتگوی تفصیلی با "حافظ نیوز"، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای 16 آذر به تاریخ و مانیفست شش دهه فعاليت جنبش دانشجویی پرداخت و اظهار داشت: جنبش دانشجویی ایران فعالیت‌های سیاسی خود را از جریان ملی شدن صنعت نفت آغاز کرد؛ به‌طوری‌که در جریانات ملی شدن نفت دانشجویان دانشگاه‌ها نقش قابل‌توجهی داشتند.

وی بیان کرد: در این زمان جریانات وابسته به ابرقدرت‌ها سعی می ترددند از این قشر جامعه که آینده کشور را در اختیار داشتند، سوءاستفاده کنند؛ به‌طور مثال حزب توده به دنبال جذب این قشر و سوءاستفاده از آنان در جهت اهداف ابرقدرت کمونیستی شرق بود.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: پس از کودتای 28 مرداد و ورود نیکسون به ایران برای دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه تهران که هدف آن قدرت‌نمایی آمریکا در ایران پس از کودتا  و اعلام حمایت از شاه که در سایه آنان با عنوان یک مأمور به ایران بازگشته بود تا منافع آن‌ها را حفظ کند، دانشجویان در اعتراض به این سفر و این قدرت‌نمایی، در روز 16 آذر 32، دو سه روز قبل از سفر نیکسون به ایران و قبل از حضور در دانشگاه  تهران سه شهید تقدیم استقلال و عزت مردم ایران كردند.

پوریزدان‌پرست گفت: جنبش دانشجویی با اهدای این سه شهید روح تازه‌ای گرفت؛ به‌طوری‌که اين دانشجويان چون آذری اهورایی در قلب دانشگاه‌های  ایران روشنایی و نورافشانی کردند و راهنمای جنبش دانشجویی تا این زمان و حتی در آینده شده‌اند.

به گفته وی، متأسفانه همگام با این جریان، جریان‌های انحرافی و وابسته به بیگانه همواره سعی کردند از این مشعل سوءاستفاده کرده و جنبش دانشجویی را به سمت اهداف خود بکشانند و در خدمت خود درآورند؛ جالب این است که زمانی حزب توده و جریان مارکسیستی مدعی بودند که جریان 16 آذر و ایستادگی در مقابل آمریکا توسط آنان به وجود آمده و سه دانشجوی شهید آن روز را از اعضای حزب توده معرفی می‌کردند. درحالی‌که آنان افرادی دین‌دار و از خانواده‌هایی مسلمان بودند و با توجه به شرایط زمان خود به دنبال استقلال کشور و اعتراض به سلطه گران جدید و قدیم بین‌المللی بودند. طرح 16 آذر بدون تنفر از سلطه گران ضد بشر جهانی و ایجاد اختلاف و دودستگی و بدبینی در میان  طرفداران انقلاب اسلامی و ضدیت با  انقلاب اسلامی، یقیناً توسط عوامل نفوذی و مرتبط با بیگانگان صورت می‌گیرد و جریانی انحرافی و وابسته است. این افراد نه‌تنها حق وراثت آن شهیدان گران‌قدر که در پای سلطه گران و جهان خواران آمریکایی قربانی شدند را ندارند بلکه باید به‌عنوان سارقان ارثیه گران‌قدر آن دانشجویان شهید و همکاری با دشمنان آن شهیدان گران‌قدر و زدن ضربه به‌نظام مقدس جمهوری اسلامی به محاکمه کشانده شوند و رسوا گردند. همان‌گونه که باید سوءاستفاده کنندگان از 13 آبان و منحرف‌کنندگان آن به‌سوی دشمنی با نظام مردمی و ضد استکباری جمهوری اسلامی و به فراموشی سپردن آمریکا، دشمن اصلی و به قول امام شیطان بزرگ و ام‌الفساد قرن را به محاکمه کشاند و رشته‌های وابستگی آنان به بیگانگان را نشان داد و این ولید‌های ابرقدرت‌ها را رسوا کرد.

