آیا مسئولان دولت تدبیر و امید خطر «نفوذ» دشمن را جدی گرفته اند؟
تاریخ انتشاريکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۰
اگر «نفوذ» دشمن جدی گرفت نشود، نظام جمهوری اسلامی بدون آنکه ماهیت ظاهری آن تغییر کند به سمت استحاله پیش خواهد رفت.
نفوذ غرب در ایران
حافظ نیوز/سرویس سیاسیطی چند وقت اخیر و به ویژه پس از تصویب برجام در نهادهای قانونی، اصطلاح ” نفوذ” در عرصه سیاسی کشور به شدت باب شده اما بیم آن می رود که این رویه نیز همانند بسیاری از موضوعات حساس دیگر که توسط مقام معظم رهبری مطرح شده دچار روزمرگی، انفعال و رفع تکلیف شود.
مقام معظم رهبری در بیانات چند وقت اخیر خود بارها بر مقوله ای به نام ”نفوذ”، تاکید کرده اند اما این اصطلاح پیش از این نیز در موقعیت های گوناگون از سوی ایشان ایراد می شد. با این وجود در زمان مذاکرات هسته ای و پایان آن، این مقوله با جدیت فراوانی از سوی ایشان پیگیری شد و نسبت به گشوده شدن راه های نفوذ به داخل کشور هشدارهای جدی دادند.
نظر رهبر انقلاب پیرامون خطر ”نفوذ دشمن”
با مراجعه به بیانات رهبر معظم انقلاب در ربع قرن رهبری ایشان و حتی در زمان ریاست جمهوری در دهه 60، اصطلاح نفوذ به عنوان پروژه دشمن، از سوی رهبری استفاده می شد:
”دولت اسلامی موظف است که جامعه را با فرهنگ بالاتر و معلومات عمیقتر و آگاهیهای همگانی مجهز کند و بدین وسیله جلوِ نفوذ فرهنگ بیگانه را بگیرد.” (خطبههای نماز جمعه تهران: 1365/9/14)
”شما خیال نکنید که دشمن فقط از جبههی جنگ حمله میکند. دشمن وقتی در مقابل نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و دید که نمیتواند از جبهه، بر این انقلاب و بر این ملت پیروز بشود، سعی میکند که در داخل ملت رخنه کند و از درون، کار را مشکل نماید.” (بیانات در مراسم ویژهی روز بسیج در پادگان امام حسن مجتبی(ع) 1369/9/5)
از این رو تاکید بر ”نفوذ”، از دغدغه های اصلی مقام معظم رهبری بود و با افزایش تعاملات خارجی در دو سال اخیر این تاکیدات بیشتر شده است.
خطر نفوذ غرب در ایران تا چه حد جدی است؟
جنبش های ملی گرا در اوایل قرن بیستم در مواجه با چنین حملات همه جانبه ای از سوی غرب شکل گرفت. استقلال به آرمان شهر مبارزات و جنبش های مدنی و ملی بدل گشت و با کاهش نفوذ استعمار و غرب، کشورها می توانستند در جهان سر بلند کنند و سرنوشت خود را خود رقم بزنند. اما با کاهش تاثیرگذاری پدیده ای، پدیده دیگر در اشکال و ظواهر فرینده ظاهر شد و به شکل دیگر ولی با همان دستور کار، نفوذ و استیلا بر جهان را در حیطه خود گرفت. نو استعمارگرایی، نسخه های جدیدی را برای نفوذ تجویز می کند که نسبت به استعمار درد کمتری دارد اما تاثیر بیشتری بر ملت ها و جوامع بر جای می گذارد.
در چند دهه اخیر، به جای لشکرکشی و غصب سرزمین، برای مثال امواج مخابراتی کار همان ارتش را با هزینه های کمتر ولی با سودهای کلان تر به ارمغان می آورند. ماهواره های یا گیرنده های شبکه های ماهواره ای، به راحتی در هر جای از کره زمین قادر به پخش تصاویر از مبداء غربی هستند. دیگر نیازی نیست تا ابتدا کشوری غصب شود و به کمک ارتش محصولات مصرفی را بر مردم آن سرزمین غالب کرد، با یک تبلیغ فرینده به صورت تصویری یا شنیداری، خیل عظیمی از مشتریان مشتاق برای مصرف کالا صف می بندند. حال با پیشرفت فناوری ها، اینترنت به بخش غیرقابل کتمان زندگی بشر تبدیل شده و شبکه های اجتماعی جدید، حتی جایگزین خانواده ها و جوامع فرهنگی شده اند و به همین منوال پیشرفت در فن آوری ارتباطاتی در جهان به بهای گزاف اضمحلال تمامی فرهنگ ها و شکل گیری تنها یک فرهنگ عام جهانی اما با شاخص های خاص غربی و آمریکایی، تمام می شود.
