محمد کاظم انبارلویی: آقای روحانی رئیس جمهور محترم در مراسم نمادین آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران گفته است: "دولت در شرایطی کار خود را آغاز کرده است که با یک خزانه خالی و انبوهی از بدهکاری رو به روست."
خزانه کشور کجاست؟ چگونه پر و چگونه خالی می شود؟ کلیددار آن کدام است؟ رابطه آن با بودجه کل کشور به مفهوم دریافت و پرداخت های دولت چیست؟
خزانه (treasury) به دو معناست.
الف" جایی که در آن پول یا فلزات گرانبها نگهداری می شود.
ب" جایی که به عنوان یک سازمان دولتی حساب های درآمدی و هزینه های دولت را نگهداری می کند. که در کشورمان وزارت اقتصاد و دارایی این سازمان را در حدیک اداره کل تحت تکفل دارد. معاونت هزینه و خزانه دار کل در وزارت اقتصاد و دارایی وظایف کلیدی در صیانت از خزانه به عنوان اصلی ترین بیت المال مسلمین دارد.
در وزارت اقتصاد و دارایی یک نمودار سازمانی خزانه به شرح زیر وجود دارد که رابطه آن را با دولت مشخص می کند.
اداره کل خزانه، اداره کل نظارت بر اجرای بودجه، اداره کل امور ذی حسابی ها و نظارت مالی، اداره کل امور دولتی و اداره کل اوراق بهادار.
نحوه نگهداری حساب های بودجه ای توسط خزانه هم حساب خود را دارد رابطه خزانه با بانک مرکزی هم مشخص است. حساب تمرکز وجوه ،حساب پرداخت وجوه، افتتاح حساب های بانکی دولتی، نحوه استفاده از حساب های دولتی، منابع مالی خزانه (دریافت های دولت) که شامل درآمد عمومی (درآمدهای مالیاتی، کمک های اجتماعی، کمک های بلاعوض، درآمد حاصل از مالکیت دولت، درآمد حاصل ازخدمات و فروش کالا، درآمد حاصل از جرائم و خسارات و درآمدهای متفرقه) هر کدام با ردیف مشخص و حساب دقیق، روشن است. وقتی که آقای روحانی که می گوید خزانه خالی است این خلاء را لابد طی گزارشی از مدیران فوق گرفته است آیا در صحت این گزارشات اندیشیده است مگر همین چند روز پیش نبود که معاونت مالیاتی وزارت اقتصاد و دارایی طی مصاحبه ای مالیات اخذ شده از مودیان را در شش ماهه اول سال بالاتر از پیش بینی بودجه اعلام کرد مگر خزانه محل تمرکز وجوه مالیاتی نیست پس حداقل حساب درآمدهای مالیاتی خالی نیست!
همین چند روز پیش بود در جلسه معارفه رئیس صندوق توسعه ملی اعلام شد صندوق را با 54 میلیارد دلار ارز تحویل مسئول جدید دادند.
حساب درآمد حاصل از جرائم و خسارات هم بحمدالله هر سال بیش از سال قبل است و خالی نیست. اگر بخواهیم هر یک از حساب ها را مرور کنیم وضع همین طور است هیچ حسابی از دریافت های دولت خالی نیست.
یکی از ردیف های درآمدی دولت بر حسب تعریف ماده 10 قانون محاسبات سود سهام شرکت های دولتی است. بی تردید آقای روحانی نمی توانند ادعا کنند که همه شرکت های دولتی زیان ده هستند و وجهی از بابت سود شرکت های دولتی به خزانه واریز نمی شود. پس این حساب هم خالی نیست یکی از همین شرکت های دولتی شرکت ملی نفت ایران است که سومین شرکت نفتی جهان است، حداقل سود این شرکت باید خزانه را از خالی بودن نجات دهد.
بیش از یک هزار میلیارد دلار تولید ناخالص ملی کشور است، معمولا در کشورهای جهان بیش از20 تا 30 درصد تولید ناخالص ملی، دولت ها مالیات کسب می کنند. اگر آقای روحانی که مورد حمایت همه جناح های کشور هستند 10درصد تولید ناخالص ملی را به عنوان مالیات از مردم بگیرد دیگر نمی تواند غم و غصه خالی بودن خزانه را بخورد.
مطابق قانون هدفمندی یارانه ها قرار بوده شرکت ملی نفت، نفت خام را زیر پنج درصد فوب خلیج فارس به پخش و پالایش بفروشد و از این طریق پرداخت های این قانون شامل پرداخت های نقدی و حمایت از تولید و نیز حمایت از خدمات اجتماعی را عملیاتی کند. آقای روحانی همین مبلغ را در خزانه احیا کند نمی تواند مدعی باشد خزانه خالی است.