دانشجوی سابق پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی گفت: جنبش دانشجویی در ایران پس از 15 خرداد 42 و ورود آشکار امام به صحنه سیاسی ایران، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت.

پوریزدان‌پرست بیان کرد: تا پیروزی انقلاب، جریان‌های انحرافی منافق و وابسته به بیگانه سعی می‌کردند از این جریان سوءاستفاده كنند، اما حقیقت این بود که جریان 16 آذر یک جریان استقلال‌طلبانه و ضد بیگانه و بخصوص ضد کودتا و دخالت ابرقدرت آمریکا در ایران بود.

وي افزود: در دهه 50 این جریان کلاً اسلامی شد و تحت‌الشعاع تفکرات حضرت امام (ره) قرار گرفت و جنبش عظیم دانشجویی توانست با رهبری امام بزرگ‌ترین نقش را در بیداری توده‌های مردم مسلمان و جذب آن‌ها به افکار و اندیشه‌های امام بازی كند و به‌طورکلی نقش بزرگی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.

این استاد ارزشی دانشگاه شیراز گفت: پس از انقلاب نیز جریان‌های انحرافی و وابسته به ابرقدرت‌ها در دانشگاه‌های کشور در مقابل انقلاب صف‌بندی كرده و در کارخانه‌ها، مدارس، ادارات، دانشگاه‌ها و مناطق مرزی دست به توطئه و شورش و عملیات مسلحانه و تعطیلی کارخانه‌ها و ادارات و سوءاستفاده از دانش آموزان و دانشجویان زدند.

پوریزدان‌پرست بیان داشت: در این زمان نیز این دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها بودند که همه‌جانبه در برابر آنان مقاومت كرده و توطئه‌های آنان را نقش بر آب نمودند و در این جریان حتی تا پای جان خود نیز در برابر آنان ایستادگی کردند.

وی گفت: به‌طور مثال بسیاری از جوانانی که در کردستان با گروه‌های ضدانقلاب وابسته به بیگانه مانند دموکرات، کومله، چریک فدایی، پیکاری، روزگاری، حزب توده، منافقین و طرفداران عزالدین حسینی (روحانی ساواکی و امام‌جمعه درباری مهاباد در زمان شاه) تا پای جان می‌جنگیدند، جریان دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها و طرفداران حضرت امام بودند که در آن زمان در انجمن‌های اسلامی متشکل شده بودند.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه شیراز گفت: بسیاری از فرماندهان سپاه و داوطلبانی که در کردستان دست به فداکاری زدند، دانشجویان دانشگاه‌ها بودند كه بسیاری از شهدای گران‌قدر کردستان مانند شهید ناصر کاظمی و کمیل میرزاده و نیز حاج احمد متوسلیانی از میان آنان به پا خاستند.

پوریزدان‌پرست عنوان کرد: پس از انقلاب با گسترش گروه‌های ضدانقلاب که تعداد آنان به دویست دسته و گروهک می‌رسید و اکثر آنان شعار فریبکارانه «مبارزه با امپریالیسم» را برای مبازره با انقلاب اسلامی سر داده بودند، دانشجویان مسلمان با تسخیر لانه جاسوسی، سلاح دروغین مبازره با امپریالیسم را از دست آن‌ها خارج کرده و آنان را رسوا  و وابستگی اکثر آنان به امپریالیسم  نشان دادند.

وي گفت: با آغاز جنگ تحمیلی و تهاجم خارجی به انقلاب اسلامی، اکثر فرماندهان و نیروهای داوطلب بسیجی نیز از میان همین دانشجویان برخاستند و همین دانشجویان مسلمان و همین جریان دانشجویی مسلمان بود که پرچم استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی و ضدیت با بیگانگان را در سایه تفکر اسلامی مجدداً برافراشته كرده و در مقابل صدام و نیروهای بعث عراق که نوک پیکان ابرقدرت‌ها عليه انقلاب اسلامی بودند، ایستادند و مردم را متشکل نموده و صدام را در رسیدن به اهداف خود ناکام کردند.

