شورای امنیت سازمان ملل با توافق ایران و 5+1 چه خواهد کرد؟/ رونمایی از خیانتی به نام «القای پیروزی در توافق هسته ای پیش از طی مراحل قانونی تصویب آن در کشور»
حافظ نیوز/ سجاد زارع - سرویس سیاسی سرانجام ماراتن دوازده ساله مذاکرات هسته ای میان ایران و شش قدرت جهانی، طی روزهای گذشته ظاهرا به پله آخر رسیده و هم اکنون طرفین مذاکرات در حال جمع بندی و آمادگی برای اجرای بندهای آن هستند.
اما در باره آنچه که برخی آن را بزرگترین توافق تاریخ معاصر ایران می دانند و از جواد ظریف و تیم مذاکره کننده، با عباراتی نظیر امیرکبیر و یا مصدق نام می برند و یا در دیگر سو، عده ای معتقدند ظریف ایران را به مسلخ ترکمانچای دوم و حتی بدتر کشانده است در حال حاضر نمی توان قضاوت کرد.
تاملی دقیق بر بیانات اخیر یک ماه گذشته مقام معظم رهبری حاکی از آن است که رهبر انقلاب از اتخاذ موضع حمایتی و یا انتقادی در خصوص توافقنامه هسته ای اجتناب داشته و تنها بر یک گزاره در سخنرانی های گوناگون تاکید می ورزند: «مسیر قانونی تصویب توافقنامه هسته ای در کشور باید طی شود»
آنچه که رهبر انقلاب از آن با عنوان طی شدن مسیر قانونی تصویب توافقنامه هسته ای نام می برند در واقع ارجاع متن توافق به مجلس شورای اسلامی و تصویب در آن و سپس تایید و ابلاغ شورای عالی امنیت ملی است.
حقیقت امر آنجاست که این توافقنامه، صرفا در حوزه اختیارات و عملکرد دولت نبوده و تعهداتی را برای کل نظام اسلامی و نیروهای مسلح به همراه دارد لذا این تصور که با امضای دولت ذیل توافقنامه کل نظام اسلامی باید از آن تبعیت کند سخن گزاف و بیهوده ای است، بلکه صحیح آن است که گفته شود تیم مذاکره کننده هسته ای به عنوان مذاکره کنندگان امین و مورد اعتماد نظام، متن توافق را تهیه کرده اند و حال باید نظام اسلامی و ساز و کارهای قانونی تعریف شده در آن این متن تهیه شده را به دقت بررسی نموده و در صورت تصویب، کل نظام نسبت به اجرای آن متعهد خواهند شد.
بنابراین، علیرغم اینکه مردم ما نیازمند شادی و تفریح هستند و در این سالها، متاسفانه خبرهای خوش در خصوص وضعیت اقتصادی کشور کمتر به آنها رسیده است، اما به نظر می رسد به راه انداختن کارناوال های شادی و القا کننده پیروزی بزرگ هسته ای در خیابان ها و دعوت از مردم برای برگزاری جشن و پایکوبی، تنها فضایی احساسی و به دور از عقلانیت به وجود می آورد که بررسی حقوقی متن توافقنامه در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی را سخت می کند و سبب می شود معایب این توافق دیده نشود و مخالفان آن به چشم کسانی که منافع خویش را از بابت رفع تحریم ها در خطر می بینند نگریسته شود. لذا به نظر می رسد باید اجازه داد مسیر قانونی تصویب توافقنامه در فضایی عقلانی و با در نظر گرفتن مصالح عمومی کشور طی شود.
از طرفی، همانند بسیاری از گزاره های گوناگون سیاسی، این توافقنامه نیز موافقان و مخالفانی در کشور خواهد داشت. مسئله حائز اهمیت آن است که این توافقنامه نباید عامل ایجاد شکاف و چند دستگی در صفوف بهم پیوسته موافقان و مخالفان توافق هسته ای که همان مردم هستند شود و این فضای تقابلی که متاسفانه نشانه هایی از آن طی روزهای اخیر مشاهده شده است، می تواند فرصت بزرگ توافق سازنده با جهان را به یک تهدید ملی تبدیل نماید. امری که متاسفانه توسط برخی رسانه های داخلی همسو با رسانه های معاند پیگیری می شود و برخی اظهار نظرهای نسنجیده برخی مسئولان نیز به آن دامن زده است.
امروز شورای امنیت سازمان ملل با توافق ایران و 5+1 چه خواهد کرد؟
به احتمال فراوان امروز شورای امنیت قطعنامه مربوط به متن جمعبندی مذاکرات وین را تصویب میکند، قطعنامهای که براساس جمعبندی برجام یکی از مراحل سیکل مرتبط با اجرای توافق هستهای است. اما انتشار متن این قطعنامه و مرور مفاد آن یک موج نگرانی گسترده را در ایران ایجاد کرده است. در صورت تصویب این قطعنامه، برخی مفاد آن محدودیتهای موشکی علیه ایران اعمال میکند که شرایط خطرناکی را برای امنیت و بنیه دفاعی کشور به دنبال خواهد داشت.
