اهل شیراز است، روزگارش هم بد نیست. سالهاست که در ژاپن زندگی میکند و در جهان به عنوان یک هنرمند نوگرا شناخته شده که «مینیاتور ایرانی» را از زاویهای دیگر میبیند؛ حتی دانههای پاپکورن را هم با فلسفه «ذِن» مینگرد!
صحبت از «فرخ شایسته» است؛ فرزند یکی از شاگردان کمالالملک به نام استاد «صدرالدین شایسته». فرخ نیز همانند پدرش شیفته نقاشی است. مثل دیگر هنرمندان همتراز خود، به نگارگری و هنرهای سنتی عشق میورزد، اما یک تفاوت با بقیه دارد!
او جهان را مینیمال میبیند!
کمینهگرایی (مینیمالیسم) در آثار فرخ شایسته از روح جمعی ایرانی نشأت میگیرد. هر چند که سرزمینی که سالهاست در آن زندگی میکند نیز بر درونمایه آثار او تأثیرگذار بوده است. شاید برای درک بهتر آثار این هنرمند شناختهشده جهانی، بهتر باشد از خودش چیزهایی را بپرسیم.
تماس صوتی از طریق اینترنت، نمیتوانست حال و هوای زادگاهش، شیراز را به او در توکیو برساند. اما انگار بوی بهار نارنج به مشامش خورده بود که برای پاسخ دادن به هر پرسشی با کمال تواضع و آرامش در کلام سخن میگفت.
وقتی از او خواستیم که برای خوانندگان تارنمای «حافظ خبر» در مورد آثارش توضیح دهد، چنین گفت: «هویت ایرانی، برای هنر نوگرای ایرانی همانند نسبت شالوده و پیکر یک ساختمان است. هنرمند، بر پایه هویت و بنیانهای فکریاش به آفرینش اثر دست میزند؛ ممکن است روند خلق اثر برای او آگاهانه نباشد، از این جهت او همواره در سیطره هویت فرهنگی خود است. آثار من نیز بیش از هر چیز نشاندهنده هویت فرهنگی و ملی من هستند».
فرخ شایسته توضیح میدهد که موضوع آثارش، اشیای ساده، کوچک و آشنای زندگی روزمره هستند: پیاله چای، یکی دو دانه پاپکورن، دانههای انار، مهره شطرنج یا گلبرگ. نور در آثارش حضور پرمعنایی دارد. خودش میگوید: «بازتاب اشیا نتیجه یک فضای نورانی است. رنگها که رنگینکمانوار در نور درمیآمیزند، بیننده را سخت مشتاق تقدیس استکان چای، یا رمزگشایی نمادین از مهره شطرنج میکند. اما هستی استکان چای با خیال بیننده استحاله نمیشود. همچنان در آنجا هست. خیال نگرنده از بازی دست برمیدارد؛ به هستیِ بیتفسیر و شفاف مهره شطرنج و یا دانه پاپکورن تسلیم میشود. این هم چیزی است که «ذِن» نامیده میشود. مفهومی که در جهانبینی عارفان اسلامی نیز به شکلی دیگر اما مشابه وجود داشته.»
گفته مهم دیگر او برای مخاطبان «حافظ خبر» این بود که: «در جهانبینی و سنت ایرانی، راز و رمز زیباست. اما باز هم در زوایای شعر پارسی، اشیایی چون پیاله شراب تا مرز این هستیِ بیتفسیر و مستقل به پیش میروند. پیاله شراب در اشعار فارسی یک نشانه
فرخ شایسته: این آرزوی هر هنرمندی است که هم عموم مردم بتوانند آثارش را درک کنند و هم خواص آن را تحسین کنند؛ درست مثل شعر حافظ که هم مخاطب عام را سر ذوق میآورد و هم مخاطب خاص را افسونزده میکند. اما علاوه بر این، آرزوی دیگر من این است که بتوانم از طریق آثارم بر دیگر هنرمندان در شاخههای مختلف هنری
تأثیر سازنده داشته باشم.
زیباییشناختی است و فارغ از ماهیت و کارکرد آن، خودش به صورت مستقل تداعیکننده یک مفهوم است که ممکن است ترجمان تصویری آن به واژه دشوار باشد. این واقعیت یکی از بسترهای فکری من برای پدید آوردن نقاشیهایم بوده است. برای انسان مدرن، تعمق در دانه پاپکورن همان معنایی را دارد که پیاله شراب برای حافظ داشت.»
سپس این پرسش را مطرح کردیم که: "از بیننده آثار خود انتظار دارید در برابر آثارتان چه کار کند؟ شاید بهتر باشد بپرسم حدس میزنید واکنش او به آثارتان چطور بشود؟"
این نقاش نوگرای ایرانی که سالها پیش تحصیلاتش را تا عالیترین درجه در رشته هنر در ایلات متحده آمریکا و ژاپن به اتمام رسانده بود، در پاسخ بیان کرد: «این به خود بیننده بستگی دارد که از آثار هنری پگونه تأثیر بگیرد زیرا هر مخاطب در برابر اثر هنری بر حسب سلیقه و دریافت خود در آن لحظه واکنش نشان میدهد؛ بنابراین نمیتوان واکنش مخاطب را بر حسب کیفیت اثر حدس زد!».
او در همین باره گفت: «نقاشیهای من به گونهای است که معمولا ظاهر رنگین و زیبای آن، غالب بینندگان را به خود جذب میکند؛ به عبارت بهتر مخاطب عام آنها را میپسندد. اما از این مرحله به بعد است که، بیننده بر حسب عمق نگاه و تجربیات معنوی و حسی خود میتواند به لایههای درونیتر اثر نفوذ کند و ژرفای آن را دریابد. این آرزوی هر هنرمندی است که هم عموم مردم بتوانند آثارش را درک کنند و هم خواص آن را تحسین کنند؛ درست مثل شعر حافظ که هم مخاطب عام را سر ذوق میآورد و هم مخاطب خاص را افسونزده میکند. اما علاوه بر این، آرزوی دیگر من این است که بتوانم از طریق آثارم بر دیگر هنرمندان در شاخههای مختلف هنری
تأثیر سازنده داشته باشم.»
البته رهیافت استاد فرخ شایسته برای انتقال برخی از مفاهیم جهانبینی ایرانی به مخاطب به خلق نقاشی محدود نمیشود. او تا کنون مقالات گوناگونی به زبان انگلیسی درباره هنرهای سنتی ایرانی نوشته است که یکی از معروفترین این مجموعه مقالات، جستارهایی است که وی به انگلیسی درباره «کارکردهای زیباییشناسانه آب در باغهای ایرانی» نگاشته است.
«آب حوضهای تزئینی باغهای معروف شیراز را نباید زودبهزود عوض کرد؛ زیرا هرچه آب آنها سنگینتر و تیرهتر باشد، انعکاسها در آن قویتر و چشمنوازتر است.»
این نکته یکی از جالبترین بخشهای صحبت او در مورد پدیده باغهای ایرانی، به خصوص باغهای قدیم شیراز است که حوضهای تزئینی نقش محوری در بافت زیباییشناختی آن دارند.
سخن گفتن از یک رشته موضوعات مرتبط با هم – از نقاشی مدرن گرفته تا باغهای ایرانی – تنها یک انگیزه میخواهد و آن عطش برای سیراب شدن از چشمه معرفت یک هنرمند اصیل ایرانی است. وقتی کسی پای باورها و رویکرد فرخ شایسته نسبت به هنر بنشیند، سخت است که به فلسفه، ایمان و متافیزیک فکر نکند. آثار او مبتنی بر گمشدههای هویتی ما ایرانیان در عصر نوین است؛ هویتی که مروم شایگان به درستی آن را «هویت چهل تکه» نامید.
مجموعهای از آثار فرخ شایسته در کتابی تحت عنوان «مینیاتورهای نوین» در سال 1397 توسط انتشارات پیکره نتشر شد.