دانشجوی سابق پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی ادامه داد: همچنين این جنبش دانشجویی اسلامی بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب برای بازسازی روستاها و خدمت به مردم مستضعف و محرومان جامعه، جهاد سازندگی را تشکیل داد و درعین‌حال همزمان با تلاش در روستاها و دفاع از کردستان و ایستادگی در مقابل صدام و به راه انداختن کارخانه‌ها و مدارس با تسخیر لانه جاسوسی از سوءاستفاده بیگانگان جلوگیری كرد و با آن‌ها به مبارزه پرداخت.

پوریزدان‌پرست خاطرنشان کرد: جنبش دانشجویی در دوران جنگ تحمیلی چهره اسلامی، آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه داشت و پرچم مبارزه با ابرقدرت‌ها را بر دوش خود گرفته بود و نیرویی شد که با بسیج مردم آنان  را برای هدف مقدس  دفاع از موجودیت انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی  کشور به حرکت درآورد اکثر فرماندهان سپاه و فرماندهان بزرگ دفاع مقدس ارز میان دانشجویان به پا خاستند. در این میان نقش فرمانده سپاه محسن رضایی دانشجوی علم و صنعت و حسن باقری دانشجوی حقوق دانشگاه تهران و حاج احمد متوسلیانی و مهندس مهدی باکری و رحیم صفوی و سایر دانشجویان گران‌قدری که پرچم جهاد در راه خدا و دفاع از انقلاب و کشور و مردم مظلوم آن را بر دوش گرفتند، نمی‌توان نادیده گرفت.

وي تصریح کرد: با پایان جنگ و رحلت حضرت امام و آغاز دوران سازندگی، آهسته‌آهسته کسانی که چشم طمع به جنبش دانشجویی داشتند با چهره‌های جدید وارد صحنه شده و به‌مرورزمان و مخفیانه در این جنبش نفوذ كرده و شعارها و اهداف خود را با سوءاستفاده از پتانسیل موجود بر این جنبش تحمیل و سعی نمودند در مسیر جنبش دانشجویی که تا آن زمان در مسیر حمایت از انقلاب و امام و مردم ایران قرار داشت، تشکیک ایجاد کرده و آن‌ها را دچار استحاله درونی کنند.

شارلاتان بازی سیاسی بعضی جریانات استحاله‌شده و سوءاستفاده از جنبش دانشجویی

دانشجوی سابق پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی بیان داشت: متأسفانه در دوران اصلاحات جریانات استحاله شده و منحرف از مسیر انقلاب اسلامی که با رانت‌های همراهی با انقلاب به آلاف و الوف رسیده بودند، در این رابطه توانستند زیر سایه اصلاحات، در اصول و مبانی انقلاب و راه امام  در اعضای تشکیلات مربوط به جنبش دانشجویی تزلزل ایجاد  كرده و اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی و حرکت در مسیر امام  و شهدا و حتی در دفاع مقدس و تداوم آن تا استیفای حقوق حقه ملت ایران شبهه ایجاد نمایند و بعض افراد این جریان استحاله شده با ملاقات با جاسوسان آمریکایی در اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و مبارزه با آمریکا را به  زیر سؤال ببرند و در صحت آن تشکیک ایجاد کنند.

