فُردو برای ماشینهای بالای ۲۰ سو طراحی شده است نه اهداف تحقیقاتی/ وقتی کار دست مدیران بی انگیزه باشد برای کار ۱۶ ماهه فرصت ۸ ساله می خواهند
روز گذشته پس از صحبت های دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس شورای اسلامی به سراغ دکتر فریدون عباسی از دانشمندان هسته ای که سابقه ریاست این سازمان را نیز عهده دار هستند رفتیم و مصاحبه تفصیلی در خصوص اظهارات فنی ای که آقای صالحی داشتند برای شفاف سازی بیشتر کردیم.
دکتر فریدون عباسی در پاسخ به اظهارات آقای صالحی در خصوص هزینه فایده بودن در خصوص سانتریفیوژها گفت: «بحث اول، بحث اثبات فناوری بوده است. یعنی ما یک انتقال تکنولوژی از خارج به داخل کشور داشتیم. ما یک سری مدارک فنی را گرفتیم که این ها ناقص بود و متخصصین و مهندسین ما، این مدارک را کامل کردند و در نهایت توانستند یک دستگاه سانتریفیوژ با کمک آن مدارک بسازند و بعبارتی به کپی برداری یک دستگاه خارجی بپردازند که خود این کپی سازی نیازمند به این بود که سطح تکنولوژی در فنی مهندسی و ساخت و تولید در کشور پیشرفت کند که اگر این پیشرفت حاصل نمی گشت ما قادر به مهندسی معکوس این دستگاه سانتریفیوژ نبودیم بطوریکه قطعات آن کپی، مونتاژ و در نهایت پایدار و تکرار پذیر نماییم. »
وی در ادامه در خصوص برنامه نسل های مختلف سانتریفیوژ کشور اظهار داشت: «همچنین برنامه ریزی که در طراحی و ساخت نطنز انجام شد برای تعداد ۴۸ هزار دستگاه P۱ بود. در مدارک و مستندات فنی که در فرآیند انتقال تکنولوژی به ایران وارد شد، که در نهایت در تولید به متوسط سو ۱.۵ این دستگاه های نسل اول رسیده اند. پس سو درست این دستگاه ها ۱.۵ هست نه ۱. حالا ما اگر فرض را بر این بزاریم که اگر این دستگاه ها سو ۲ داشتند، این ۵۰ هزار ماشین تقریبا سالی ۱۰۰ هزار سو را به ما می داد که ما برای یک راکتور ۱۰۰ مگاوات نوع بوشهر بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار سو در سال نیاز داریم. تفکری که در ابتدا نطنز را طراحی کرده و سراغ ماشین های P۱ رفته، نگاهی به این مقدار سو داشته که با این تعداد ماشین و این مدل بتواند با یک سایت مانند نطنز بتواند یک راکتور هزار مگاواتی را تغذیه کند.»
وی در ادامه در خصوص برنامه غنی سازی در فردو افزود: «حال ما فردو را با ماشین نسل یک پر کردیم هر چند توانمندی اینکه فردو با نسل ۲ پر شود وجود داشت ولی ما چون نمی خواستیم در فردو حساسیتی برای آژانس ایجاد کنیم و خواهان تعامل سازنده با آژانس بودیم صرفا یک تعداد از ماشین های نسل اول خودمان را برای افزایش ظرفیت تولید اورانیوم غنای ۲۰ درصد اختصاص دادیم. یعنی تولید ۲۰ درصد را از نظر جرمی ۳ برابر کردیم. بعبارتی دیگر حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار ماشین نسل اول در حال فعالیت بودند و تعداد حدود ۶ هزار سانتریفیوژ نسل اول هم در حالت خاموش بودند تا اینها مستهلک نشوند و اکر آسیبی در جایی وارد شد اینها برای جایگزینی آماده باشند. البته ۱۰۰۰ ماشین نسل دوم هم نصب شد.»
دکتر عباسی در ادامه در خصوص برنامه نسل های جدید سازمان انرژی اتمی گفت: « میزان سو سانتریفیوژ IR۲M بین ۵ تا ۶ هست که ما در زنجیره اول ۱۶۴ تایی سو ۵.۳ بصورت پایدار گرفته بودیم. برنامه ما ۱۰۰۰ ماشین بود که اجرا کردیم. ما این ها را به نظارت آژانس نصب کردیم ولی چون دنبال تقابل نبودیم آنها را موقتا راه اندازی نکردیم. ما بدنبال تعامل با آژانس بودیم. همه اینها در حالیست که IR۴ هم جواب داده بود بطوریکه بالای ۱۰۰ ماشین از آن نصب شده بود و به مدت حدود ۲ سال برای تست کار می کرد و جواب مثبت گرفته بودیم.
