«روز اجرا» بدون تاریخ زمانی شروع و منوط به تایید آژانس از انجام تعهدات ایران!
۹۰ روز پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در تایید برجام (۲۹ تیر ماه ۹۴)، «روز پذیرش» (Adoption Day) نامیده میشود. برجام میگوید در این زمان ایران اجرای تعهدات خود را آغاز نموده و طرف غربی نیز به تهیه مقدمات قانونی اداری اجرای تعهدات خود میپردازد.
طبق سند برجام (در بند ۳۴ و ضمیمه ۵)، «روز اجرا» تاریخِ مشخصِ آغاز ندارد. تعریف این روز به صورت نسبی مشروط به ارائه «گزارش آژانس مبنی بر راستیآزمایی اجرای تدابیر مرتبط با هستهای ایران» شده است. یعنی به صراحت تنها پس از انجام تعهدات هستهای ایران، «روز اجرا» آغاز میگردد و انجام اقدامات طرف غربی شروع میشود. این نکته وقتی اهمیت بیشتری مییابد که سابقهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برخورد با پروندهی هستهای کشورمان و بهانهجوییها و کارشکنیها و باز نگاهداشتن باب نگرانیها در هر گزارشی، امید به تأیید اقدامات ایران و در نتیجه آغاز روز اجرا و شروع اقدامات طرف مقابل برای رفع تحریم را با ابهام جدی مواجه میکند. یعنی کاملاً محتمل است که طرف غربی با استناد به بهانهجوییهای آژانس، اجازه آغاز روز اجرا را ندهد و همان اندک تحریمهای وعده داده شده در برجام را نیز تعلیق نکند.
در حالی مقامات ایرانی سخن از آغاز روز اجرا در چند ماه آینده میگویند که روزنامه وال استریت ژورنال در همین رابطه نوشت: «طبق برآورد مقامات آمریکایی اجرای گام های توافق شده در توافق هسته ای برای ایران تا اواسط سال ۲۰۱۶ طول خواهد کشید.»
این برآورد به وضوح از مبهم بودن زمان آغاز دوره «اجرا» –و زمان تخفیف احتمالی در تحریمها- خبر میدهد. حال این پرسش پیش میآید که طبق سند برجام، ایران کدام تعهدات خود را باید تا قبل از آغاز روز اجرا، انجام داده باشد؟
لزوم انجام بازرسیها و بازجوییها حتی قبل از« روز پذیرش»!
تعهدات ایران قبل از روز اجرا را در دو بخش میتوان ذکر کرد؛ تعهدات ایران در بازهی «روز جمعبندی» توافق (۲۳ تیر ۹۴) تا «روز پذیرش» توافق (نهایتاً تا ۲۹ مهر ۹۴)، و تعهدات ایران تا فرا رسیدن «روز اجرا».
ابتدا به تعهدات ایران در بازهی اول میپردازیم. در همان روز جمعبندی توافق، «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به امضا رسید که انجام آن بارها در برجام (بند ۱۴ و بند ۶۶) مورد تاکید قرار گرفته است. طی این توافق که طبق اذعان مسئولین ایرانی نیز دارای ۲ توافق محرمانه است، بازجویی از دانشمندان کشور با عنوان «ملاقاتهای فنی-کارشناسی» و بازرسی از پارچین (منطقهای نظامی) پذیرفته شده است. طبق صراحت برجام (بند ۹ از ضمیمه ۵) ایران پیش از فرا رسیدن روز پذیرش (نهایتا ۲۹ مهر ماه)، یعنی حتی قبل از طی روند قانونی تصویب برجام در داخل کشور، باید تمام فعالیتهای تعیین شده در «نقشه راه» را انجام دهد و آژانس نیز (طبق بند ۱۴ از ضمیمه یک برجام) نهایتاً تا پیش از پایان روز پذیرش، گزارش تایید انجام آن تعهدات را ارائه دهد. پذیرش چنین تعهدی به صراحت با خطوط قرمزی که برای تامین منافع ملی قرار داده شده بود، در تضاد کامل است و به نظر میرسد علت خارج نمودنِ ظاهری این تعهدات از متن اصلی برجام و آوردن آنها در قالب توافقی با آژانس که دارای ضمائم محرمانه میباشد، مخفی نگاه داشتن برخی تعهدات مندرج در این اسناد، و کاهش حساسیتها نسبت به این تعهدات است.
