مطالبات بر زمین مانده مقام معظم رهبری پیرامون «حافظ شیرازی» چیست؟ / علت تعطیلی دوره تفسیر سوره حمد امام خمینی چه بود؟ / علامه جوادی آملی: جوانان به جای موسیقی به «غزل حافظ» روی بیاورند
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۰
برای بررسی و تبیین حقیقت و عرفان حافظ شیرازی، به سراغ یکی از حافظ پژوهان شیرازی رفتیم. در ذیل، چکیده ای از این مصاحبه بیان می گردد:
علامه طباطبایی می گفت تجربه ثابت کرده است فال حافظ جواب می دهد/خاطره جالب علامه از تفال به حافظ
امروزه متاسفانه در سطح جامعه شاهد هستیم که نسبت به شخصیت و حقیقت وجودی و عرفانی حافظ یک رویکرد و برداشت حقیقی وجود ندارد. متاسفانه تنها از جنبه شعر و ادبیات به حافظ نگریسته شده و جنبه های دیگری چون عرفان حافظ مورد غفلت واقع شده، این در حالی است که علمای بزرگ شیعه همواره برای شخصیت حافظ و عرفان او اهمیت و ارزش بسیار قائل بوده اند. به عنوان مثال، شهید مطهری در اوج مبارزات انقلابی که تمام علما و انقلابیون هم و غمشان مسائل مربوط به انقلاب بود ناگهان می آید و در مورد حافظ سخن می گوید، ۵ جلسه کنفرانس و سخنرانی می کند تا شخصیت حقیقی حافظ را به درستی تبیین کند چرا که در آن ایام شخص ماتریالیستی به نام احمد شاملو کتاب دیوان حافظ را به قلم خودش تصحیح کرده بود و در مقدمه آن نسبت هایی از قبیل میگساری و لاقیدی به حافظ داده بود، به همین جهت شهید مطهری در اوج مبارزات انقلابی احساس تکلیف می کند و به تبیین عرفان و شخصیت حافظ می پردازد که این مجموعه تحت عنوان عرفان حافظ به چاپ رسیده است. ایشان در این کتاب حافظ را به عنوان کسی که هم عرفان عملی و هم عرفان نظری را مد نظر داشته مطرح می کنند. همچنین میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که خود حقا یک عارف دل سوخته و واصل بود، مکرر از ایشان نقل شده است که ایشان این غزل حافظ را همواره در قنوت نماز شب با حال تضرع زمزمه می کرده اند:
زان پیش تر که عالم فانی شود خراب / ما را زجام باده گلگون خراب کن
و یا علامه سید محمد حسین تهرانی که از شاگردان خاص و ارزشمند علامه طباطبایی محسوب می شوند و مولف کتب ارزشمندی در زمینه معاد شناسی و توحیدی چون روح مجرد هستند، می فرمایند: روزی در جلسه ای در خدمت علامه طباطبایی بودیم و از ایشان در مورد استخاره به قرآن سوال شد، ایشان استخاره به قرآن را با استناد به روایات تایید کردند، سپس در مورد فال حافظ از ایشان سوال شد، ایشان فرمودند در مورد فال حافظ روایت و یا سند منقولی در دست نیست، ولی به تجربه ثابت شده است که جواب می دهد! و در ادامه، علامه برای تایید سخن و ذکر تجربه خود فرمودند: زمانی برای ادامه تحصیل از حوزه علمیه تبریز به حوزه علمیه قم آمدم به این دلیل که دیدم در حوزه آن روز علوم عقلی چون فلسفه وجود ندارد و خلا آن احساس می شود، لذا آمدم که علوم عقلی را ترویج دهم، کلاسی ترتیب دادیم و به تدریس فلسفه مشغول شدیم، پس از مدتی یکی از علمای اعلام حوزه پیغام دادند که کلاس فلسفه را تعطیل کنید و اگر تعطیل نشود شهریه طلاب قطع خواهد شد، پس از این واقعه مدتی در فکر فرو رفتم که چگونه می توان این مساله را حل کرد، اگر درس ادامه یابد شهریه قطع می شود و طلاب ممر درآمدی جز شهریه ندارند اگر هم که درس تعطیل شود ما از هدف اصلی مان باز مانده ایم، روزی در همین افکار بودم که چشمم به دیوان حافظ که روی کرسی بود افتاد، نیت کردم و تفالی به آن زدم، چنین آمد:
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم...
و حجت بر من تمام شد که کلاس فلسفه باید ادامه یابد، لذا خدمت این مرجع بزرگوار پیغام دادم که اگر بیان شما حکم هست می پذیریم و اگر حکم نیست و توصیه است ادامه می دهیم، که در جواب از طرف ایشان پیغامی به ما نرسید و ما کلاس را ادامه دادیم و شهریه طلاب هم قطع نشد.
در اینجا چند نکته حائز اهمیت است: اول اینکه دیوان حافظ روی کرسی علامه قرار داشت و نه روی طاقچه، یعنی کتابی بوده که به کرات مورد استفاده ایشان قرار می گرفته است ثانیا ایشان خود یک فیلسوف و علامه علوم عقلی هستند، با این وجود شدیدا به فال حافظ معتقدند و ثالثا با توجه به شناخت ایشان به معارف قرآنی، ایشان هیچ تناقضی بین اشعار حافظ و مفاهیم قرآن ظاهرا نیافته اند. و ماحصل ادامه این کلاس ها تربیت علمای بزرگی همچون شهید مطهری، علامه جوادی آملی و ... بودند.
علامه جوادی آملی: جوانان به جای موسیقی و ترانه، به غزل حافظ روی بیاورند
از حضرت آیت الله جوادی آملی پیرامون موسیقی و نقش آن در عرفان سوال می شود و اینکه آیا می توان با موسیقی به حقیقت عرفان رسید؟ و اینکه تاثیر این موسیقی ها بر روح و روان آدمی چیست؟ ایشان می فرمایند روح انسان لطیف است و باید در جهت لطافت هر چه بیشتر روح حرکت کرد، لذا برای تحقق این امر به جای موسیقی و ترانه، به شعر و غزل حافظ روی بیاورید. یک شخصیتی مثل علامه جوادی آملی که خود فیلسوف، عارف و مفسر قرآن هستند اینچنین با حافظ مانوسند و جوانان را به آن سفارش می کنند این مطلب بیانگر عظمت و جایگاه حافظ است. ایشان در ادامه می فرمایند گاه نیز یک غزل و یا یک قصیده کمبودهای روح آدمی را برطرف می کند ولی لذت این غزل در ترانه و یا موسیقی یافت نمیشود بلکه اینها لذتی کاذب ایجاد می کنند اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است، غزل های حافظ نیز چنین است. به هر حال اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند در سنین بالاتر متوجه خواهد شد که ترانه و موسیقی با ذائقه و طبع او هماهنگ نبوده در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد، غزل حافظ همیشه می ماند و هرچه سن بالاتر برود انس آدمی با او بیشتر می شود (کتاب نسیم اندیشه جلد 1)
بررسی مطالبات بر زمین مانده مقام معظم رهبری پیرامون حافظ
مقام معظم رهبری در وصف حافظ می فرمایند: بدون شک حافظ درخشانترین ستاره فرهنگ فارسی است، البته در جامعه ما و در بیرون از کشور ما درباره حافظ سخن ها گفته اند و قلمها زده اند و به ده ها زبان دیوان او را برگردانده اند، صدها کتاب در شرح حال او یا دیوان شعرش نوشته اند، اما همچنان حافظ ناشناخته مانده است. این را اعتراف می کنیم و بر اساس این اعتراف باید حرکت کنیم ما حافظ را فقط به عنوان یک حادثه تاریخی ارج نمی نهیم، بلکه حافظ همچنین حامل یک پیام و یک فرهنگ است.
دو خصوصیت وجود دارد که ما را وا می دارد از حافظ تجلیل کنیم و یاد او را زنده نگاه داریم، اول زبان فاخر او که همچنان بر قله زبان و شعر فارسی ایستاده است و ما این زبان را باید ارج بنهیم و از آن معراجی بسازیم به سوی زبان پاک، پیراسته، کامل و والا، چیزی که امروز از آن محرومیم.