پوریزدان‌پرست گفت: متأسفانه شارلاتان‌ بازی سیاسی بعضی جریانات استحاله‌شده و سوءاستفاده از جنبش دانشجویی برای اهداف دنیاطلبانه و قدرت‌مدارانه خود و سوءاستفاده از توان جنبش دانشجویی و صداقت آنان برای فتح مواضع قدرت و ثروت در مطبوعات و رسانه‌ها توسط عواملی که اینک آشکارا در خدمت ابرقدرت‌ها قرار گرفته‌اند، بزرگ‌ترین ضربه را به جنبش دانشجویی در دانشگاه‌های ایران وارد كرد و آن‌ها را به شدت دچار یأس و ناامیدی کرد؛ به‌طور مثال علی افشاری، مسئول اسبق دفتر تحکیم وحدت اینک در سایه ابرقدرت‌ها  زیست می‌کند و به خدمت آنان درآمده است و محسن سازگارا نیز به‌عنوان مجری برنامه صدای آمریکا به پادویی ابرقدرت‌ها درآمده است، شخصی که تعداد زیادی از روزنامه‌های زنجیره‌ای توسط او و دوستانش اداره می‌شد، برپاکنندگان غائله کوی دانشگاه همچون منوچهر محمدی اینک در سایه ابرقدرت‌ها زندگی می‌کند، با نگاهی گذرا به لیست سخنرانان دعوت شده در دوران اصلاحات در دانشگاه‌های ایران  توسط مدعیان جنبش دانشجویی  و نگاهی به سرنوشت آنان  که اینک به پادوهای بی‌ارزش رسانه‌های استکباری درآمده‌اند و طشت رسوایی وابستگی آنان از بام فلک به پائین افتاده است، یکی از درس‌آموزترین جریانات در مسیر جنبش دانشجوی ایران انقلابی است که می‌توان از این تجربیات به‌عنوان چراغی در مسیر پرتلاطم جنبش دانشجویی استفاده کرد و مسیر آزادی‌خواهانه و عدالت‌طلبانه و  استقلال‌جویی و ضدیت با ابرقدرت‌های سلطه‌طلب را آگاهانه پیمود.

وی افزود: لیست سخنرانان مدعو دوران اصلاحات توسط مدعیان جنبش دانشجویی که در انجمن‌های اسلامی نفوذ و آن را در اختیار خود گرفته بودند در یکی از دانشگاه‌های کشور افراد زیر است:

شیرین عبادی، مهرانگیز کار، اکبر گنجی، محسن سازگارا، محسن کدیور، عمادالدین باقی، قابل، علیرضا علوی تبار، جلایی پور، تاج‌زاده، شمس‌الواعظین، سروش، عبدالعلی بازرگان، ابراهیم یزدی، علی افشاری، هدی صابر، فاطمه حقیقت‌جو و …

وي بيان داشت: درحالی‌که جنبش اصیل دانشجویی به دنبال اسلام ناب محمدی و پرچم‌دار خط امام بود و اینان پرچم‌دار اسلام التقاطی و روشنفکری دینی به معنای پذیرش لیبرالیسم با لعابی از اسلام بودند و درحالی‌که جنبش دانشجویی اصیل به فكر خدمتگزاری به محرومان بود، اینان به فکر فتح مواضع  کسب ثروت و قدرت و پست و مقام و در اختیار گرفتن موقعیت‌های ویژه و رانت‌های بادآورده بودند!

دانشجوی سابق پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی خاطرنشان کرد: اگر بخشی از اين جنبش در ابتدای انقلاب دچار سردرگمی بود و بازیچه گروه‌های مرتبط با آمریکا درآمد و در دوران اصلاحات بازیچه جریانات استحاله شده در تفکرات لیبرالی و به دنبال کسب مواضع قدرت و ثروت، قرار گرفت،  اینک با تجربیات گذشته در حال یک انتفاضه اسلامی، مردمی و ضد استکباری مجدد است و به‌زودی به‌عنوان نیروی محرکه پیشرفت انقلاب اسلامی  و خدمتگزاری به مردم و پیشتازان مقابله با سلطه گران بین‌المللی عمل خواهد کرد.

وي بیان کرد: این جنبش در حوادث گوناگون كه از سال گذشته در جهان رخ‌داده، مجدداً حیات خود را اعلام و دست سیاست‌بازان را از حیطه عمل خود کوتاه و از سوءاستفاده آنان جلوگیری كرده است؛ اين در حالي است كه متأسفانه سیاست‌بازان به دنبال این هستند که از جنبش دانشجویی درر اه رانت‌های سیاسی-عقیدتی و اهداف فکری خود سوءاستفاده کرده و از آن‌ها به‌عنوان اهرمی در خدمت خود استفاده کنند.

مخاطرات و گفتمان‌سازی جنبش دانشجویی در ادامه حیات

در ادامه تحلیلی بر وظایف جنبش دانشجویی در دهه هفتم این جنبش که با دهه چهارم انقلاب همگام شده است، داریم که در ذیل می‌آید:

دهه چهارم انقلاب توسط رهبر معظم انقلاب به‌عنوان دهه پیشرفت و عدالت نام‌گذاری شده است، یقیناً این نام‌گذاری به‌عنوان چراغ راهی درحرکت این دهه می‌تواند مسیر را برای همگان روشن نماید، جنبش دانشجویی کشور نیز  با الهام از پیشرفت و عدالت می‌تواند به‌درستی در این مسیر گام بردارد.

اما به‌راستی بایسته‌های حرکت در مسیر پیشرفت و عدالت چیست؟ جنبش دانشجویی چگونه می‌تواند انقلاب اسلامی را در این مسیر همچون گذشته یاری رساند؟ مخاطرات جنبش دانشجویی در این مسیر چیست؟ چگونه می‌توان با آفات و مخاطرات این مسیر مقابله کرد؟

این‌ها همه سؤالاتی هستند که چنانچه پاسخ مناسبی برای آن یافت نشود نمی‌توان این حرکت و ظرفیت عظیم را در راستای اهداف انقلاب به‌درستی راهبری کرد.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که رهبر معظم انقلاب همواره در دیدارهای مختلف دانشجویی بر آن تأکید کرده‌اند مسئله تهذیب و قدر دانستن فرصت جوانی برای رسیدن به‌مراتب بالای معنوی است، امروز و در شرایط کنونی، با توجه به تهاجم فرهنگی شدیدی که علیه کشور وجود دارد و این تهاجم بخش‌های جامعه را با روش‌های مختلفی  هدف گرفته است، جنبش دانشجویی کشور بایستی بیش از هر زمان دیگری اهمیت توجه به مسائل دینی مذهبی را درک کرده و در عمق بخشیدن مسائل دینی در بین دانشجویان به‌صورت جدی کوشش نماید، یقیناً چنانچه این عمق‌بخشی به‌صورت مناسبی صورت گیرد بسیاری از مسائلی که در ادامه نیز خواهد آمد به‌صورت خودبه‌خود اصلاح خواهد شد.

دومین اصلی که بایستی به آن توجه کرد اصل اساسی و مهم بصیرت و بینش سیاسی است، تأکیدات پیوسته  رهبر معظم انقلاب بر سیاسی بودن دانشجویان و حساس بودن آنان نسبت به مسائل کشور اهمیت این موضوع را نیز بیش‌ازپیش نمایان می‌سازد، یقیناً در دهه جدید شکل و پیچیدگی رفتار دشمن در برخورد با انقلاب اسلامی به‌شدت تغییریافته و این موضوع اهمیت بینش و بصیرت در جنبش دانشجویی را برای دانشجویان آشکار می‌سازد، حرکت‌های سیاسی چنانچه دقیق و به‌موقع انجام نگیرد گاهی ممکن است به‌عکس خود تبدیل شوند، در این شرایط جنبش دانشجویی باید بتواند با تیزبینی مسائل را رصد نموده و به‌موقع و حساب‌شده نسبت به آن تدبیر کند.

سومین اصل مهم توجه ویژه به حرکت علمی کشور و رشد علمی دانشجویان است، امروزه اقتدار علمی به یکی از ارکان مهم و اساسی پیشرفت کشور تبدیل گشته است، تشکل‌های دانشجویی که در زمانه‌ای مختلف در راستای نیاز کشور از تسخیر سفارت تا حضور در جبهه‌های حق علیه باطل را در کارنامه خوددارند بایستی امروز نسبت به این نیاز کشور نیز با همان جدیت واردشده و در راستای پیشرفت علمی کشور گام بردارند، مطالبه گری، کمک به تولید ثروت از علم و رشد و ارتقای سطح علمی دانشجویان می‌تواند در این راه بسیار اثرگذار باشد.

