به گزارش حافظ خبر، جریان تحجر از جریانات خطرناکی است که امروز دارد تلاش میکند در کشور ما و منطقه خاورمیانه به هر نحوی خودش را گسترش دهد، البته به نظر میرسد این گسترش نه تنها به دلیل منافع این جریان باشد بلکه اهداف شوم دیگری نظیر ضربه زدن به ایران و اسلام و شیعه و منافع دولتهای استکباری و صهیونیستی نیز در پشت این گسترش مخفی باشد. یعنی در مقابل اسلام انقلابی و شیعه ولایی به ترویج نوعی از شیعه میپردازد که میتوان از آن با عنوان «شیعه انگلیسی» نام برد. شاید بتوان گفت به موازات وجود وهابیهای تکفیری در مذهب تسنن، این طرف اینها به دنبال شیعه تکفیری هستند. یعنی جریان غیر معقولی که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان، با خلق بدعتهای تازه در رسوم دین و مذهب و شبهات جدید بین شیعه و سنی و هتک حرمت به مقدسات اهل تسنن باعث ایجاد انگیزه و بهانه برای اقدامات وهابی تکفیری، و انشقاق در مذهب شیعه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران مینماید.
شبکههای ماهوارهای و امپراتوری اینترنتی قوی و مراکز آموزشی وسیع در کشورهای مختلف اسلامی، حمایتهای مادی و توزیع پولهای کلان بین گروهها و افراد مختلف و حتی هیئات مذهبی، تولید و توزیع اقسام کلیپها، شعارها و کتابها بخشی از عملکرد این جریان است.
یکی از این جریانات که در چند مدت اخیر قوت بیشتری گرفتهاست، منسوب به بیت آیتالله شیرازی میباشد. جریانی که در حوزه و هیأتهای مذهبی نفوذ علمی و مادی دارد و از اینترنت و شبکههای ماهوارهای برای گسترش رشدش در ایران و خصوصاً در عراق استفاده مینماید. یک جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعتهایی میپردازد که نتیجه آن جز کشته شدن بیشتر شیعیان و ترویج خرافگری در شیعه و ایجاد بهانههای لازم برای شیعه هراسی که یکی از اهداف غرب است، نیست.
ایجاد شبکههای ماهوارهای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، نتیجه بخشی از حمایتهای مادی و توزیع پولهای کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران را میبندند و شبکه المنار حزب الله در بسیاری از ماهوارهها توقیف شده و اجازه پخش ندارد.
این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبّان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچکترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانیکه دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود، هیچ عکس العملی از این گروه نشان داده نشد. نکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیریها علیه سید حسن نصر الله و حزب الله لبنان فعالیت میکند، این جریان است.
این فرقه در حال حاضر در یک جریان نرم و برنامهریزی شده به کمک مبلغین دینی و طلاب خود شروع به نفوذ در هیئات حسینی کرده و برخی از هیأتها را تحت تأثیر خود قرار دادهاند. شعار ایشان هم این است که «هیأت نباید سیاسی شود چون در این صورت مردم از آن فرار میکنند.» در حالی که مطمئناً هر انسان عاقلی که رو به حقیقت آورده و از چند و چون کار سوال کند ماهیت این اشخاص را خواهد فهمید! و این هشداری است برای بچه هیئتیها و همه مردم تا جلوی نفوذ این جریان را بگیرند که در حقیقت تخریب چهره اسلام و تشیّع را نشانه رفتهاند. در واقعه یکی از اهداف این فرقه، ایجاد شکاف بین هیأتها و نظام سیاسی ایران است.
در ادامه به استناد از منابع « بنیاد تبیین اندیشه های امام خمینی (ره) در دانشگاهها» و منابع آزاد دیگر بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشههای انحرافی این جریان آورده خواهد شد:
معرفی اجمالی خاندان شیرازی
شیرازیها خاندان معروف و شاخص فقاهت و مرجعیت در طی ۱۵۰ سال اخیر بودهاند که در ادوار مختلف، به تربیت افراد و شخصیت هایی نظیر؛ آیت الله سید محمد حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی و صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو، آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی رهبر مقابله با اشغال عراق توسط انگلیس، آیتالله حاج سید علی شیرازی، آیت الله سید اسماعیل شیرازی، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و در نهایت هم آیت الله سید میرزا مهدی شیرازی پرداخته و آنها را به عنوان مرجع تقلید شیعیان در ایران و عراق معرفی کردهاند.
اما بعد از آیت الله سید مهدی شیرازی، مرجعیت در این خاندان توسط فرزندان وی به انحراف کشیده شد، چه آنکه سید محمد فرزند ارشد ایشان در دههی ۴۰ شمسی علیرغم جوانی و مخالفت مراجع بزرگ آن زمان نظیر حضرات آیات سید ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی بزرگ، ادعای مرجعیت نمود و بعد از وی نیز، سید صادق شیرازی به پیروی از مسیر منحرف برادرش پرداخت.
در دههی 40 شمس مرحوم آیتالله سید محمد شیرازی برادر بزرگتر شیرازیها بود. وی در سال 1347 قمری در شهر نجف اشرف بدنیا آمد طبق سنت خانوادگی در سن 10 سالگی ملبس شد و پس از طی درجات در مقطعی امام جماعت شیعیان در حرم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بودند. در زمان تبعید حضرت امام خمینی(ره) به عراق، مرحوم آیتالله شیرازی هنگام ورود حضرت امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین(ع) نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیتالله شیرازی از سوی کربلاییها این روابط تیره و سرد شد.
در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام مرحوم آیتالله سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه 16 مهرماه سال 1344، امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبهای به نام مسیب، نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت میآید.» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد! ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین(ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر میکرد: «ترفوف رایها لاسلام بید آیه الله الخمینی» در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا(ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد.
پس از زیارت، نماز مغرب و عشأ بنا به درخواست آیت الله سید محمد شیرازی به امامت امام خمینی(ره) [به جای وی] در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آیت الله شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفتهای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آیت الله شیرازی به جماعت برگزار میکرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.
ولی وقتی زمزمههایی در مورد زعامت و رهبری شیعیان توسط امام خمینی (ره) به گوش آیت الله سید محمد شیرازی رسید، ساز مخالفت با ایشان را کوک کرد و فریاد سر داد که رهبری و زعامت شیعیان حق من است و این در حالی است که استاد ایشان آیتالله یوسف حائری بارها اذعان داشت که سید محمد شیرازی در حد مرجعیت نیست و حتی کار به جایی رسید که زعیم وقت شیعیان آیت الله خویی به مخالفت با ایشان بر خواست و کارهای او را شبهه ناک و دادن وجوهات به وی را غیر شرعی اعلام کرد. از طرفی بعدها سید محمد شیرازی در زمان اقامتش در کویت به طلاب ایرانی گفته بود که دست از مبارزه علیه رژیم شاه بردارید.
بیت آیت الله شیرازی، پاتوق مأموران ساواک
مرحوم آیت الله سید محمد شیرازی در سن ۴۴ سالگی بر اثر فشارهای رژیم بعث از عراق به کویت رفت و در همین حال پس از درگذشت سید محسن حکیم و طرح مرجعیت سید محمد شیرازی از سوی کربلاییها روابط بین بیت شیرازی ها و آیتالله خمینی تیره و سرد شد. سید عباس خاتم یزدی در خاطرات منتشر شده خود درباره مواضع سید محمد شیرازی آورده است: «بعضی از نزدیکان آیت الله سید محمد شیرازی به ویژه فالی (باجناغ وی) با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.» در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل محتشمی (عضو مجمع روحانیون مبارز) و آقای فردوسیپور (عضو مرکزی دفتر خمینی در نجف) که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت میرفتند، نقل میکنند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه میکند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی بر ضد رژیم نگوییم. آقای عباس مهری که نیز از طرفداران سرسخت امام خمینی و نماینده او در کویت بود، به جهت آشنایی با کارها و فعالیتهای سیاسی سید محمد شیرازی، وی را تکفیر و حتی ایشان را از شاه بدتر میدانست.حضرت امام در تمام این مراحل از موضعگیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری میکرد. یک بار جمعی از کویتیها [که از رفتارهای آیت الله سید محمد شیرازی ناراحت بودند] خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند. این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «...که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد.»
این روند بعد از پیروی انقلاب اسلامی و ورود سید محمد شیرازی به ایران ادامه داشت و در ایام دفاع مقدس با بیان اظهاراتی نظیر برادر کشی دانستن جنگ عراق و ایران از سوی وی، منجر به برخورد سلبی حاکمیت با این جریان و در نهایت منزوی شدن سید محمد شیرازی تا زمان در گذشت وی در سال ۱۳۸۰ شد.
خانواده شیرازیها [و به خصوص سید صادق شیرازی] حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسیشان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند. ایشان علیرغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت، در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال میدهند. این ماجرا تا سالها مستمسکی برای خانواده شیرازیها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت.
این در حالی بود که مقام معظم رهبری، در پیامی از مجاهدتهای سید محمد شیرازی تقدیر کرده ومجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای وی برگزار کرد. متن پیام تسلیت ایشان بدین شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
رحلت عالم مجاهد آیتالله آقای حاج سید محمد شیرازی رحمةاللهعلیه را به بیت شامخ و معظم شیرازی و بخصوص به خانواده محترم و فرزندان مکرم ایشان و نیز به همه دوستداران و ارادتمندان آن مرحوم بخصوص به حضرات کربلائیهای مقیم ایران صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
آن عالم بزرگوار سالهای متمادی از عمر خویش را در عراق و ایران صرف جهاد فرهنگی و سیاسی برای اعلای کلمه اسلام و ترویج مکتب اهل بیت علیهمالسلام نموده و زحمات فراوانی تحمل کردند. تألیفات متعدد ایشان در علوم اسلامی و مبارزه با صهیونیزم و استکبار، متضمن مجموعه بزرگی از معارف دینی و سیاسی است و سعی مشکور و مجاهدت مقبولی در درگاه خداوند متعال است. انشاءالله. از خداوند متعال علو درجات و حشر با اجداد طاهرینش را برای آن عالم بزرگوار مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
سید صادق برادر کوچکتر سید محمد است. سید صادق حسینی شیرازی در ۲۰ ذی الحجه ۱۳۶۰ قمری در کربلا متولد شد. وی در سن ۱۰ سالگی طبق سنت خانوادگی ملبس به لباس روحانیت شد و در کربلا شروع به تحصیل حوزوی کرد. وی مراحل اول تحصیل را زیر نظر پدرش گذراند و سپس وارد حوزه کربلا شد. از دیگر اساتید میتوان به دو برادر مرحومش یعنی سید محمد و سید حسن حسینی شیرازی اشاره نمود.
بعد از فوت برادر، عملاً وی تبدیل به بزرگ خاندان شیرازیها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیتالله خامنهای، امری است که ایشان هیچ واهمهای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند. برادر دیگر سید مجتبی است، که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر میشود. فیلم صحبتهای سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحشهای رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرأت میتوان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچکدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشتهاند. [هتاکی ایشان منحصر به رهبر معظم انقلاب نیست و سایر مراجع را نیز بی نصیب نگذاشتهاند به عنوان مثال در خصوص آیت الله بهجت گفته است: «عارف بهجت، کافر، ملحد و زندیق است.»]
این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب، جانی تازه گرفت و گفته میشود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطهای سببی نیز وجود دارد (یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علیرغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیتالله سیستانی، مکارم شیرازی و مقام معظم رهبری و… ، توسط یاسرالحبیب در 18 شبکه ماهوارهای منتسب، جریان شیرازیها به هیچ وجه حاضر به تبری از یاسرالحبیب نبوده و نیستند.
شبکه رسانهای وابسته و سوء تبلیغ شیعه
از مهمترین اقدامات این گروه منتسب به شیعه در فضای نبرد رسانهای جهان، میتوان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نامهای شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی، . . . اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیعترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شدهاند!
18 شبکه ماهوارهای و 3 شبکه رادیویی با هزینههای حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه، جمعاً بیش از 2میلیون دلار ماهیانه یعنی رقمی نزدیک به 70 میلیارد تومان در هر سال. آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینههای یکی از این شبکهها میگوید: «هزیههای پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکههای ماهوارهای بسیار ناچیز است.»
شبکههایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی و مذهبی سعی میکنند جلوههای واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکهها با حمایت شخص آیتالله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه میدهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راهاندازی و مدیریت این شبکهها چگونه تأمین میشود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
اما نکته مهمتر محتوی برنامههای این شبکههای است. در این شبکهها عمدتاً شاهد همان خط ترویج خشونت، تفرقه و ایجاد بستر لازم برای تشدید درگیریهای فرقهای در منطقه خاورمیانه و همچنین مخالفت با نظام جمهوری اسلامی هستیم. هجمه سوء تبلیغات انجام شده توسط این رسانهها که عمدتاً مبنی بر ترویج خشونت شیعی است، کار را به آنجا رسانده که شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهوارهای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را میتوانید با جستجوی کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت میکند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظارهگر شعائر حسینی از این دست هستند! ترویج، تبلیغ، توصیه و نمایش قمه زنی و ریختن خون به هر شکل، راه رفتن روی خار و آتش، عزای حسینی با بدن برهنه و نظایر آن و همچنین هتاکی به علما، بزرگان و مقدسات اهل تسنن از جمله برنامههای این شبکههاست.
دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکلها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع به این نکته اشاره نموده و مینویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند میکردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده میکنند. تاجایی که انگلیسیها مقدار زیادی شمشیر، در میان دستههای عزاداری در کربلاتقسیم کردهاند.» ساز مخالف زدن بیت شیرازیها به وسیله رسانههای فوق و سایتهای اینرنتی و ایجاد تفرقه بین امت واحده از دیگر اقدامات ایشان است. به موارد زیر توجه کنید:
- نامگذاری نهم تا پانزدهم ربیعالاول به عنوان «هفته برائت» آن هم قبل از «هفته وحدت».
دو سال پیش این جریان در اطلاعیهای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیهالسلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهلبیت علیهم السلام روز غدیرثانی نامگذاری شده است. از این رو بر خود لازم میدانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نامگذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
پیرو آن در سراسر کشورهای اسلامی، برنامههای مشترک گذاشتند و کارنوال شادی راه انداختند. در هفته وحدت، شبکه های ماهواره ایشان جنگ تمام عیار میان شیعه و سنی راه انداختند و علیه بحث وحدت بسیار سخن گفتند. این اقدام توسط شبکه ماهوارهای امام حسین (ع) که توسط بیت آیتالله سید صادق شیرازی اداره میشود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان را فراهم آورد.
- حکم استحباب قمه و لطمهزنی و ترویج آن
قمهزنی تقریباً توسط اکثر مراجع اعلم شیعه شنیع دانسته شده است. آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کردهاند و در ادامه در قم محلی را برای انجام مراسم قمه زنی بپا داشتند که مجهز به دوربین و ضبط فیلم میباشد، که بعداً بتوان از شبکه های متصل به بیت برای وهن دین استفاده شود.
- جدا نمودن صف نماز جماعت در صحن امام حسین(ع) از صف سایر شیعیان
- اعلام جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز سامرا بجای روز قدس
در حالی که این روز سالهاست به عنوان روز قدس توسط رهبرکبیر انقلاب نام گذاری شده و علیه صهیونیست در این روز اتحاد ملت اسلامی رقم میخورد. و یکی از معدود روزهایی است که شیعه و سنی در یک جبهه و علیه یک دشمن شعاد میدهند و حتی به بعضاً مشاهده شده که مسیحیان و یهودیان ضد صهیونیست در این روز دوشادوش مسلمانان قرار گرفتهاند.
- لعن و نفرین اهل تسنن و اختلاف در وحدت بین شیعه و سنی
شبکه های منتسب به بیت شیرازی ها و همچنین طلاب و شاگردان و نوحه خوانان آنها در هر فرصتی به مقدسات اهل تسنن توهین میکنند و موجب بروز و تشدید اختلاف شیعه و سنی میشوند باوجود آنکه اتحاد شیعه و سنی در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای اسلام بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حملههای سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچگونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم. چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر میسازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان میکنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است»
آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخالشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت میگیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بتهای مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آنها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین میکنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنیها را ثابت میکند. همچنین امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم میکند میفرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمیشدند.»
بسیاری از این موارد با عکسالعمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود. با این وجود تاثیرات منفی خود را نیز بجا گذاشته است به عنوان مثال: ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در دوره حکومتش زمانی که به ایران آمد، از ما خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کنیم. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهاییها یکی از پاتوقهای اصلی شان مالزی قرار داده بودند و آنجا نیرو گرفته بودند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازیها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، دعوای شیعه و سنی را چنان دامن زدند که به شعار نویسی های خیابانی انجامید و این باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از ما دفاع میکرد، حالا نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار دهد و خواستار مبارزه با شیعیان باشد.
سر دسته افراطی ها
یاسر الحبیب یک طلبه خوشپوش است که در حسینیهای در لندن منبر میرود سینهچاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار میرود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکههای تحت حمایت آیتالله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت میکند ولی از حضور چشمگیر و پررنگ در دیگر شبکههای زنجیرهای این طیف فکری نیز غفلت نمیکند. تنها سه سال از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهای یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیأتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
اما این جوان جسور چشم انگلیسیها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمانهای حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمانها چرا بین این همه زندانی و شکنجهشده، به این روحانی جوان این قدر توجه میکنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسیها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیتهای یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامهای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهوارهای «فدک» را نیز با حمایت آیتالله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیأتش در لندن را به حسینیهای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیأت، دفتر کار، مؤسسه رسانهای، شبکه ماهوارهای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی قرار میدهد.
رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبتهای وقیحانهای متوجه او کرد. او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرزگی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به مناسبت هلاکت عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه اینکه روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار میرود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در اینباره گزارش میدهد. لازم به ذکر است که شبکه ماهوارهای فدک این جشن و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن اینکه در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکههای تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی شاد به مناسبت هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
«شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش میدهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آلالشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شدهاند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشتهاند.»
اما سخنان شیخ یاسرالحبیب، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور، از جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ، مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
این دست موضعگیریها باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود. جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله– میشود.» فتوایی که از شبکه ماهوارهای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامههای السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیهای رسمی، اینچنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان الله علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام می دهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث می شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.»
بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمکهای بیدریغ دولت انگلستان و بیت آیتالله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیتهای به ظاهر مذهبیاش میافزاید.
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازیها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است. از جمله فعالیتهای وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره میکند و اکثر کلیپهای که میسازند، صحنههایی از قمه یا لطمهزنی است.
یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، آیتالله حسینی قزوینی است. ایشان ابتدا با دادن بیانیهای به شبکه سلام هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه سلام خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند.
کلام آخر
بزرگترین آسیب این جریان جز تبلیغ اعمال موهن مذهب، ایجاد نمادهای نادرست از تشیع و یا تغییر ذهنیت مردم از نمادهای اصلی تشیع و آمیخته شدن نام مبارک ائمه و معصومین(علیهم السلام)-که بر روی شبکات سید صادق شیرازی گذاشته شده است-با تصویری نادرست از تشیع است. در پی این ذهنیت مشکلات فراوانی در برابر توسعه تشیع بوجود میآید.
مثلا وقتی یک خارجی که تشیع را نمیداند و اصول آن را نمیشناسد، با شبکهای به نام الزهرا (سلام الله علیها) مواجه میشود که در آن فیلمهایی موهن از تشیع پخش میشود، ناخودآگاه نام زهرا (سلام الله علیها) را نعوذ بالله با توحش پیروانش میآمیزد و در خودآگاه نیز ذهنیتی بد از شیعه پیدا میکند. حال وقتی این چنین شخصی فیلم عملیات سربازان حزب الله لبنان را با سربندهای «یازهرا(سلام الله علیها)» میبیند، به راحتی ادعای تروریست بودن این اشخاص را از جانب رسانههای خارجی میپذیرد. و بدین ترتیب نام مبارک معصومین(علیهم السلام) با این چنین ذهنیتی توام می شود. در این حال حامیان جریان افراطی با یک تیر ۲ نشان میزنند. هم با ایجاد تفرقه میان شیعیان و اهل تسنن بنیانهای اسلام را تضعیف میکنند و هم القای ادعای تروریست و وحشی بودن مسلمانان را بر ملل مختلف، بسیار آسان میکنند.
درپایان باید یادآور شد که جریان شیرازی درعرصه داخلی و بین الملل با هدف قراردادن حوزه نفوذ جمهوری اسلامی منشأ تهدیدات زیر گردیده است:
۱-معرفی گفتمان شیعی جعلی: طرفداران و گردانندگان بیت شیرازی با معرفی هویت و گفتمان شیعی جعلی به عنوان مرجعیت قصد دارند در برابر نظام ولایی و در جهت تخریب پشتوانه حوزوی و فقهی نظام اسلامی اقدام نمایند.
۲- اخلال در نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی میان شیعیان جهان: جریان شیرازی با بهره برداری از احساسات و تعصبات پاک شیعیان و محبان اهل بیت و با تکیه بر احیای شعائر، هجمه مستقیم و غیر مستقیم به شعار راهبردی وحدت اسلامی را در دستور کار خود قرار داده و در کنار فعالیتهای عام المنفعه و رسانهای، خود را به عنوان تنها منادی ناب تشیع معرفی مینماید. همین امر موجب گردیده است که گفتمانی بدلی و نه اصیل در حوزه نفوذ جمهوری اسلامی، حرکت پویای نظام را در صدور انقلاب اسلامی و تشکیل امت واحده ، دچار چالش نمود.
۳- مخدوش نمودن چهره تشیع در سایر کشورهای اسلامی: این جریان با طرح افراطی مسائل اختلافی در جهان اسلام و توهین به مقدسات اهل سنت سبب فاصله گرفتن اهل سنت از شیعیان شده و اقدامات مثبت جمهوری اسلامی در جهت ایجاد وحدت و انسجام را خنثی می نماید و در یک کلام در نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان گفتمان اسلام ناب و شیعی در جهان اسلام اختلال ایجاد می کند.
۴- تخریب رهبری و جایگزین نمودن خود به عنوان مرجع شیعیان جهان: شبکههای عنکبوتی و در هم تنیده این فرقه با هتاکی و ایجاد شبه، در خیال خود میخواهند که چهره رهبر فرزانه جهان اسلام حضرت آیت الله خامنهای (مدظله) را مخدوش و تخریب نمایند و از طرف دیگر خود را به عنوان زعیم شیعیان معرفی نمایند.
راه حل این مشکل
راه حل اصلی روشنگری و آشکار نمودن پشت پردهی این گونه جریانات برای مردم ایران و منطقه است. اما ظرفیت فضای مجازی محدود است و برای کسانی که به اینترنت دسترسی ندارند، راه حل خوبی نیست. رسانهی ملی میتواند در خط مقدم روشنگری و مبارزه با این گونه جریانات باشد. و همچنین ایجاد بستری جهت رساندن ندای تشیع واقعی به گوش جهانیان نیز بسیار ضروری است.
نویسنده: علی طاهری