به گزارش " حافظ نیوز" جنگ جهانی اول که آتش آن از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ در بخش بزرگی از جهان فروزان بود، ایرانِ بیطرف را نیز بینصیب نگذاشت که متفقین با نقض بیطرفی سرحدات ایران را در هم شکستند و راه به درون خاک ایران گشودند؛ حضوری که تا سالها پس از جنگ نیز تداوم یافت. یکی از مهمترین تبعاتی که برای جنگ جهانی اول برشمرده میشود، وقوع قحطی در ایران در فاصله سالهای جنگ است. ماجرایی که محمدقلی مجد در کتاب مشهور خود «قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران» آن را در ابعادی بزرگ تصویر کرده است. بحرانی انسانی با میلیونها کشته که برخی از آن با عنوان «هولوکاست ایرانی» یاد کردهاند.
این روزها دوباره این موضوع بر سر زبان ها افتاد. موضوعی که سال هاست از تاریخ ایران حذف شده بود. ابوالقاسم طالبی پس از ساخت فیلم جنجالی "قلاده های طلا” که روایتی از فتنه ۸۸ بود در اوایل سال ۹۲ کلید ساخت فیلمی با عنوان "یتیم خانه ایران” را زد. فیلمی که روایت گر اشغالگری انگلیس ها در ایران در بین سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ بود.
موضوع اصلی فیلم یتیم خانه ایران پیرامون جنگ جهانی اول و حضور انگلیس در ایران است. انگلیس به عنوان یکی از استعمارگران قرن با وجود اعلام بی طرفی ایران، وارد ایران می شود. به دنبال اشغالگری انگلیس، قحطی بسیار بزرگی ایران را در بر گرفت. به طوری که به خاطر نقشآفرینی مستقیم اشغالگران انگلیسی، بیش از ۹ میلیون نفر از مردم ایران (از جمعیت ۱۸ میلیون نفری کشور) در اثر بیماری و گرسنگی درگذشتند، مورخان از این اتفاق به عنوان یکی از بزرگترین هولوکاستهای تاریخ یاد میشود.
در این فیلم داستان یتیم خانه ای روایت می شود که به دست یکی از یاران میرزا کوچک خان جنگلی اداره و در جریان این کشاکش ها محور اصلی مبارزات در این یتیم خانه تشکیل می شود. با وجود قحطی بسیار داروها و غذا ها در انبار دلال های مرتبط با انگلیسی ها ذخیره شده است. طائون ، تیفوس، وبا تمام شهرهای ایران را در بر می گیرد.
"ژنرال دنسترویل”، فرمانده نیروهای انگلیسی در شمال و غرب ایران در خاطرات خود از قحطی آن روزگار ایران چنین می نویسد: «هر کس که قدمی در شهر میزد با آزاردهندهترین مناظر روبرو میشد. کسی نمیتواند این صحنهها را تاب بیاورد. مردم میمیرند و کسی نیست که کمکی کند. گاه جسد آدمها آن قدر کنار جادهها، بیآنکه کسی نگاهی به آنها بیندازد، میماند، تا آنکه از بیم لطمه به دیگران، دیگر چارهای جز دفن آنها نباشد.»
جعفر شهري نويسنده و شاهد اين قحطي بزرگ مينويسد: "در همين قحطي نيز بود كه نيمي از جمعيت پايتخت از گرسنگي تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هيزم وار بر روي هم انباشته شده، كفن و دفن آنها ميسر نميگرديد و قيمت گندم از خرواري 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسيده، هنوز دارندگان و محتكران آنها حاضر به فروش نميشدند.
محمد قلي مجد در كتاب "قحطي بزرگ" خود مينويسد: بر اثر چنين فاجعه عظيمي بود كه جامعه ايراني به شدت فروپاشيد و استعمار بريتانيا توانست به سادگي حكومت دست نشانده خود را در قالب كودتاي 1299 بر ايران تحميل كند. مجد چنين نتيجه ميگيرد: " هيچ ترديدي نيست كه انگليسيها از قحطي و نسل كشي به عنوان وسيلهاي براي سلطه بر ايران استفاده ميكردند.
هرچند که یتیم خانه ی ایران برگی فراموش شده از تاریخ این مرز بوم می باشد اما از اولین روزهای اکران با مخالفت هایی روبرو شد. مخالفت ها کار را تا جایی پیش برد که از اکران این فیلم در سینما ها جلوگیری شد ولی در نهایت با استقبال مردمی از این فیلم ، یتیم خانه ایران به گیشه های سینما بازگشت.
مخالفت هایی که ریشه آن را با تماشای فیلم خواهید دید. در اوج قحطی بزرگ در آن زمان نیز همین افراد با بر شمردن محاسن دولت انگلیس در روزنامه ها و مطالب خود سعی در پرده پوشی بر خباثت های دولت بریتانیا داشتند.
به هر حال باید گفت این حرکت ابوالقاسمی برگی زرین در پیونده سینمایی وی می باشد. برگی که همچون قلاده های طلا و دیگر آثارش بارها و بارها به آن خواهد بالید.
دیدن این فیلم را برای انان که به ایران و تاریخ این مرز و بوم افتخار می کنند پیشنهاد می دهم.
نویسنده : قاسم محمدی
انتهای خبر/