اکنون روزی نزدیک دو میلیون بشکه نفت در داخل تحویل پالایشگاه ها می شود با قیمتهای جهانی که امروز نفت دارد دولت نمی تواند مشکل پرداخت یارانه ها را داشته باشد.
اما سئوال این است که آقای زنگنه به تعهدات خود در مورد فروش نفت در داخل و فروش نفت به خارج و نیز تعهدات بودجه ای وزارت نفت عمل می کند؟ سابقه او در دولت اصلاحات نشان می دهد که او در انجام تعهدات کوتاهی های زیادی دارد.
در اصل 45 قانون اساسی یک ردیف نجومی در آمدی تحت عنوان انفال برای درآمدهای دولت پیش بینی شده است، باید دید اصلا چنین ردیف درآمدی در بودجه وجود دارد؟ دولت های پیشین که از این درآمد چشم پوشی کرده اند آیا دولت تدبیر و امید برای احیای این ردیف درآمدی نجومی در بودجه سال 93 کاری خواهد کرد؟ متاسفم از اینکه آقای روحانی در نقد دولت گذشته راه افراط می رود و مطالبی می گوید که جنبه تشویش اذهان عمومی دارد!
آقای روحانی خطاب به دانشجویان می گوید: "یک صندوق اعلام کرده است که بیش از 50 هزار میلیارد از دولت طلب دارد این فقط یک صندوق است در همان زمان صندوق دیگری نیز اعلام کرده است ما بیش از این از دولت طلب داریم."
نام این دو صندوق چیست؟، مطالبات آن کدام است؟ چه مقدار از مطالبات این صندوق مربوط به دولت اصلاحات و سازندگی و چه مقدار مربوط به دولت آقای احمدی نژاد است؟
مطالبات دولت از این صندوق ها چیست؟ کجا این محاسبات صورت گرفته است؟
چرا اطلاعات کافی در اختیار مخاطب قرار نمی گیرد طرح این مسائل فقط ارزش یک میتینگ سیاسی برای ملکوک کردن دولت گذشته و سرپوش نهادن روی ضعف و ناکارآمدی دولت کنونی را دارد.
این قلم به لطف خدا در آینده به بهانه بودجه ریزی و بودجه بندی دولت تدبیر و امید برای سال 93 حرف های زیادی دارم که در قالب آن در مورد مطالبات دولت از صندوق ها و شرکت ها و بانک ها و نیز مطالبات متقابل آنها از دولت سخن خواهم گفت!
فقط همین قدر بگویم در پایان جنگ با آن که خزانه کشور خالی بود و درآمد نفت زیر پنج میلیارد دلارهم نبود آبرو داری کردیم، حرفی نزدیم. حالا که دولت صاحب میلیاردها دلار ذخایر طلا در بانک مرکزی است و در صندوق توسعه ملی هم بیش از 50 میلیارد دلار پول نقد دارد و کشور در حالت طبیعی دارد اداره می شود و بازارهای ایران و بورس با نشاط ترین ایام خود را می گذراند. نباید رئیس دولت بدون اطلاع از این همه ظرفیت چیزی را بگوید که با یک حساب سرانگشتی که در مقاله به آن اشاره کردم خالی از واقعیت است قرار بود این دولت، دولت راستگویان باشد.
اینکه گفته شود خزانه کشور خالی است مفهوم آن این است که خزانه دخلی از باب در آمد عمومی، درآمد دارائی های سرمایه ای و درآمد دارایی های مالی ندارد، پس مملکت در این شش ماه چگونه اداره می شده است! وقتی دخل مملکت صفر است پس مخارج مملکت را در این شش ماه فرشتگان تامین کرده اند؟! در این مدت حتی یک ریال از پرداخت های جاری دولت متوقف نبوده است این پرداخت ها با کدام دریافت ها انجام می شود؟ نمی دانم عهد آقای روحانی با مردم چه شد و این حرفها چه نسبتی با دولت راستگویان دارد.
سخن آخر اینکه طبق ماده 37 قانون محاسبات عمومی مسئولیت حصول صحیح و به موقع درآمدها برعهده بالاترین مقام مسئول در وزارتخانه هاست. اگر وزرای هفده گانه قادر به ایفای چنین مسئولیتی نیستند و صلاحیت حضور در این منصب و مسند را ندارند چرا آقای روحانی با هزار دلیل آنها را به مجلس معرفی کرد.