به غیر از اینها نوع دیگری از سانتریفیوژ هم در دست کار بود که به آنها سانتریفیوژ های "زیر بحرانی" (Sub Critical ) می گویند که سو آن ۵ بوده و تولید آن خیلی راحت تر بود که به نتیجه رسیده بود. این ماشین ها ارتفاع کوتاه حدود ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر دارند و در نطنز بصورت سه طبقه روی همدیگر قرار می گرفتند. ما می توانستیم بخشی از فردو را اختصاص بدهیم به ماشین ها. فاز تحقیقاتی این ماشین به پایان رسیده بود و ما می خواستیم یک زنجیره پایلوت ۱۶۴ تایی از این سانتریفیوژ را تولید کنیم که جزء برنامه های آتی ما برای سال ۱۳۹۲ به بعد محسوب می گردید.
همچنین ما تا اول مرداد ۱۳۹۲ نمونه اول ماشین سانتریفیوژ سو ۱۶ را هم به پایان رسانده بودیم که البته گازدهی نکرده بودیم و ماشین سو ۲۴ هم مراحل پایانی به دور رسیدن را طی میکرد. یعنی مشکلات مکانیکی آن حل شده بود برنامه ما برای آینده این بود که سایت فردو با ماشین بالای ۲۰ سو پر شود چرا که سقف فردو خیلی بلند است و هر کسی ادعا کند که فردو برای تحقیقات است که امروز من از سوی آقای صالحی شنیدم؛ این حرف صحت ندارد.»
وی در ادامه در خصوص این صحبت آقای صالحی که « فردو در بهترین شرایط ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ ماشین در خود جای میدهد» گفت: « نه. فردو ماشین نسل یک را به تعداد ۲۸۰۰ دستگاه در خود جای می دهد. این یک حرف کارشناسی نشده است. ابعادی که من از ماشین سو بالای ۲۰ سراغ دارم اینگونه نیست که به این تعداد برای نسل هشتم کم شود. الان دقیقا خاطرم نیست. ولی فردو قابلیت بین ۲ هزار تا ۲۵۰۰ دستگاه نسل هشتم را دارد. یعنی ارزش فردو با ماشین نسل هشتم برابری می کند با ۴۸ هزار ماشین نسل اول در نطنز.»
این دانشمند هسته ای در ادامه در پاسخ به اظهارات صالحی در خصوص مبنای تحقیق و توسعه ای بودن فردو اظهار داشت: «این صحبت اصلا صحت ندارد. این تصورات برخی اشخاص هست که فردو را از ماموریت اصلی خارج کرده بودند.
ببینید در مقطع زمانی چند کار بصورت همزمان رخ داد و می بایست بر روی آن تحقیق شود که این توسط دشمن انجام گرفته یا جهالت دوست؟
همزمانی که کاربری فردو را به کار تحقیقاتی عبث در بیابان تغییر دادند.
در آن موقع انحرافی در برنامه غنی سازی ما ایجاد شده بود که از یک طرف دشمن خرابکاری صنعتی کرده بود. مواد منفجره در ماشین کار گذاشته بود و ویروس هم کار کرده بود و خرابکارهای داخلی را هم شناسایی کرده و آموزش داده بودند. از چند جنبه به ماشین های P۱ حمله کردند که این یک نکته است. از طرفی هم مدیریت وقت (مدیریت وقت سازمان انرژی اتمی و آن کارخانه) دستور داده بود و فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ متوقف شده بود. یعنی از یک طرف دشمن می خواهد همان ۶۰۰۰ هزار سانتریفیوژ را به روش های مختلف نابود کند و از طرفی دیگر مدیریت وقت فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کرده است.
یعنی یک جریانی همزمانی که دشمن بنا به نابودی همه سانتریفیوژهای کشور را دارد، فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کردند یا میزان تولید را به شدت کاهش دادند. وقتی شما فعالیت خط تولید کارخانه را متوقف کرده و تیراژ را بشدت کاهش می دهید هزینه تمام شده دستگاه ها بسیار گران خواهد شد چرا که شما هزینه پرسنل و تجهیزات و نگهداری کارخانه را خواهی داشت ولی خروجی بسیار ناچیزی دارید و بعد از آن رفتند فغان برآوردند که این ماشین گران است. این مثل خودرو هست. وقتی شما تیراژ تولیدتان را کاهش می دهد قیمت تمام شده شما افزایش پیدا خواهد کرد.