همچنین قبل از فرا رسیدن روز پذیرش، طبق بند ۸ ضمیمه ۵ برجام، ایران باید رسماً به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش دهد که از «روز اجرا» پروتکل الحاقی و کد اصلاحی ۳٫۱ را تا زمان تصویب آن در روند قانونی داخل کشور، اجرا خواهد کرد. یعنی حتی اگر مجلس این پروتکل و الحاقیهی آن را برای اجرا تصویب نکند، این اجرای موقت که شروع شده است، معتبر میباشد و تصویب کردن یا نکردن مجلس عملی فرمایشی خواهد بود.
آنچه ما طبق برجام باید در دورهی پذیرش، در حوزهی بازرسیها و نظارتهای غیر متعارف انجام دهیم، مقدمهای است بر تعهداتی که در حوزهی هستهای باید تا قبل از آغاز «روز اجرا» توسط ما انجام گیرد و خطرات فراوانی که به خاطر اجرای پروتکل الحاقی برای امنیت کشور ایجاد میشود.
فهرست بلند تعهدات هستهای ایران که باید قبل از آغاز «روز اجرا» انجام شوند
بخش دوم تعهدات ایران تا قبل از روز اجرا، مربوط به بازهی میان روز پذیرش و روز اجراست.
جدول زیر شامل بخشهای اصلی تعهدات هستهای ایران در این بازه است که آن را با استناد به بخشهای مختلف برجام تدوین نمودهایم. این تعهدات که میتوان اجرای آنها را مترادف با نابودی صنعت هستهای کشور دانست، طبق بند ۱۵ از ضمیمهی ۵، نه تنها باید قبل از آغاز «روز اجرا» انجام شده باشند، بلکه پیش از آغاز دورهی اجرا، آژانس باید صحت انجام شدن آنها را نیز تأیید کرده باشد:
لازم به ذکر است که جدول فوق تعهداتی است که در برجام (طبق بند ۱۵ از ضمیمهی ۵) به صراحت بر انجام پیش از روز اجرای آنها تاکید شده است. اما تعهدات دیگری نیز کشورمان در برجام پذیرفته است (به عنوان نمونه خارج کردن سانتریفیوژهای نسل اول طی ده سال، تعطیلی هر گونه بازفرآوری و حتی تحقیقات مرتبط به آن، خارج کردن سوخت مصرف شده برای تمام نیروگاههای تولید برق و تحقیقاتی کنونی و آینده ایران به خارج از کشور، عدم اجازه ساخت رآکتور غیر آب سبک و…) که تاریخ آغازِ انجام آن به صراحت در برجام نیامده است.
طبق برجام طرف غربی تا قبل از «روز اجرا» هیچ تعهدی را نباید انجام دهد
ایران پیش از آغاز «روز اجرا» باید اقدامات فراوان فوق را انجام دهد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز انجام شدن این اقدامات را تایید کند، تا اینکه روز اجرا آغاز گردد. حال ببینیم که طرف غربی در این مدت چه تعهداتی را انجام خواهد داد؟ طرف غربی بنا به آنچه در برجام آمده، پیش از آغاز روز اجرا، تنها موظف به انجام این اقدامات است:
- تهیهی یک آئین نامه اجرایی توسط اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو آن، برای پس از آغاز «روز اجرا» جهت تعلیق آن بخش از تحریمهای اروپا (بخش ۱۶.۱ ضمیمهی ۵) که در برجام قرار است تعلیق شوند.
آمادهسازی موجبات صدور معافیتهای موقت و تعلیق آن بخش از تحریمهای وعده داده شده در برجام (بخشهای ۱۷.۱ تا ۱۷.۲ ضمیمهی ۵) توسط آمریکا با تاکید بر حوزهی اختیارات ریاست جمهوری و عدم ورود به حوزه اختیارات کنگره در تحریمها، برای پس از آغاز «روز اجرا».