براساس مفاد این قطعنامه که طی ۲ روز گذشته منتشر شد؛ ایران پس از ۸ سال بالاخره محدودیتهای تسلیحاتی اعمال شده علیه خود را پذیرفته و باید تا ۸ سال آینده (۲۰۲۳) نسبت به آن متعهد باشد. به عبارتی نه تنها قطعنامه جدید شورای امنیت، تحریمهای قطعنامههای گذشته درباره توان تسلیحاتی و برنامه موشکی ایران را لغو نکرده بلکه این ایران است که براساس این قطعنامه پذیرفته است در ۲ بازه زمانی ۵ و ۸ ساله هم تحریمهای تسلیحاتی و هم تحریمهای موشکی را اجرا کند؛ آنگاه پس از این دوره زمانی، این تحریمها برداشته خواهد شد! معنی دقیق آنچه براساس این قطعنامه بر سر توان دفاعی ایران میآید، این است که جمهوری اسلامی ایران که تاکنون قطعنامههای شورای امنیت علیه برنامه دفاعی خود را ظالمانه دانسته و آن را اجرا نکرده است، از این به بعد باید این قطعنامهها را اجرا کند! و در واقع این یکی از شروط توافق هستهای است
بر این اساس در قطعنامه جدید که احتمالا امروز تصویب میشود، نه تنها قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران منتفی نمیشود بلکه مفاد اصلی و مهم آن در این قطعنامه گنجانده خواهد شد و جمهوری اسلامی ایران باید متعهد به اجرای آن باشد. بنابراین یکی از تفاوتهای اساسی ایران قبل از توافق هستهای با ایران بعد از توافق هستهای این است که ایران قبل از توافق هستهای، اورانیوم غنی میکرد و تحریم را نمیپذیرفت اما ایران ِ بعد از توافق هستهای، برنامه هستهای خود را متوقف کرده، ضمن اینکه باید تحریمهای تسلیحاتی را نیز اجرا کند! براساس آنچه در این قطعنامه جدید شورای امنیت آمده ایران در این دوره ۸ ساله حق آزمایش و شلیک مربوط به موشکهای بالستیک خود را نخواهد داشت. از سوی دیگر ایران در این مدت حق انتقال تکنولوژی موشکی خود به دوستانش را نیز نخواهد داشت و تمام محمولههای نظامی ایران در صورت جابهجایی از خاک ایران باید به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل رسانده شود! همه مراودات نظامی اعم از موشکی و تسلیحاتی (در قطعنامه توان دفاعی به این ۲ بخش تقسیم شده است) باید طی این ۲ بازه زمانی ۵ و ۸ ساله شفاف و به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل رسانده شود! به اعتقاد کارشناسان، اجرای قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران که براساس آن محدودیتهای گستردهای بویژه در حوزه موشکی و به مدت ۸ سال اعمال میشود، بنیه دفاعی و امنیت مرزهای ایران را به مخاطره خواهد انداخت.
واقعیت این است که براساس آنچه در وین توافق شده، تخفیف تحریمهای اقتصادی ایران به محدودیت توان دفاعی ایران مشروط شده است و بر همین اساس برخی مفاد قطعنامه جدید شورای امنیت، همان مفاد قطعنامههای پیشین است با این تفاوت که ایران باید برای اجرای توافق هستهای این محدودیتها را اجرا کند. بر همین اساس از فردای اعلام خبر نهایی شدن جمعبندی برجام در وین، کارشناسان و تحلیلگران غربی در گزارشات مختلفی بر این نکته تاکید کردند که با این توافق هستهای و به علت آنکه بنیه دفاعی ایران بشدت تضعیف خواهد شد، احتمال جنگ افروزی علیه ایران بشدت افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، برخی دیگر از خبرگزاریها و پایگاههای تحلیلی غربی نیز تاکید کردند که توافق احتمالی هستهای به دلیل آنکه مختصات برنامه هستهای ایران را فاش میکند، یک برگ برنده بزرگ در اختیار نتانیاهو خواهد بود و احتمال جنگ افروزی او علیه ایران بشدت افزایش خواهد یافت. به اعتقاد کارشناسان غربی به عنوان نمونه در رآکتور اراک، به دلیل آنکه پس از توافق، قلب این رآکتور بازطراحی شده و پلوتونیوم موجود در پسماند آن بشدت کاهش خواهد یافت، احتمال انهدام آن توسط آمریکا یا اسرائیل بیشتر خواهد شد چراکه پیش از این، ترس از تبعات انسانی و زیستمحیطی این حمله، مانع انهدام این تاسیسات میشد.
شلیک ممنوع!
تحریمهای مربوط به برنامههای دفاعی ایران اولین بار دسامبر ۲۰۰۶ ذیل قطعنامه ۱۷۳۷ اعمال شده و بعدها در سال ۲۰۱۰ در قطعنامه ۱۹۲۹ تشدید شد. این تحریمها در جمعبندی برجام در وین به دو دسته تقسیم شدهاند: تحریمهای تسلیحاتی و تحریمهای موشکی.