یک برنامه حساب شده می تواند وجود داشته باشد که از یک طرف دشمن به شما حمله می کند و از سویی شما سطح فعالیت کارخانه را کاهش می دهید و یا کاملا متوقف می کنید و وقتی علت را جویا می شوی می گویند نسل جدید در حال تولید است و این در حالیست که هنوز فرآیند تولید نسل جدید طی نشده است؛ اینکه اینها پایدار و تکرار پذیر شده باشند. تست شده باشند و گاز تزریق شود تا بررسی شود ترکیب گاز با روتور ناخالصی ایجاد نکند و این نیازمند زمان و کار کردن بود. متاسفانه این کار صورت گرفت.
حال از سوی دیگر فردو را هم از ماموریت تولید خارج کردند و به ماموریت تحقیقاتی به ضعم خودشان مشغول کردند. توجه کنید آنجا محلی برای تحقیق نیست. کسی ۴، ۵ دستگاه سانتریفیوژ را نمی برد ۸۰ متر زیر زمین تا بر روی آنها کار تحقیقاتی کند. تجهیزات خیلی گرانقیمت همراه این نیست که نشود این را در جای دیگر نگهداری کرد. ما الان سالهاست در اصفهان و نطنز روی زمین و چند محل دیگر در کشور مشغول این کار هستیم و مشغول کار تحقیقاتی بر روی دستگاه های سانتریفیوژ هستیم و چون ما این کار را در جاهای مختلف توزیع کردیم دیگر این ها آسیب پذیر نیستند. پس لزومی ندارد جایی را که می توان تولید پایدار با یک هدف راهبردی برای ما داشته باشد را ما تبدیل به یک مرکز تحقیقاتی بکنیم. این یک اشتباه بود.
وی در ادامه در خصوص اظهاراتی که رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس در خصوص بازطراحی راکتور اراک داشتند گفت: « این همان صحبت قبلی است. بگذارید من یک شرح مختصر فنی بدهم.
اصل این راکتور یک گنبدی است که این کف آن عمق حدود ۱۰ متری دارد و در حفره ای که وجود دارد یک استوانه فلزی کار گذاشته می شود که جنس آن فولاد با درجه هسته ای است. فولاد معمولی که در صنایع دیگری چون نفت و نیرو بکار می رود نیست. فولاد خاصی است که گرید هسته ای دارد. حدود ۴، ۵ سال طول کشیده است که این محفظه اصلی راکتور با این فولاد خاص و با دقت های لازم تراشکاری و جوشکاری شده بود ساخته شود و در محل خود نصب شود. حالا قرار است این محفظه که سرمایه ملی ماست از محل خود خارج شود.
بازطراحی به این معناست. محفظه سه تیکه هست که با جرثقیل از محل خارج می شود و با تریلی از نیروگاه خارج می شود. قبلا کفته بودند که این قلب راکتور می بایست منهدم شود و یا به خارج از کشور انتقال یابد که البته در خصوص سرنوشت آینده این قلب نمی دانم چه تصمیمی گرفته اند. به هر حال این محفظه از راکتور خارج می شود و محفظه جدیدی جایگزین می شود که تعداد مجتمع های سوختش از تعداد ۱۵۰ به تعداد ۷۵، ۷۶ عدد کاهش می یابد و نوع سوخت آن نیز تغییر می یابد. سوخت قبلی اورانیوم طبیعی بود و در حالت جدید اورانیوم چند درصد غنی شده است. تنها موردی که ذکر شده این است که این راکتور بصورت آب سنگین حفظ شده است درصورتیکه دیگر لزومی ندارد که آب سنگین در این راکتور استفاده شود. چرا که دیگر سوخت آن غنی شده است و اینکار صرفا برای این انجام شد که اذهان عمومی کمی از این مسئله شاد باشند که مثلا ما راکتور آب سنگینمان حفظ شده درصورتیکه این مشخصات راکتور جدید با آن راکتور قبلی تفاوت اساسی دارد. یعنی راکتوری که ما می توانستیم با سوخت طبیعی راه اندازی کنیم که جدا از برنامه غنی سازی کشور و مستقل باشد و بتونیم در آن شبیه سازی ها و طراحی های خودمان را تست کنیم و توان فنی مهندسی کشور را در آن آزمایش کنیم. بتوانیم آزمایش های قدرتی انجام دهیم بدون اینکه قدرتش بالا باشد و آماده باشیم برای ساخت سوخت راکتورهای ۳۶۰ مگاوات و ۱۰۰۰ مگاوات.