شروع بررسیها راجع به تهیه سندی برای جایگزینی رآکتور آب سنگین توسط کشورهای مشارکت کننده از گروه ۱+۵ و ایران که تا قبل از روز اجرا باید نهایی شود.
مشورت با ایران -در صورت اقتضا- توسط آمریکا و اروپا، برای تهیهی آئیننامهها و دستورالعملهای فوق
با مشاهدهی فهرست فوق میبینیم که طرف غربی پیش از روز اجرا هیچ اقدام عملیای نباید انجام دهد. طبق برجام لغو قطعنامههای قبلی شورای امنیت و تجمیع موارد آنها در قطعنامه جدید نیز در روز اجرا عملیاتی خواهد شد. طرف غربی نیز تا قبل از روز اجرا تنها باید چند سند برای تعلیق برخی از تحریمها پس از روز اجرا آماده نماید و در صورت اقتضا با ایران هم مشورت نمایند!
این در حالی است که همهی اقدامات فراوانی که ایران باید پیش از روز اجرا انجام دهد، عینی و عملی است، و تخریب و جمعآوری زیرساختها، ضررهای فراوانی را نصیب کشور میکند. غیر از هزینهای که صدها دانشمند از وقت تا جانِ خود برای به ثمر رسیدن آنها صرف کردهاند، برای ساخت و راهاندازی و حفظ اسرار این مراکز هستهای میلیاردها دلار هزینه شده است. در مقابل، طرف غربی سندی برای تعلیق تهیه میکند که هزینهای برایش ندارد؛ بلکه به راحتی بعد از انجام تعهدات ایران میتواند با استناد به گزارش آژانس، ادعا نماید ایران تعهداتش را به گونهی قابل تایید انجام نداده است و همین چند کاغذ را بیاعتبار بشمارد و تحریمها را در حالت فعلی حفظ کند. اما ایران تمام تعهدات نظارتی و هستهای خود را انجام داده است، و امکان برگشت حتی در میانمدت را ندارد. به ویژه آنکه برخی موارد چون بازگرداندن زیرساختها، سانتریفیوژها و راهاندازی کارخانهها به حداقل ۳ یا ۴ سال زمان نیاز دارد و برخی از موارد تخریبی (مانند ارائه اطلاعات حساس صنعتی، امنیتی، نظامی و موشکی کشور به بیگانگان و یا انهدام قلب رآکتور اراک)، به طور کلی برگشتناپذیر خواهد بود.
آیا همزمانی تعهدات ایران و غرب در برجام ممکن نبود؟
لفظ «همزمان» به طور زیرکانهای در متن برجام بکار رفته است. ولی به هیچ عنوان، به معنای همزمانی و اجرای گام به گام تعهدات ما و تعلیق تحریمها نیست. بلکه همان روند سهگانه اجرای اقدامات ایران، راستیآزمایی آژانس و سپس آغاز اجرای اقدامات غرب که در بالا روشن شد، در برجام حاکم است.
سید عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما با طرح ادعای همزمانی اقدامات ما در برچیدن تاسیسات هستهای و تعلیق تحریمها توسط طرف غربی، روندی را توضیح داد که مورد اعتراض مجری برنامه مبنی بر عدم همزمانی این روند قرار گرفت. عراقچی در پاسخ به این اعتراض گفت:
مشکل از این جاست که کارهایی که ما باید انجام دهیم چند ماه طول میکشد. اما کاری که آنها باید در رفع تحریمها انجام دهند کار یک روز یا حداکثر یک هفته است که آییننامههایش را صادر کنند. چگونه میشود اینها را همزمان کرد؟! راه حلی که پیدا شده، این است که آنها قوانین تحریمهای خودشان را لغو میکنند، اما اجرایش را موکول میکنند به بعد از اقدامات ایران؛ زمانی که ایران کارهایش را انجام داده و آژانس تایید کرده باشد، که ممکن است ۲ تا ۳ ماه طول بکشد.
وی همچنین در جلسه با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به انتقادها پیرامون عدم همزمانی تعهدات دو طرف در توافق گفت:
در حقیقت همانطوری که مقام معظم رهبری فرموده بودند، اقدامات دو طرف اینجا به نوعی متناظر میشود. این مشکل فنیای که داشتیم که اقداماتی که ما باید انجام میدادیم، زمانش طولانیتر بود از اقداماتی که آنها باید انجام میدادند، به این ترتیب رفع میشود. آنها تحریمهای خودشان را لغو میکنند و اجرایی شدن لغوش به بعد از اقدامات ایران موکول میشود. این فرمولی بود که ما در مذاکرات به آن رسیدیم و
هیچ فرمول بهتر و جایگزین این هم وجود نداشت.
آقای عراقچی در حالی برای طفره رفتن از ادعای نادرست خود مبنی بر همزمانی تعهدات، دست به توجیهی دور از ذهن میزند که اگر اراده واقعی برای رفع تحریمها -و نه صرفاً به توافق رسیدن- و نیز درک جدی از میزان دادهها و ستاندهها وجود داشت، راهحلهای بسیار خوبی برای ایجاد همزمانی در انجام تعهدات میتوانست محقق گردد.
درباره وضعیت تحریمها در برجام و اینکه فراتر از تبلیغات رسانهای، مطابق متن توافق چه مقدار از آنها تعلیق میشود، نکات بسیار مهمی وجود دارد که در این مطلب به آنها نمیپردازیم. اما درباره امکان همزمان کردن تعهدات ایران و طرف غربی، مدلهای گوناگونی موجود و قابل طراحی بود که تیم مذاکرهکننده میتوانست از آنها جهت ایجاد امتیاز برای کشور استفاده نماید.
تیم مذاکرهکننده میتوانست در ازای هر تعهدی که انجام میدهد، خواستار لغو بخش مهمی از تحریمها بشود. به عنوان نمونه میشد فهرستی از تحریمهای مهم و اصلی (که اکثراً مصوب کنگرهی آمریکا هستند) تهیه کرد و به ازای هر اقدامی که ایران در حوزهی هستهای انجام میدهد، یکی از آنها لغو (و نه تعلیق) شود. فرض کنید در ازای تعطیلی و تخریب رآکتور اراک باید قانون «اختیار دفاع ملی ۲۰۱۲» (NDAA 2012) که تحریمهای مهمی از جمله تحریم بانک مرکزی، تحریم فروش نفت و… را شامل میشود، لغو میشد.
و برای مرحلهی بعد اگر طرف غربی به این تعهد خود عمل کرد، در ازای تعطیلی کارخانهی آب سنگین چند دستور اجرایی اصلی رئیس جمهور آمریکا؛ در مرحلهی بعد، اگر طرفین عهدشکنی نمیکردند، در ازای تخریب و تعطیلی فردو، قانونهای مهمی چون «قانون جامع تحریم ایران، پاسخگویی و محرومیت» (CISADA)، یا «قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» (TRA) و یا « قانون اختیار دفاع ملی سال ۲۰۱۳» (NDAA 2013) لغو میشدند، و این روند به همین شکل گام به گام و همزمان صورت میپذیرفت. یا در مدلی دیگر، میتوانستیم خواستار لغو کامل و غیرشعاری و غیرمحدود همهی تحریمهای حوزهی انرژی در مقابل محدودیتهای شدید در نطنز شویم. پس از انجام شدن تعهدات دو طرف، در قدم بعدی در ازای تعطیلی و تخریبهای مربوط به آب سنگین اراک، تحریمهای مالی و بانکی به صورت واقعی و کامل لغو شوند، و قدمهای بعدی نیز به همین شکل طراحی میشدند. نه آنکه ایران ابتدا تمام تاسیسات هستهای خود را تعطیل و تخریب نماید، سپس منتظر تایید آژانس باقی بماند، و بعد بخش کوچکی از تحریمهای اصلی، تعلیق (و نه حتی لغو) شوند و همهی قوانین کنگره که خارج از اختیار رئیس جمهور هستند، باقی بمانند. لذا اصل ادعای آقای عراقچی که نمیشد تعهدات طرفین را به صورت همزمان در برجام تعبیه کرد، و «هیچ فرمول بهتر و جایگزین این هم وجود نداشت»، سخنی نادرست و عجیب است.