امروزه شرایط دشوار اقتصادی، باعث شده است افراد برای داشتن یک زندگی قابل قبول به دنبال افزایش درآمد و یا کاهش هزینه های خود باشند. از آن جایی که افزایش درآمد با محدودیت همراه است و همیشه امکان آن فراهم نیست، عقل سلیم و حسابگر، انسان را به سوی تعدیل مخارج رهنمون می سازد. یکی از سنگین ترین هزینه های تحمیل شده، که هم فرد و هم جامعه با آن روبروست، هزینه «درمان» است. این نوع مخارج اغلب غیر قابل چشم پوشی هستند و فرد هنگام مواجهه با این هزینه ها، چاره ای جز پرداخت آن ندارند. بالا بودن قیمت دارو، سنگینی هزینه بیمه، دشواری و وقت گیر بودن گذراندن مراحل درمان و هزینۀ زمانی مربوط به آن، مشکلاتی که خانواده فرد بیمار با آن روبرو می شود و ... تنها بخشی از مشکلاتی است که بیمار با آن دست وپنجه نرم می کند. اما مشکلات اقتصادی ناشی از درمان بیماری تنها فرد را تحت فشار نمی گذارد. در حقیقت کل جامعه، که دولت نیز بخشی از آن به شمار می آیدبه سهم خود از این مسئله متضرر می گردد. هزینه دارو، دولت را چه به عنوان تولید کننده و چه به عنوان وارد کننده اقلام مورد نیاز با محدودیت روبرو می سازد. از سوی دیگر آسیب های اقتصادی ناشی از بیماری نیروی کار بسیار نگران کننده است. طبق آمارهای منتشر شده از سوی مراکز بهداشتی ، مرگ زودرس، یعنی مرگ بین سنین 30-40 سال هر ساله در کشور ما باعث از بین رفتن بیش از 4 میلیون ساعت عمر مفید نیروی کار می شود که از این میزان نزدیک به 23 درصد آن ناشی از بیماری های قلبی و عروقی می باشد.بیماری های قلبی و عروقی به حدی در جامعه گسترش یافته اند که طبق آمار از بین 5 بیماری کشندۀ شایع، 3 مورد مربوط به بیماری های قلبی است که نتیجه مستقیم کم تحرکی و بی تحرکیست. فشارخون بالا نیز از دیگر عوامل تهدید کننده سلامتی به شمار می رود که با میزان فعالیت فیزیکی افراد در ارتباط است. هم چنین غیبت کارمندان و کارکنان بخش های دولتی و خصوصی بر اثر بیماری هایی هم چون سرماخوردگی و اختلالات روده ای، هزینه دیگری بر دوش سازمان ها تحمیل می کند. آیا ضررهای مالی و اجتماعی ناشی از این مسئله قابل اندازه گیری است؟ مسلمأ خیر... امروزه در سطح دنیا بحث اقتصاد ورزش مطرح شده است. بدین معنی که هر ریالی که در ورزش هزینه شود، به طور مستقیم و غیر مستقیم بازده اقتصادی خواهد داشت. در این میان نقش ورزش در کاهش ابتلا به بیماری های مختلف و در نتیجه تعدیل هزینه های تحمیل شده بر دوش اجتماع، بسیار قابل توجه است. استفاده از ظرفیت اقتصادی ورزش، هم برای فرد و هم برای مسئولین باید روشن شده و اهمیت بالای آن به خوبی تبیین شود. مردم باید بدانند که صرف هزینه ای جزئی در ماه و یا حتی با انجام چند دقیقه پیاده روی و چند حرکت ساده، خود را در برابر طیف گسترده ای ازبیماری ها مصون می کنند. همان گونه که امروزه کسی هزینۀ خمیر دندان و مسواک را «هزینه اضافی» نمی داند، هزینه برای ورزش که سهم بسیار زیادی در پیشگیری از بیماری های قلبی_عروقی، پوکی استخوان، سرطان ها و ... دارد نیز باید درسبد هزینه خانوار گنجانده شود.از سوی دیگر، مسئولین نیز باید به مسئله گسترش اماکن و فرصت های ورزشی و پارک ها و ایستگاه های سلامت ، با نگاه سود و فایده اقتصادی بنگرند. این باور باید در میان برنامه ریزان ما به وجود آید که صرف هزینه برای ساخت یک سالن ورزشی می تواند باعث کاهش چندین برابری هزینه در قسمت های دیگر هم چون هزینه های درمان، اداره زندان ها، هزینه های اجتماعی ناشی از وقوع جرم و ... شود.به امید روزی که مردم و مسئولین جامعه ما حداقل به خاطر منافع اقتصادی ورزش هم که شده، آن را جزئی از برنامه های خود قرار دهند!آرزو اسماعیلیکارشناس ارشد مدیریت ورزشی