بنابراین موضوع نفوذ و تاثیرگذاری بر جوامع دیگر، عمر طولانی دارد و خاص این دوران نیست. کشور ایران توانسته پس از انقلاب اسلامی ایران، آرمان ها و ارزش های ذاتی مختص جامعه مذهبی خود را تقویت کند و آن را به عنوان سبک جدیدی در جهان برای مقابله با دیگر ایدئولوژی ها معرفی کند. همین موضوع باعث موضع گیری سخت از سوی کشورهای غربی و به ویژه آمریکا شد. چرا که موضوع اصلی تغییر نظام پادشاهی به جمهوری اسلامی نبود بلکه اصل، مولفه ها و شاخص های جدیدی بود که بهمراه جمهوری اسلامی ایران معرفی می شدند. آرمان ها و ارزش هایی که در قانون اساسی متبلور هستند و جنبه منطقه ای و جهانی نیز دارند. امنیت و استقلال به وجود آمده در ایران در منطقه پرآشوب خاورمیانه، یکی از نتایج مهم پافشاری بر ارزش های ملی و اسلامی در ایران است.
اما در زمینه های کلان و استراتژیک، بارها پیش آمده که دو نگاه به آن آسیب می زند. در یک مورد با برجسته شدن، مقوله ”نفوذ”، عده ای برای رفع تکلیف کارهای مقطعی و زودگذری انجام می دهند تا خود را از کم کاری و بی توجهی به آن مبرا کنند. برکزاری همایش ها و نشست ها، انجام مصاحبه ها و چاپ کتاب و پیگیری پروژه هایی با هزینه های گزاف اما با خروجی بسیار اندک و غیر مفید در چنین چارچوبی انجام می شود.
اما در زمینه اقتصاد مقاومتی، صدها همایش و نشست برگزار شد و هزاران جلد کتاب منتشر گردید، دریغ از آنکه حتی خروجی این اقدامات، عملیاتی شود. رفع تکلیف و انفعال، آفت بسیاری از موضوعات کلان بوده و هست. چنین تجربه ای تا حدودی در زمینه ”فتنه” نیز تجربه شد. با تاکیدات بر فتنه، به ناگهان موج اظهارات، همایش ها، کتاب ها، مصاحبه ها و مقالات مرتبط به فتنه و انواع و اقسام آن در کشور به راه افتاد تا مقامی یا مسئولی متهم به سکوت نشود هر چند در صورت مفید بودن این برنامه ها و خروجی های قابل اتکا، می توان از این نوع برنامه ها دفاع کرد. اما نتیجه آن شد که در دو سال اخیر، مسیر فتنه عوض شد اما نابود نگردید.
آیا مسئولان خطر نفوذ دشمن را جدی گرفته اند؟
بنابر آنچه که گفته شد، تاثیرگذار ترین، حساسترین و گستردهترین نوع نفوذ، نفوذ در تصمیم سازی میباشد. در این نوع نفوذ به طور واضح دشمن در بدنه جامعه نفوذ نمیکند ولی به گونه ای برنامههای نفوذ فرهنگی خود را پیش میبرد، که ما خود به دست خود و به میل خود و شاید هم با اشتیاق برنامههای مورد نظر او را پیاده کنیم. در این نوع نفوذ تصمیم گیر خود ما خواهیم بود که به تشخیص خود تصمیم میگیریم چه بسا چقدر هم تلاش خواهیم کرد بر خلاف میل دشمن عمل کنیم و بر اساس محاسبات خود بر خلاف میل دشمن عمل میکنیم. کاری که امروز برخی از گروههای تکفیری انجام میدهند به حساب خود خلاف میل قدرتهای جهانی است.
خصوصاً در سطح بدنه این گروهها افرادی هستند که برای خدا و به آروزی بهشت میجنگند. ولی اگر خوب دقیق شوند میفهمند که تنها مجری قدرتهای بزرگ بودهاند. این تنها نمونه گوچکی از نفوذ در تصمیم سازی است. بعد از شکست آمریکا در عراق با آن همه لشکرکشی، آمریکاییها این درس را آموختند که به جای ورود مستقیم، بهتر است از بستر موجود استفاد کرد و به جای جنگ سربازان آمریکایی، افرادی از خودکشورهای اسلامی به جان آن جوامع بیفتند.
به جهت نفوذ در تصمیم سازی دشمن سعی میکند. شناختی از ویژگیهای فرهنگی پیدا کند و بر اساس آن برنامه ریزی کند. یکی از مهمترین برنامههای دشمن در بحث نفوذ فرهنگی به جهت تصمیم سازی ایجاد شکاف در جامعه است. در جامعه ای که شکاف و اختلاف باشد بخش عظیمی از انرژی صرف طرف ماقبل میشود و خطر دشمن واقعی دیده نمیشود.
چه بسا دشمن به راحتی فرصت پیدا میکند خود را به یک طیف نزدیک کند. پس جامعه دو قطبی بستری مطلوب برای نفوذ دشمن خواهد بود. در این راستا باید خواست دشمن را شناخت و در نقش راه دشمن حرکت نکرد. در دوره ای تصور بر این بود که اگر نخبههای یک کشور را بر اساس ارزشهای غربی تربیت کنند حکوت های متناسب با میل غربیها ایجاد خواهد شد، در این زمینه سرمایه گزاری های زیادی شد. دانشگاههای غرب به مرکز تربیت نیروی بومی برای آنان تبدیل شد.
هنوز هم روی این زمینه کار میکنند. در زمانی که در بحران اقتصادی بودند این دورهها تعطیل نشد. این شیوه آنگونه که انتظار میرفت جواب نداد. اول به دلیل اینکه از دل افراد تحصیل کرده در غرب افرادی چون چمران و بسیاری از نخبههای متعهد بیرون آمد که در مقابل طیف غرب زده قرار گرفت و در ثانی در کشورهایی که موفق شدند افراد وابسته حاکم کنند فرهنگ آن کشور با حکومت غرب گرا همراهی نکرد. کم کم حتی واژههایی که در فرهنگ غرب بسیار محترم به حساب میآمد از جمله واژه لیبرال به واژه ای با بار منفی تبدیل شد. لذا بهترین گزینه برای غربیها این است که ارزشهای فرهنگی خود را در جهان سوم حاکم کنند. البته نه برای اینکه در سطح غرب زندگی کنند بلکه برای اینکه داشتن یک زندگی غربی به یک آرزوی همیشگی برای آنان تبدیل شود. اگر ارزشهای فرهنگی کشورها عوض کنند خود ملتها به دنبال آنها راه می افتند. صحبتهای اخیر وزیر خارجه آمریکا در خصوص استفاده از فضای مجازی موید این مطلب است. آنچه که در کشور ما باید روی آن سرمایه گذاری شود در تقابل با فرهنگ غرب، تقویت ارزشهای خودی میباشد. نباید اجازه داد که کم کم ارزشهای فرهنگی این کشور جایش را به ارزشهای غربی بدهد.
البته تغییر ذائقه فرهنگی نیز خود پیش نیازهایی دارد که روی آن کار میشود.
و در یک جمله و خلاصه اینکه جهت گیری به سمت بعد حیوانی انسان است. به این معنی که به جای اینکه ذائقه جامعه به جهتی باشد که بعد روحانی و معنوی انسان تقویت شود، به جهتی برود که انسان از بعد مادی پا فراتر نگذارد. از مظاهر این نگرش تجملگرایی، رفاه طلبی، عافیت طلبی و مصلحت اندیشی میباشد. بدیهی است اگر در جامعه این نگرش حاکم شود از دل این جامعه دولتهای انقلابی و محکم که تا آخر استقامت کند بیرون نخواهد آمد و این، همان مسئله ای است که نظام جمهوری اسلامی را بدون آنکه ماهیت ظاهری آن تغییر کند، به سمت استحاله پیش خواهد برد . بنابراین به نظر می رسد توجه به این مسائل، برای امروز کشور ما یک نیاز فوری است.
————
منابع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری - نوشتاری از دکتر مهرزاد منصوری - فرهنگ نیوز