۰
plusresetminus

معلمان زنده اند ولی آیا زندگی هم می کنند؟

تاریخ انتشارجمعه ۴ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۲۵
با خودم خیلی کلنجاررفتم که عنوان بالا را بنویسم یانه؟ چون عادت نموده ایم که همیشه صورت خود را با سیلی سرخ نگه داریم چرا که اعتقاد داریم شان ومنزلت معلمی فراتر از این هاست . خیلی وقتها با این صحنه روبرو گردیده ام که عده ای از همکاران فرهنگی بدلیل اینکه حقوقشان جواب هزینه هایشان را نمی دهد به مشاغل دوم وسوم روی آورده اند . عده ای مشغول کشاورزی می شوند ، عده ای با کمال تاسف وازروی ناچاری در آ زانس های شهری کار می کنندولی امروز که یکی از همکاران را دیدم که برای امرارمعاش خود وتامین هزینه های زندگی خود وبرای اینکه جلو خانواده خود شرمگین نباشد درفصل تابستان در شهرهای مجاور کارگری می نماید خیلی ناراحت وافسرده گردیدم.
اگر بخواهیم در میان اقشار اجتماع، سخت ترین مشاغل را نام ببریم، بدون شك، معلمی یكی از آنها خواهد بودنشان به آن نشان که خیلی از عزیزان فرهنگی یکی دوسال بعد از بازنشستگی بیشتردوام نیاورده وبدلیل استرس های ناشی از شغل که درطی سالها خدمت بر آنان واردگردیده است جان به جان آفرین تسلیم می نمایند. حال با توجه به سختی های منحصربفرد شغل معلمی ، همیشه انبوهی از مشکلات بویزه در حوزه های رفاهی ومعیشتی نیز بردوش معلمان سنگینی می نموده است و ماندگاری مشکلات معیشتی و اجتماعی فرهنگیان دیگر به روندی فرسایشی تبدیل شده است.

نباید تنها با این توجیه كه معلمی شغل انبیاست، از توجه به نیازها و سختیهایی كه معلمان تحمل می كنند چشم پوشید، اگر از معلم انتظار انجام كامل وظیفه و مسئولیت را داریم، باید در عوض به مسائل معیشتی او نیز توجه كنیم. آری معلمی شغل انبیاست، اما انبیا نیز از جنس بشر بوده اند و نیازمند خوراك و پوشاك و مسكن بودند.

همیشه درآستانه انتخابات خطابه ها و همایش های متعدد در توصیف مقام معلم و ضرورت رفع مشکلات آنها برگزار شده و خروجی آنها تنها محدود به حرف می شود تا عمل. به هر حال این مشکلات با اوضاع کنونی کشور به چند برابر هم رسیده و روز به روز نیز با گسترش تحریم ها و مشکلات داخلی و اوضاع اقتصادی بدتر نیز شده است. از طرفی ارتباط مستقیمی بین این مشکلات معیشتی معلمان و مشکلات آموزشی وجود دارد که این خود زمینه ساز افت تحصیلی در آموزش وپرورش کشور شده است.

شکی نیست که پیشرفت وتوسعه هر کشوری از مسیر تعلیم وتربیت می گذرد و ممالکی که از گذشته های نه چندان دور عمده هم وغم خود را صرف تعلیم وتربیت نمودند اکنون درحال چیدن میوه های آن هستند ولی درکشور مابه تعلیم وتربیت بعنوان نهادی مصرف کننده نگریسته می شود ؟ در بسیاری از کشورهای پیشرفته دستمزد معلمان از طریق چانه زنی میان دولت ها و اتحادیه ها تعیین می شود. در میان کشورهای جهان، آلمان، ژاپن و کره جنوبی بیشترین حقوق را برای معلمانشان در نظر گرفته اند. در سال 2003 میلادی حقوق متوسطی که در این کشورها برای معلمان مشغول به خدمت در مقطع راهنمایی پرداخت می شده است سالانه 43999 دلار بوده است و کشورهای لوکزامبورگ با 80520 دلار، سوئیس با 58520 دلار، آلمان با 48804 دلار، کره با 46516 دلار و ‍ژاپن با 45515 دلارازکشورهای پیشرو دراین امر بوده اند .همچنین در میان ده کشور اول این مقیاس مطلق کشورهای اسکاتلند، هلند، استرالیا و انگلیس هم در رده های بعدی قرار دارند.
 
درذیل به گوشه ای از انبوه مشکلات معلمان پرداخته می شود امید به اینکه دردولت تدبیر وامید روزنه ای برای حل آنها یافت گردد.

از مطالب مهمی که همیشه از دغدغه های معلمان در دوره های مختلف بوده، عدم توجه مسئولین به مسائل رفاهی این قشر از جامعه است. در حالی که سایر کارمندان دولت در دیگر وزارتخانه ها از بیمه مناسب و کمک های رفاهی جهت تأمین مسکن، بن ، پاداش به مناسبت اعیاد پوشاک و غیره تا حدودی برخوردار هستند این کمک ها در سطح آموزش و پرورش در حد صفر بوده است. فقط چند سالی است که بحث بیمه ی تکمیلی و طلائی برای معلمان از طرف مسئولین مطرح و انجام شده که آن هم با توجه به طرح پزشک خانواده و پرداخت مبالغ زیاد علاوه بر حق بیمه به عدم کارائی مناسب آن پی می بریم. سطح تخصیص بودجه از طرف بیمه ها برای هر کار پزشکی مبلغ توافق شده ای بین بیمه و آموزش و پرورش است که مبلغ ناچیزی از کل هزینه های درمانی است. ونکته ای که بیش از همه درباره این طرح باعث رنجش خاطر معلمان می گردد این است که درعصر ارتباطات واطلاعات چه منافعی وبرای چه کسانی از قِبَل طرح بیمه طلایی فرهنگیان وجود دارد که با وجود اینکه شروع این طرح از اول خردادماه می باشد با سهل انگاری های عامدانه ومنفعت طلبانه کارت های بیمه طلایی فرهنگیان را دراواسط تیرماه تحویل آنان می دهند وسود کلانی ازاین بابت به جیب می زنند وصدای هیچ کس هم بیرون نمی آید.
 