تحریمهای تسلیحاتی: نگاهی به پیشنویس قطعنامه شورا نشان میدهد درباره تحریمهای تسلیحاتی، محدودیتی ۵ ساله برای ایران در نظر گرفته شده است، یعنی برای برداشته شدن آن مدت زمان ۵ ساله در نظر گرفتهاند: «تمام کشورها، مشروط به اینکه شورای امنیت پیشاپیش بر مبنایی مورد به مورد، تصمیم به تصویب بگیرد، میتوانند در این فعالیتها مشارکت داشته یا اجازه آن را صادر کنند: تأمین، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تانک جنگی، خودروهای رزمی زرهی، سامانههای توپخانهای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای جنگی، موشکها یا سامانههای موشکی، مطابق با اهداف فهرست تسلیحات متعارف سازمان ملل، یا مواد مرتبط، شامل قطعات یدکی، از داخل یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتیشان یا توسط اتباع آنها یا افراد تحت حاکمیت آنها، یا با استفاده از هواپیماها یا کشتیهای حامل پرچمهای آنها، اعم از اینکه از قلمروشان نشأت گرفته یا خیر، به ایران، یا برای استفاده در داخل ایران یا در جهت تأمین منافع ایران و ارائه آموزش فنی، منابع یا خدمات مالی، پیشنهادات، دیگر خدمات و کمکهای مرتبط با تأمین، فروش، انتقال، تولید، حفظ و نگهداری یا استفاده از تسلیحات و مواد مرتبط توصیف شده در این بند فرعی، به ایران توسط اتباع این کشورها یا از داخل یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتشان. این بند باید تا مدت ۵ سال پس از روز پذیرش برجام یا تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش تایید «جمعبندی مبسوط» را ارائه دهد، اجرا شود، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد.»
تحریمهای موشکی: اما در مورد تحریمهای موشکی، موضوع نگرانکنندهتر است. به گزارش فارس، در مورد تحریمهای موشکی، محدودیتهای اعمالشده، ۸ ساله خواهد بود و قرار است پس از آن محدودیتهای مربوط به توسعه برنامه موشکی ایران نیز برداشته شود. در پیشنویس این قطعنامه جدید آمده است: «از ایران خواسته میشود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هستهای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان ۸ سال پس از روز پذیرش برجام یا تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی مبسوط» را تایید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد.» این بند قطعنامه از آنجا نگرانکننده است که تقریبا عمده توانمندی موشکی ایران که نقش بسیار مهمی در تامین امنیت کشور دارد، شامل این بند خواهد شد و براساس آن ایران به مدت ۸ سال هیچ فعالیتی در ارتباط با آن نخواهد داشت! در این بخش البته بندی وجود دارد که براساس آن، تا پیش از رفع محدودیتهای ۸ ساله نیز ایران میتواند موارد مورد نیاز برنامه موشکی خود را دریافت کند، مشروط به اینکه خرید آنها از قبل به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل رسیده و مورد تصویب قرار گیرد. با این حال اما آنچه مهم است اینکه در ازای ارائه برخی مجوزهای محدود، امتیازات بسیار مهمی دریافت کردهاند ضمن اینکه میزان اثرگذاری این مجوزها بر تامین امنیت ملی در مقابل هزینه و ضربه برخی محدودیتهای موشکی به امنیت ملی بسیار ناچیز و غیرقابل محاسبه است.
فروش ممنوع!
اما موضوع مهم دیگر در قطعنامه شورای امنیت، ممنوعیت فروش تجهیزات نظامی از سوی ایران است. در بند ۶ پیشنویس این توافقنامه آمده است:
تمام کشورها بایستی تمهیدات لازم را جهت جلوگیری از تأمین، فروش یا انتقال تسلیحات یا مواد مرتبط از خاک ایران توسط اتباع یا کشتیها و هواپیماهای تحت پرچم خود به عمل آورند، مگر آنکه شورای امنیت سازمان ملل از قبل براساس بررسیهای موردی تصمیم دیگری را اتخاذ کرده باشد. این تمهیدات بایستی صرفنظر از اینکه مبدأ این اقدامات خاک ایران باشد یا خیر، تا ۵ سال بعد از «روز پذیرش» برجام یا تا تاریخ ارائه گزارشی در تایید «جمعبندی مبسوط» توسط آژانس بینالمللی انرژی ـ هر کدام که زودتر عملی شود ـ ادامه یابند. این بند از قطعنامه نیز در صورت تصویب، یک ضربه قابل توجه به درآمدزایی ایران از محل فروش تجهیزات نظامی وارد خواهد کرد. ضمن اینکه در واقع تلاشی است برای محدود کردن انتقال تکنولوژیهای نظامی به کشورهای دوست در منطقه و دنیا!