حالا اگر راکتور اراک هم راه اندازی می شد و سوخت ایرانی در داخلش بکار برده می شد با روش های خیلی هوشمندانه که به آن رسیده بودیم، بعد از ۲ سال، ۳ سال از فعالیت این راکتور می توانستیم در دنیا ادعا کنیم که کاملا سوخت را تولید می کنیم، آزمایش هم کردیم و صحت آزمایش ها را هم با عدد و رقم نشان می دادیم. یعنی به یک کشور پیشرفته در آزمایش و تولید سوخت تبدیل می شدیم که متاسفانه این جریان فکری که الان حاکم است این فرصت ها را سوزاند. فرصت هایی که با فعالیت شبانه روزی دانشمندان ما ایجاد شده بود گرفته شد وگرنه ما تا الان راکتور اراک را راه اندازی کرده بودیم و شرایط انجام انواع و اقسام آزمایش ها در آنجا برای دانشمندان ما میسر گشته است.»
دکتر عباسی در پاسخ به ادعای ۵، ۶ ساله صالحی در بازطراحی و برنامه آتی آنان اظهار داشت: « تا آن موقع این افرادی که این حرف ها را می زنند بر مسند مسئولیت و پست مدیریت نیستند و متاسفانه در کشور ما پاسخگویی در مسئولین وجود ندارد. وقتی مسئولی از مسند قدرت خارج شد، پاسخگوی حرف ها و اعمال گذشته خود نیست. این ها همان افرادی هستند که در مسئولیت های قبلی خود چه در دانشگاه و چه آژانس یک کلمه نگفتند که این راکتور اشکال دارد. هیچوقت صحبتی نکردند. همیشه وجیه المله می خواهند باقی بمانند و همیشه بدبنال منفعت طلبی اند. امروز هم بدنبال منفعت طلبی اند. فردا هم اگر نظام اجرایی کشور عوض شود و تصمیم دیگری بگیرند، این افراد برای اینکه در قدرت باقی مانده و در صحنه باشند؛ جهتشان را عوض می کنند. آن روزی که فردو از تحقیقات خارج شد و به تولید که ماموریت اصلیش است بازگشت؛ همین افراد بودند که اعلام کردند که با این تصمیم کاملا موافقیم. این ها در جلسات ثبت شده است. صدا ها ثبت شده است. امروز باد از جهت دیگری می وزد و این حرف ها را می زنند درصورتیکه راکتور اراک اگر می خواست تبدیل به چنین راکتوری بشود، چرا در آن مقطع زمانی نگفتند. چرا آن موقع که مسئول بودند تغییر ندادند. مگر مسئولین کشور حرف منطقی را نمی پذیرفتند؟ چرا آن موقع نگفتند؟ این ها سوال برانگیز است افرادی که ظاهرا می گویند اینها متخصص هستند و خیلی هم بر روی آنها تبلیغ می شود ولی در موقعی که باید حرف بزنند، نمی زنند. حداقل می نوشتند به من می دادند و من اجرا می کردم. من را توجیه می کردند. می گفتند این راکتور بدرد نمی خورد.
من توجه شما را جلب می کنم به یک مقاله ای که امریکایی ها آن را منتشر کردند. یک مقاله ای در سال ۲۰۱۵ توسط آقایان علی احمد و الکساندر گلاسر از دانشگاه پرنستون امریکا منتشر شده که در آن آمده است این پیشنهادیست برای راکتور IR۴۰ ایران تا تبدیل شود به راکتوری که پلوتونیوم کمتری تولید کند. خلاصه این مقاله را که شما مطالعه کنید می بینید همین حرف هایست که در تلویزیون ما زده می شود که آن را امریکایی ها تهیه کرده اند و ۳ سال قبل یعنی در سال ۲۰۱۲ امریکایی ها یک سفارشی را دادند به یک موسسه نوروژی با نام Norwegian Defence Research Establishment تا راکتور Heavy water ایران را به یک راکتور نزدیک به عدم اشاعه تبدیل کنند. ۳ سال بعد یک مقاله ای نیز از دانشگاه پرینستون امریکا منتشر می شود که وقتی خروجی آن ها بررسی می شود متوجه می شویم این همان بازطراحی است که برای راکتور اراک ایران انجام شده است.