چهارمین اصل و نیاز دهه پیشرفت و عدالت توجه جدی به مسائل فرهنگی است که بایستی با دیدی نقادانه در راستای اصول و منویات انقلاب اسلامی نسبت به ترویج فرهنگ اصیل اسلامی، مقابله با جریان‌های فرهنگی مخرب و مطالبه از مسئولین و دستگاه‌های دخیل در امر فرهنگ اقدام نمود.

پنجمین اصل در دهه پیشرفت و عدالت پیگیری اجرای عدالت در کشور است، یقیناً تداوم و پیشرفت انقلاب اسلامی درگرو مبارزه با فساد و آفاتی است که می‌تواند این درخت تنومند را از داخل تهی نماید، به همین منظور نیز جنبش دانشجویی بایستی مطالبه گری در راستای مبارزه با فساد را در این دهه بیش از گذشته پیگیری نماید.

ششمین اصل در دهه پیشرفت و عدالت توجه جدی به طبقات محروم و پیگیری وضع معیشتی آنان و نیز ایجاد ارتباط نمودن بین دانشگاهیان و طبقه مستضعف جامعه است، خواستگاه انقلاب اسلامی و پایگاه اساسی آن همواره  همین طبقه مستضعف می‌باشند که جنبش دانشجویی کشور بایستی توجه جدی خود را در این دهه به آنان بیش از دهه قبل معطوف سازد.

هفتمین بایسته این مسیر مهم تقویت روحیه خودباوری و اعتمادبه‌نفس در بین دانشگاهیان و ترویج آن در بین عموم جامعه است، امام راحل عظیم افشان به‌درستی فرمودند که "وقتی  دشمنان  بخواهند ملتی را برای ابد مطیع خود سازند، روح اعتمادبه‌نفس را از آنان می‌گیرند" امروزه نیز دشمن در راستای تضعیف اعتمادبه‌نفس ملت‌های آزاده توان بسیاری را صرف تضعیف روحیه اعتمادبه‌نفس ملت ایران نموده است، جنبش دانشجویی کشور بایستی بتواند روحیه خودباوری را در بین دانشگاهیان و توده‌های مردم ترویج نموده و آنان را نسبت به آینده روشن و سرافراز خودآگاه کند.

هشتمین اصل گفتمان‌سازی در راستای دهه پیشرفت و عدالت است که چنانچه به‌درستی صورت گیرد ادامه مسیر، شتاب بیشتری می‌گیرد، در حقیقت گفتمان‌سازی بسترسازی برای حرکت است که می‌تواند حرکت در مسیر صحیح را با روانی و آسانی شدت بخشد.

نهمین اصل پاسخ علمی، مستدل و منطقی به شبهات و فرافکنی‌های دشمنان در این مسیر است که جنبش دانشجویی بایستی با آزاداندیشی این مسائل را دریافت کرده و با استفاده از ظرفیت غنی و بی‌پایان انقلاب اسلامی آنان را به‌روشنی پاسخ دهد.

آخرین اصل مهم در این مسیر توجه دقیق به بیانات و خط‌مشی‌های رهبر معظم انقلاب به‌عنوان یگانه راهبر مسیر حرکت پیشرفت و تعالی ملت ایران است، یقیناً جنبش دانشجویی کشور هرگاه به‌درستی به بیانات و سخنان رهبر معظم انقلاب توجه نموده است توانسته با درک صحیح از وضع موجود در مسیری درست به جلو حرکت کند و منشاء اثرات و برکات فراوان شود که البته عکس این موضوع نیز صادق است،

با توجه به اصول ذکرشده می‌توان به‌روشنی دریافت که مسیر حرکت در دهه پیشرفت و عدالت برای جنبش دانشجویی کشور مسیری پرفرازونشیب است که طی این مسیر جز با بصیرت و درایت ممکن نیست، چنانچه جنبش دانشجویی کشور در طی این مسیر نیز همچون گذشته موفق و سربلند شود می‌تواند ضمن کمک به پیشرفت انقلاب اسلامی وارد مرحله جدید از رشد و تعالی شود.

http://hafeznews.ir/images/docs/000012/n00012153-r-b-000.png

 
کد مطلب : ۱۲۲۴۲
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما