به گزارش حافظ خبر؛ لطفالله، دانشجوی سال سوم مهندسی مکانیک در دانشگاه پلی تکنیک تهران بود.
پیشینه دوستی ما به سالهای پیش از پیروزی انقلاب و نشستهای مذهبی و انقلابی زیرزمینی، برمی گشت. پیروزی انقلاب و حضور در مسجد آهنگران (امام خمینی کنونی کازرون) و راهاندازی نخستین پایگاه مقاومت کازرون، بار دیگر ما را کنار هم نشاند تا بر دوستیمان بیفزاید.
او بسیار باهوش و خوشاستعداد بود؛ در کنار این دو ویژگی، انضباط، دقت در کارها و مدیریت بر زمان، برآیند کارش را بیشتر میکرد. این ویژگیها، از او نیرویی توانمند و زبده ساخته بود که در جبهه خوش میدرخشید. از ویژگیهای او در جبهه میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱-در نظامیگری، سرآمد دیگر بسیجیهای مرتب و منظم بود. در آن هنگام که کسی در جبهه به گذاشتن کلاه آهنی (کلاهخود) بر سرش باور نداشت، او از کلاه آهنی استفاده میکرد. به یاد دارم که برای بدست آوردن یک کلاه آهنی چه اندازه تلاش کرد تا بتواند در مأموریتها از آن بهره گیرد. تا جایی که در جبهه، بدون لباس نظامی، پوتین و کلاهخود کسی او را نمیدید.
۲-در دوران سربازی، دیدهبانی، خمپاره و شیوه کار آنان را آموزش دیده بود و به همین سبب حضورش در بخش ادوات لشکر ۳۳ المهدی (عج) بر توانمندی این بخش افزود و از این رو در دو خط پدافندی فاو – امالقصر و خط پدافندی اروند به پویایی خود ادامه داد.
۳- نظافت و پاکیزگی از مهمترین ویژگی او بود. این ویژگی آن گاه خود را نشان میدهد که در نبود هیچ گرمابهای حتی حمام صحرایی، گاه مشکلزا میشود. در برگشت از مرحله نخست عملیات کربلای ۵ و ماندگاری در دژ لشکر ۲۵ کربلا، ساخت حمام موقتی را از صندوقهای مهمات آغاز کرد تا دیگر رزمندگان نیز بتوانند از آن بهره گیرند.
با شنیدن خبر شهادت جاوید مرحمتی، همراه با برخی از دانشجویان، در هنگامی که به امتحانات پایانترم نزدیک میشدند، شبانه خودشان را به کازرون رساندند.
من هم برای شرکت در تشییع جنازه شهدای کربلای ۴ به کازرون رفته بودم.
پس از تشیع پیکر جاوید مرحمتی، با هم دیداری داشتیم؛ گفت: میخواهم با شما به جبهه بیایم.
اصرار من برای منصرف کردن او در این شرایط که چیزی به پایانترم نمانده بود با سخنانی همچون اینکه رسالت او در تحصیل و کسب مدارج علمی است؛ زیرا در آینده کشور به نیروی متخصصِ متعهدی چون او نیاز دارد، بیفایده بود.
او با ما راهی شد تا در عملیات کربلای 5، به پرواز آید... شهید لطفالله صنعتی، روز چهارم بهمن ماه 1365 در فاز دوم عملیات کربلای ۵ به فیض شهادت نائل شد تا شلمچه یکی دیگر از فرزندان خود را به آغوش کشد.
اینها را نوشتم تا اشارهای به توانمندیهایش در جبهه داشته باشم.
دریغ که اگر امروز او و چونان اویی بودند به یقین شرایطی از وضعیت کنونی بهتر بود.
با نَفْسی مطمئن، مردانه و رها از تعلقات، برای پاسداری از اسلام و انقلاب رفتند و امانتی سنیگین بر دوشمان گذاشتهاند... اگر لایق حفاظت از از آن باشیم.
شهید لطفالله صنعتی، فرزند غلامرضا که زاده 1340 در کازرون است، پس از تشییع در قطعه شماره 3 - گلزار شهداي سيد محمد نوربخش کازرون، به خاک سپرده شد.