مطلب دیگری که معلمان به آن اشاره داشته و تا حدودی از آن همواره گلایه مند هستند اینکه با بررسی سابقه نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی سطح بالا به این نکته می رسیم که بسیاری از نمایندگان تا قبل از نمایندگی به شغل شریف معلمی اشتغال داشته و بعد از چهره و شناخته شدن در شهرهای مختلف به این شکل، حال فراموش نموده اند که خود روزی معلم بوده و حداقل کاری که می بایست انجام نمایند را دریغ نموده، و فرهنگی بودن آنها فقط و فقط پله ای برای صعود به رده های بالاتر حکومت بوده است.اینان فقط در سخنرانی های خود آن هم سالی یک بار در روز معلم به حقوق از دست رقته معلمان اشاره می نمایند و به همین بسنده می کنند و در عمل چه در مراحل قانون گذاری و اجرایی جامعه هیچگونه اقدام قابل توجهی انجام نمی دهند. این سخنرانی ها آنقدر تکراری شده که دیگر معلمان نیز تمایلی به شنیدن آن نداشته، به خصوص در مواقعی که انتخاباتی در پیش بوده اینگونه موعظه ها به شدت روند صعودی دارند. شایان ذکر است در تمامی انتخابات بعد از انقلاب که برگزار شده وظایف هیئت های اجرایی با معلمان بوده و تا سال 70 هیچگونه حق الزحمه ای نیز برای این قشر در نظر گرفته نمی شد و بعد از این سال هم حق الزحمه بسیار اندکی در نظر گرفته که آنهم ماهها بعد از برگزاری انتخابات به فرهنگیان پرداخت می شد در مواردی هم دیده شد که پرداخت این حق الزحمه ها تا انتخابات بعدی طول می کشید.

این دوره زمونه بچه های دبستانی هم فهمیده اند منزلت اجتماعی هر کس ( نه فقط فرهنگیان ) بستگی به شرایط اقتصادی وی دارد و بس. ولی با این حال بعضی ها هنوز اصرار دارند منزلت اجتماعی معلمها رو با شعار و وعده ارتقا بدهند. هنوز هم از نظر انها برای معلمها علم بهتر ار ثروت است. اجرای تحول بنیادین و هوشمند سازی مدارس و هزار تا حرفهای قشنگ قشنگ دیگه با معلمهایی که هوش و حواسشان جای دیگری است اثربخش نخواهدبود.

باید شرایطی فراهم شود تا معلمان با آسودگی خاطر در کلاس های درس به وظیفه تعلیم و آموزش بپردازند، چرا که حضور شاداب و چهره متبسّم معلم در مراکز آموزشی به دانش آموزان نیز منتقل می گرددچراکه معلمان نماد نجابت جامعه می باشند .

معلم، ملزم است در محیط آموزشی همرنگ با اقتضائات كودكی رفتار كند و از بسیاری از علایق و سلایق شخصی كه تناسب با محیط آموزشی ندارد اجتناب كند،اما برچسب معلم و فرهنگی «واژه ای كه به شكلی پر مسما بر معلمین اطلاق می شود» انتظار كنترل بر رفتار را از شخص معلم دو چندان می كند و چه بسا منجر می شود كه معلم از بسیاری از امور مورد علاقه اش كه حق شرعی و قانونی اوست محروم شود.

یکی از طرح هایی که می توانست در کاهش دادن مشکلات فرهنگیان مثمر ثمر باشد طرح رتبه بندی معلمان بود که مقام معظم رهبری نیز به آن توجه ویژهای داشتند ولی این طرح بدلایل مختلف تاکنون اجرایی نگردیده است.

دکترحسن روحانی در تبلیغات قبل از انتخابات بیش از دیگر نامزدهای ریاست جمهوری اشراف بیشتری نسبت به مسایل ومشکلات فرهنگیان داشتندودر سخنانشان به کرات به نکات ذیل اشاره نمودنداز قبیل ا رتقاء منزلت معلم، اصلاح نظام آموزشی و تجدید نظر در کتب درسی مطابق با نیاز ها، گسترش اماکن آموزشی، رسیدگی به معیشت فرهنگیان مانند مسکن، بیمه و آموزش آنها، توجه به نظام پژوهش خلاقیت و مهارت و جامعه پذیری، توجه به نظام اساسی دخالت معلم و نظام معلم محور، تقویت نقش اولیا و اجرای نظام رتبه بندی مدارس که امید است که در دولت تدبیر وامید ایشان نگاهی دوباره به مشکلات فرهنگیان داشته باشند.
بهفر حیدری
کد مطلب : ۴۶۴۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما