خرمشهر در روزی بازپس گرفته شد که صحبت از تهدید نظامی و تحریم نبود، بلکه تهدید نظامی تبدیل به حمله گسترده زمینی و هوایی و دریایی شده بود تحریم هم در شدیدترین شکل خود در جریان بود،
به بهانه حماسه ماندگار 3 خرداد؛
خرمشهر را «خدا» آزاد کرد یا «کدخدا»؟
3 خرداد 1394 ساعت 14:03
خرمشهر در روزی بازپس گرفته شد که صحبت از تهدید نظامی و تحریم نبود، بلکه تهدید نظامی تبدیل به حمله گسترده زمینی و هوایی و دریایی شده بود تحریم هم در شدیدترین شکل خود در جریان بود،
حافظ نیوز/ سرویس فرهنگی «همهاش ۱۳ سال داشت. اصرار داشت که وارد درگیری بشود. آب میآورد، اسلحه میآورد، مهمات میآورد گاهی حتی اطلاعات میآورد. یک بار عراقیها اسیرش کردند که با زیرکی گریخته و مقرشان را لو داده بود.» اینها گوشه ای از خاطراتی است که از بهنام محمدی ۱۳ ساله بر جای مانده است. شهید نوجوانی که لباس سربازی بر تنش زار می زد و هیچ کلاهی پیدا نمی شد که سر کوچک اما پرشور او در آن جای شود.
داستان بهنام محمدی ها از شب محاصره شروع می شود؛ خرمشهر محاصره شده بود، از حمایت های لجستیکی دولت وقت خبری نبود، نیمه شب سوم آبان که فرا رسید نیروهای لشکر بعثی عراق با سازماندهی و تجهیز لشکرهای مستقر در جبهه خرمشهر و همچنین فراخوانی نیروهای تازهنفس، هجومی وسیع و گسترده را به خونین شهر آغاز کردند.
تصور همه این بود که خرمشهر یک شبه سقوط می کند و فردایش پس از کمی استراحت، ارتش بعثی می تواند به سمت آبادان حرکت کند و سپس وارد جاده اهواز خرمشهر شوند. اما اینگونه نشد!
بهنام محمدی های نوجوان به همراه گروهی از تکاوران نیوری دریایی با دست خالی بیش از یک ماه در خرمشهر مقاومت کردند تا نیروهای کمکی از راه برسند. مصاحبه های جهان آرا و شمخانی فرماندهان وقت سپاه منطقه نیز اما فایده ای نداشت، شمخانی آن روزها می گفت چند عدد آر پی جی، تیربار و خمپاره به دستمان برسانید نمی گذاریم خرمشهر سقوط کند! اما نه از نیروهای نظامی تازه نفس خبری شد و نه از تجهیزات!
جنگی نابرابر در اطراف خرمشهر آغاز شد. رزمندگان و مردم شهر در اطراف پل خرمشهر که حالا به نام خونینشهر شناخته میشد، تلاش بسیاری کردند تا از پیشروی نیروهای صدام جلوگیری کنند، اما سرانجام در غروب چهارم آبان، غرب خرمشهر به دست دشمن افتاد و تراژدی تلخ خونینشهر رقم خورد. باقیمانده نیروهای مدافع، به سمت شرق شهر عقب نشستند و نهایتا پس از سی و چند روز جنگ نفر با تانک، خرمشهر رنگ خون گرفت و اشغال شد.
آن روزها، صدام با کمک کدخداهای آن روز جهان خرمشهر را اشغال کردند اما این پایان ماجرا نبود.
ماجرای پس گرفتن خونین شهر شنیدنی تر از اشغال آن است.
سوم خرداد ۱۳۶۱ دقیقا پس از ۵۷۸ روز اشغال، ارتش و سپاه آمدند تا خرمشهر را پس بگیرند. ارتش جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی سردار محسن رضایی طی چهار مرحله عملیات خونین شهر را پس گرفتند و نام عملیات را بیت المقدس گذاشتند تا رزمندگان فراموش نکنند اگر خرمشهر پس گرفته شد، بیت المقدس هنوز در اشغال است و سلاح تا زمانی که بیت المقدس فتح نشده نباید زمین گذاشته شود.
شهید حسن باقری طراح عملیات و شهید احمد متوسلیان فرمانده لشکر خط شکنی بود که موانع ورود به خرمشهر را در هم شکستند و وارد شهر شدند، میزان تلفات ارتش بعثی قابل باور نبود: در حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند! اتفاقی کم نظیر در تاریخ جنگ های جهان که به عنوان یک پیروزی بسیار بزرگ برای ایران اسلامی به ثبت رسید.
آن گونه که فرماندهان اطلاعاتی سپاه بعدها گفتند، کدخداهای آن روز جهان پای کار آمده بودند تا خرمشهر که دیگر آن را مُحَمره می نامیدند مجددا به دست ایران نیفتد. از کمک های لجستیکی، موشکی و اطلاعاتی که آواکس های آمریکایی می دادند، از مستشاران نظامی فرانسوی و کهنه ژنرال های انگلیسی که پشت جبهه عراق در اتاق های فرماندهی عملیات حاضر بودند، همه یک هدف داشتند: خرمشهر نباید دوباره به دست ایرانی ها بیفتد!
اما دست خدا فراتر از دست کدخداهای آن روز و البته امروز جهان بوده و هست!
خرمشهر مجددا فتح شد گرچه ابرقدرت ها مایل به این اتفاق نبودند! خرمشهر در روزی بازپس گرفته شد که صحبت از تهدید نظامی و تحریم نبود، بلکه تهدید نظامی تبدیل به حمله گسترده زمینی و هوایی و دریایی شده بود تحریم هم در شدیدترین شکل خود در جریان بود، خرمشهر در روزی بازپس گرفته شد که همه ابرقدرت ها و کدخداها نه در پشت میز مذاکره، بلکه رو در روی ایران در جبهه نبرد قرار داشتند و آمده بودند تا صدای انقلاب اسلامی در خاستگاهش خاموش شود.
اما اراده خدا بر خلاف اراده کدخداها بود! خدا اراده کرد خرمشهر مجددا به دست صالحان فتح شود و امام روحالله بر اراده خدا واقف شد و پیامی شاید برای این روزهای ما صادر کرد: خرمشهر را خدا آزاد کرد [و نه کدخدا!]
نویسنده: امین رشیدی
کد مطلب: 7104
آدرس مطلب: https://www.hafezkhabar.ir/news/7104/خرمشهر-خدا-آزاد-یا-کدخدا