دوم، معارف حافظ که خود او تأکید می کند که از نکات قرآنی استفاده کرده است. قرآن درس همیشگی زندگی انسان است و شعر حافظ مستفاد از قرآن می باشد. حافظ خود اعتراف دارد که نکات قرآنی را آموخته و زبان خودش را به آنها گشوده است. پس محتوای شعر حافظ آنجا که از جنبه بیانی محض خارج می شود و قدم در وادی بیان معارف و اخلاقیات می گذارد یک گنجینه و ذخیره برای ملت ما و ملتهای دیگر و نسلهای آینده است. چرا که معارف والای انسانی مرز نمی شناسد. از این روز بزرگداشت حافظ، بزرگداشت فرهنگ قرآنی و اسلامی و ایرانی است و نیز بزرگداشت آن اندیشه های نابی است که در این دیوان کوچک گردآوری شده و به بهترین و شیواترین زبان، بیان گردیده است. من مایل بودم که امروز حداقل بتوانم بحثی مورد قبول در این مجمع داشته باشم. ارادت به حافظ و احساس مسوولیت در مقابل پیام حافظ و جهان بینی و زبان او مرا به شرکت در این اجتماع و همکاری با شما وا می دارد. اما وقت محدود و گرفتاریها به من اجازه نمی دهد، آن چنان که دلخواه یک دوستدار حافظ است درباره او سخن بگویم.
خصوصیت دیگر به کار بردن معانی رمزی و کنایی است که این هیچ شکی درش نیست. یعنی حتی کسانی که شعر حافظ را یک سره شعر عاشقانه و به قول خودشان رندانه می داند و هیچ معتقد به گرایش عرفانی در حافظ نیستند (واقعاً این جفای به حافظ است) هم در مواردی نمی توانند انکار کنند که سخن حافظ سخن رمزی است یعنی کاملاً روشن است که سخن حافظ اینجا به کنایه و رمز است:
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
ما معتقدیم که حافظ عارف گشته، به وصال حق رسیده و از دنیا رفته است. امید است که هر چه بیشتر ما توفیق پیدا کنیم که معارف این شاعر بزرگ را از اشعارش بفهمیم و شخصیت او را بیشتر درک کنیم و آن را پایه خوبی قرار بدهیم.
همانطور که از بیانات حضرت آقا مستفاد می شود، اساس قرار دادن و توجه فوق العاده به فرهنگ و عرفان حافظ باید در سرلوحه برنامه ها و فعالیت های فرهنگی قرار گیرد، لذا ما معتقدیم بهترین راه مبارزه با فرق انحرافی و ترویج معنویت در جامعه سوای کارهای سلبی، کار ایجابی و آن ترویج عرفان و فرهنگ حافظ است و این قطعا مطالبه بر زمین مانده حضرت آقاست، امروز چند دوره حافظ شناسی توسط کارشناسان زبده این امر در سطح جامعه برگزار می شود؟ چرا از این امر مهم فرهنگی غفلت شده است؟ ما اعتقاد راسخ داریم که در مقطع فعلی بهترین عمل ایجابی در این زمینه ترویج عرفان و نظریات حافظ است ولی باز هم باید تاکید کرد که این مهم باید توسط کارشناسان زبده این امر صورت گیرد. کارشناسان این امر باید ابتدا قرآن شناس و قرآن پژوه و ثانیا حافظ شناس و حافظ پژوه باشند و با علوم عقلی و از طرفی با زبان کنایه و رمز حافظ نیز آشنا باشند.
علت تعطیل شدن کلاس های تفسیر سوره حمد حضرت امام چه بود؟
متاسفانه دیدگاهی وجود دارد که به کل مخالف عرفان و فلسفه است. نفوذ همین دیدگاه مهمترین عامل بایکوت و تحدید حافظ و عرفان او در تمامی این سالها بوده است. (البته نمی توان منکر تاثیر کج فهمی و سوبرداشت های ناصواب کسانی شد که تنها از جنبه مادی به حافظ نگریسته اند) در اوایل پیروزی انقلاب، به اصرار مردم و علما، کلاس های تفسیر قرآن توسط حضرت امام دایر شد و ایشان در ابتدا به تفسیر سوره حمد پرداختند، ایشان در این تفسیر بسیار از مفاهیم عقلی و عرفانی نظیر عرفان حافظ بهره می جستند، لذا پس از برگزاری چند جلسه با مخالفت جدی برخی علمایی که قائل به فلسفه و عرفان نبودند مواجه شدند، لذا برای حفظ وحدت و یکپارچگی از ادامه برگزاری این کلاسها خودداری فرمودند. در حالی که اگر این مخالفت ها وجود نداشت و این کلاس تفسیر ادامه میافت امروزه شاهد گنجینه ای گرانبها از معارف اسلامی و عرفانی قرآنی بودیم.