من قبلا تذکر دادم که این یک گاف سیاسی است که این راکتور را می خواهیم بازطراحی کنیم و میزان پلوتونیوم خروجی آن را کاهش دهیم.
وی در خصوص اظهارات آقای صالحی در خصوص مسئله پلوتونیوم در اراک گفت: « مگر پلوتونیوم صرفا برای تولید بمب اتمی است؟
اصلا ۱۰ کیلوگرم پلوتونیوم در آن تولید شود. سوخت آن نگهداری می شود. ما سوخت آن را باز نمی کردیم. از سوی تحت نظارت دوربین ها و بازرسان آژانس نیز است. بعد ما اگر تصمیم می گرفتیم که بازیافت اورانیوم انجام بدهیم حتما این را به آژانس اطلاع می دادیم. همچنین گرم پلوتونیوم ما تحت نظارت آژانس بود. شما که نمی توانید پلوتونیوم ببرید پنهان کنید. ما این فرصت را از دانشمندانمان گرفتیم که می توانستند با سوخت پلوتونیوم کار کنند. چون در برنامه های آتی ما این بود که پلوتونیوم را با اورانیوم ترکیب کنیم تا سوخت های آلیاژی تولید کنیم. چرا که انرژی هسته ای آینده از سوخت های پلوتونیومی حاصل می شود و اورانیوم رو به اتمام است. پلوتونیوم به میزان خیلی زیادی در راکتورهای هسته ای دنیا تولید شده و آن را انبار کردند. مگر همه آنها تبدیل به بمب شده است؟ نه اینگونه نیست. همین الان برخی از راکتورهای دنیا از پلوتونیوم بعنوان سوخت استفاده می کند.»
ایشان در خصوص ارسال پلوتونیوم به خارج از کشور نیز افزودند:« ما هیچ چیزی را که برای کشور سرمایه راهبردی محسوب می گردد را نباید از کشور خارج کنیم. چه اورانیوم و چه پلوتونیومی که خروجی فعالیت راکتور خواهد بود. ما می گوییم بنا بر ساخت سلاح نداریم و شما می توانید بر آن نظارت کنید. آژانس می بایست وظیفه نظارتی خود را انجام دهد. از نظارت امتناع نمی کنیم. ما چیزی را فراتر از NPT نباید می پذیرفتیم. متاسفانه این تفکری که در کشور اجرائیات را اداره می کند و به مذاکرات می رود اصلا باور کرده که داشته خلاف می کرده است. وقتی کسی با باور خلاف به مذاکرات برود؛ وقتی طرف مقابل به او بگوید تو خلاف می کنی به طرف مقابل می گوید بله من خلاف می کنم پس بیایید کمک کنید تا من شفاف بشوم. دائم خودش را تعدیل می کند.
این ها با شرطی رفتند که انگار ما داشتیم کار بر روی سلاح انجام می دادیم که مواد را یکجا بازرسی می کردند و بعد بر روی تکنولوژی و سلاح با آژانس مذاکره کنیم. یعنی از موضع ضعف به مذاکرات رفتند و شروع از ژنو به این صورت بوده است. انگار سنگ افتاد در چاه، حالا عقلای ممکلت این سنگی را که عده ای در چاه انداخته اند را باید در بیاوردند.
وی در پاسخ به این اظهار عدم داشتن هزینه فایده در ساخت اراک و هزینه یک میلیارد دلاری آن گفت: «حتما کسانی که در ابتدا تصمیم گرفتند این راکتور را بسازند، چه در بحث انتقال تکنولوژی آن از خارج، چه در بحث تغییر طراحی هایی که انجام شده، محاسباتی که انجام شده و بومی سازی که انجام گرفته؛ همگی هدفدار بوده است. ما در جهتی پیش رفتیم که در آن هم آموزش نیروی انسانی بوده و هم ارتقاء سطح فنی و مهندسی و ساخت تولید کشور بوده است. کشور برای بدست آوردن این ها هزینه می کند.
در جواب ایشان من یک جمله را بصورت کامل می توانم بگویم و آن اینکه راکتور اراک هیچ چیزی برای این مملکت نداشت همینکه بخش خصوصی شجاعت پیدا کرد که بیاید و بگوید ما می توانیم تجهیزات راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی را بسازیم. چطور شرکت های فنی مهندسی بخش خصوصی می آیند با یکدیگر پیوند پیدا می کنند و کنسرسیومی را تشکیل می دهند و مدیریت یک کار بزرگ را در کشور عهده دار می شوند و می گویند ما می توانیم تجهیزات راکتور ۱۰۰۰ مگاوات می سازیم. چرا که تجهیزات راکتور ۴۰ مگا وات را ساختند و دیدند دولت هم حمایت می کند. دولت می خواهد، حمایت می کند، نظارت می کند و مشورت هم می دهد. شرکت های داخلی ما با استانداردهای هسته ای آشنا شدند و این ها بزرگترین دستاورد راکتور اراک است. متاسفانه این ها جز توجیه جریان موجود هیچ هنری ندارند و در حال انتحار علمی هستند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه در خصوص بازطراحی اراک تصریح کرد « باید بررسی شود در بازرسی چه جاهایی می خواهد تغییر یابد. بالاخره مخزن که تغییر خواهد یافت. هزینه هایی که شده و بتون هایی که ریخته شده دیگر خاصیت قبلی را ندارند. سیستم قبلی برای ۴۰ مگاوات طراحی شده بود ولی در طراحی فعلی ماکزیمم ۲۰ مگاوات توان از راکتور گرفته خواهد شد.
همه چیز این راکتور over دیده شده، یعنی کارهایی که سیستم تاسیسات، سیستم ایمنی، سیستم های cooling، سیستم های حفاظ سازی و بعبارتی تمام تجهیزات و تاسیسات برای راکتور ۲۰ مگاواتی خیلی زیاد است چرا که برای راکتور ۴۰ مگاواتی پیش بینی شده اند و بعبارتی دیگر این هم یعنی دور ریختن سرمایه کشور. شاید بتوان گفت ۵۰ درصد هزینه ای که شده را ما در آنجا بلا استفاده می گذاریم و چون تجربه اول ما بوده حتی مهندسین ما ضرایب ایمنی را هم بیشتر کرده بودند.»
دکتر فریدون عباسی در انتها در خصوص این صحبت آقای صالحی که در ۱۰ سال آینده ایران به توان ساخت سانتریفیوژ نسل هشتم و ششم میرسد گفت: « این ها به اصلاح قیاس به نفس است. توان خودشان، مدیریت خودشان و مجموعه افرادی که اطرافشان هستند را نگاه می کنند و این زمان ها را می دهند. در صورتی که ما در کمتر از ۱۸ ماه ماشین سو ۱۶ را به نتیجه رساندیم و از تجربه آن در سو ۲۴ استفاده کردیم و اگر همان روند ادامه پیدا می کرد ما در کمتر از یکسال تعدادی از ماشین را ساخته بودیم و مورد آزمایش قرار می دادیم و خط تولید را برای اینها طراحی می کردیم. بستگی دارد چقدر نیروها با انگیزه باشند. وقتی نیروهای با انگیزه را از سازمان انرژی اتمی بیرون می کنند و مدیریت آنجا را دست آدم های غیر متخصص می سپارند و وقتی مدیر ارشد آنجا به جای پرداختن به کارهای تخصصی خود به کارهای دیگری مشغول است خیلی بیشتر از ۸ سال طول می کشد تا اینکه یک ماشین سانتریفیوژ را تولید کنند ولی اگر نه مدیریت را جهادی کنیم و تکنوکرات ها را کنار بگذاریم و افراد دلسوز دوباره به سیستم برگردند و سایر ظرفیت های بکار گرفته نشده را استفاده کنیم مطمئنا در خیلی سال های کمتری می توانیم سانتریفیوژهای سو بالای ۲۰ را طراحی کنیم و در یک بازه ۵ ساله بتوانیم یک کارخانه خوب برای غنی سازی داشته باشیم. یعنی اگر همان روند ادامه پیدا می کرد می شد تا سال ۹۴ کار تست و تایید صنعتی IR۸ را به پایان برسانیم و در یک بازه ۳ ساله تعداد ۳ هزار سانتریفیوژ نسل هشتم را تولید کنیم. این کار شدنی بود چرا که ما تجربه ساخت IR۲M را داشتیم و با استفاده از آن تجربه این کار امکان پذی بوده است. »