راهکارهای دلواپسان برای خانهنشین کردن مردم در انتخابات اسفند 94
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۰
دلواپسان به تجربه میدانند که اگر مردم با تمام توان پای صندوقهای رأی بیایند، آنچه از صندوق بیرون میآید، نام دلواپسان نخواهد بود.
دلواپسان
به گزارش "حافظ نیوز"، روش دیگر دلواپسان برای کاستن از حضور مردم این است که آنها را از اصلاح امور ناامید کنند؛مثلا ممکن است به فلان سینما یا کنسرت قانونی یا سخنرانی حمله کنند و بدین ترتیب به جامعه این پیام را بفرستند که دیدید حضورتان در انتخابات قبلی، فایده ای نداشت؟
اسفند 94 ، در حالی انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار می شود که مهم ترین امید جریان دلواپس، ناامیدی مردم از صندوق های رأی است.
حضور حداقلی مردم در انتخابات، اما می تواند برایشان معجزه کند چرا که بازی اقلیت را خوب بلد هستند و مثلا می دانند که در شهری مانند تهران چگونه با 250 هزار رأی می توان به مجلس رفت و بعد به نمایندگی از کل ملت ایران، حتی در برابر منتخب 20 میلیونی ملت ایستاد و طلبکار هم شدراهکارهای دلواپسان برای خانه نشین کردن مردم در انتخابات اسفند 94
اما در اینجا یک پارادوکس وجود دارد: از یک طرف باید بر حضور حداکثری مردم به عنوان راهبرد بنیادین نظام تأکید کنند و از سوی دیگر، نگران حضور اکثریت هستند.
راه حل شان برای حل این تعارض هم مشخص است: اصل شعارهایشان را مبتنی بر حضور حداکثری تنظیم می کنند ولی رویکردهای درونی شعارها را ناظر به طیف های سنتی تعریف می کنند تا فقط آنها را جذب انتخابات کنند.
راهبرد دیگر این است که از یک سو مردم را به حضور دعوت کنند و از سوی دیگر، حضورشان را مصادره به مطلوب کنند.
این روشی است که رهبر انقلاب در انتخابات دوره گذشته ریاست جمهوری خرداد 92، با آن مقابله کردند و جمله ای واقعا تاریخی بیان داشتند: "درباره رای دادن، ممكن است بعضی به دلیلی نخواهند از نظام اسلامی حمایت كنند اما از كشورشان كه می خواهند حمایت كنند؛ همه باید بیایند "و بدین ترتیب، راه مصادره حضور مردم -حتی به نفع نظام- را بستند و موضوع را به سرنوشت کشور که موضوعی عام تر است ارتباط دادند.
بدیهی است که دلواپسان، تمایل ندارند ادبیاتی چنین ملی و فراجناحی بر انتخابات حاکم باشد و از این رو ، خواهند کوشید چنین تبلیغ کنند که حضور مردم در انتخابات به منزله تأیید مراتبی نازل تر از "کشور" است.
این در حالی است که انتخابات نه فقط با سرنوشت نظام که با آینده کشور در ارتباط است و اگر فردی همسو با نظام هم نیست می تواند با رویکرد ملی و برای کشورش و آینده فرزندانش در انتخابات شرکت کند.
روش دیگر دلواپسان برای کاستن از حضور مردم این است که آنها را از اصلاح امور ناامید کنند و بدین ترتیب در روز انتخابات آنها را در خانه نگه دارند. مثلا ممکن است به فلان سینما یا کنسرت قانونی یا سخنرانی حمله کنند و مانع از ادامه برنامه شوند و بدین ترتیب به جامعه این پیام را بفرستند که دیدید حضورتان در انتخابات قبلی، فایده ای نداشت و همچنان ما فعال مایشاء هستیم؟
امید دیگرشان این است که بتوانند با جوسازی و پرونده سازی، باعث حذف کاندیداهای رقیب از گردونه انتخابات شوند. اینجاست که مسؤولیت شورای نگهبان خطیرتر می شود که مبادا تحت تأثیر جریان های دلواپس قرار گیرد و ناخواسته ابزار سیاسی آنها شوند و نهایتا باعث کاهش مشارکت مردمی گردد.
رویکرد دیگر جریان دلواپس که مدت هاست آن را آغاز کرده اند، تخریب دستاودهای دولت به ویژه در خصوص برجام است. آنها می دانند که حرکت ولو نسبی کشور به سمت آرامش و پیشرفت با حل مسأله هسته ای، مهم ترین دستاورد دولت و جریان سیاسی اعتدال است و این، می تواند برگ برنده نیروهای میانه رو در انتخابات آینده باشد. لذا می کوشند این برگ برنده را زائل کنند.
روش کارشان هم این است که نه تنها برجام را نقد کنند بلکه با پیشدستی، آن را به عنوان یک نقطه منفی جلوه دهند و بدین ترتیب، اگر نمی توانند بر رأی خود بیفزایند، لااقل از آرای رقیب بکاهند.
جریان دلواپس امیدوار است بتواند با تمسک به روش های فوق، مردم را از حضور فعال در انتخابات بازدارند و به مدد آرای سنتی خود، بار دیگر مجلس را در اختیار داشته باشد و از سکوی آن بتواند بازگشت به ریاست جمهوری را در سال 96 هدفگذاری کند و آنگاه روز از نو روزی از نو