حافظ نیوز/
مهدی نجفی - سرویس اقتصادی - این روزها، فضای عمومی جامعه و افکار عمومی
معطوف به استیضاح وزیر علوم و یا پرونده کرسنت و یا توافق هسته ای و دیگر
موضوعات مشابه است. حقیقت آن است که طی سالیان گذشته، مطالبات مهم مطرح شده
از سوی رهبر انقلاب، پس از چندی از سوی رسانه ها و افکار عمومی مورد غفلت
واقع شده و بعضا در گذر زمان به دست فراموشی سپرده می شوند که از آن جمله
می توان به مباحث مهمی چون اقتصاد مقاومتی و یا اصلاح سبک زندگی اشاره کرد.

به نظر می رسد مسئله اقتصاد مقاومتی، به عنوان مهمترین مطالبه و خواست عمومی از دولت خدمتگزار، همواره باید در کانون توجه رسانه ها و افکار عمومی قرار داشته باشد و سوال در این باره، باید هر هفته و در هر کنفرانس خبری از مسئولان مربوطه پرسیده شود و مسئولان نیز خود را موظف بدانند نسبت برنامه ها و سیاست های اجرایی و اقتصادی که اعمال می نمایند را با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تبیین و تشریح کنند.
علت تاکید ویژه بر این مساله نیز چیزی جز این امر مهم نیست که تنها راه برون رفت از رکود اقتصادی و شکستن تحریم ها، توجه به اقتصاد مقاومتی و نگاه به درون و ظرفیت های بالقوه کشور است و نگاه صرف به طرف خارجی و گره زدن همه مسائل اقتصادی کشور به نتیجه مذاکرات، قطعا فرجام خوشی نخواهد داشت. در واقع می توان گفت تنها گزینه روی میز برای دولت تدبیر و امید و تنها راه چاره معضلات اقتصادی کشور، تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. تأکیدات چندباره رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت اقدام عملی دولتمردان در حرکت به سمت اجرائی نمودن سیاست های اقتصاد مقاومتی، زنگ هشداری است برای همۀ مسئولان اقتصادی کشور، تا با اتخاذ رویکردهای منطبق بر مولّفۀ کار و تلاش و نه شعار، در راستای پویایی نظام اقتصادی کشور حرکت نمایند.
بر این اساس، مقولۀ اقتصاد مقاومتی را تنها می توان از زاویۀ کار و تلاش مورد بررسی قرار داد لذا باید مولفۀ کار و تلاش به عنوان استراتژی اصلی دولتمردان اقتصادی کشور مورد نظر قرار گیرد، از این رو مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مسئولان کشور تأکیدات معناداری در باب ضرورت کار و تلاش برای پویایی اقتصاد نظام اسلامی مطرح نمودند و فرمودند: « ما امروز به‌عنوان مسئولان کشور عزیزمان و مسئولان نظام جمهورى اسلامى، احتیاج مبرمى داریم به کار جدّى و پیگیر و همراه با صفا و اخلاص»[1].هم چنین رهبر معظم انقلاب تکیه‌ى به عمل و پرهیز از بیکارگى[2] را از مهمترین عوامل نصرت الهی بر شمردند که این امر خود حاکی از جایگاه بی بدیل فرهنگ کار و تلاش در رشد اقتصادی کشور می باشد.
تأکیدات معنادار مقام معظم رهبری در باب کار و تلاش به این مقدار نیز بسنده نگردید و رهبر معظم انقلاب در فرازی دیگر در باب لزوم بهره گیری دولت یازدهم و دیگر مسئولان از مقولۀ کار و تلاش فرمودند:« کار کنید؛ فرصتها محدود است. ما اشخاص رو به زوالى هستیم، فرصت محدودى داریم، تا میتوانیم، تا هستیم، کار کنیم.»[3]
تأکید بر مولفۀ کار و تلاش و به نوعی اقتصاد کار محور در بیانات اخیر مقام معظم رهبری به نوبۀ خود مبین روش شناسی ولی فقیه جامعۀ اسلامی بر استفاده از کار وتلاش و محوریت اقتصاد کار محور در برابر اقتصاد سرمایه محور غربی می باشد، لذا ایشان با تأکید مجدد  بر مولفۀ کار و تلاش برای رشد اقتصادی کشور فرمودند:« تا میتوانید کار کنید؛ نگذارید لحظه‌اى بیکار بگذرد»[4].
اما به راستی چرا اقتصاد کار محور بدین گونه مورد اشارۀ مقام معظم رهبری قرار می گیرد ؟به راستی تأکیدات فراوان بر فرهنگ کار به کدام آسیب و نقصان اقتصادی غربی اشاره دارد؟
در پاسخ باید گفت اشارۀ حکیمانۀ مقام معظم رهبری بر اقتصاد کار محور نشان دهندۀ عمق آسیب اقتصاد سرمایه محور غرب است که بسیاری از نظام های سیاسی جهان با الگو برداری از این نوع اقتصاد غربی در عمل دچار چالش ها و پیامدهای فراوان گردیده اند.
در تبیین این مدعا باید گفت اگر پایه های اقتصادی کشور بر مبنای کار و تلاش صورت گیرد و نه سرمایه،در آن صورت وقتی سودی که حاصل می گردد میان صاحبان سرمایه و کارگزار تقسیم می شود و اگر ضرر پیش آید تنها به سرمایه گذار باز می گردد، پس اصل بر کار است و نه سرمایه، نتیجه این ساختار امنیت مداوم کار و تلاش است که موجب افزایش رشد سود سرمایه گذاری می گردد، زیرا کارگزار در اقتصاد کشور بدون وحشت و خوف از ضرر می تواند کارگزاری را به عهده بگیرد،البته نباید فراموش نمود که اگر قصور و تقصیرکارگزار سبب اتلاف سرمایه شود در آن صورت کارگزار ضامن است،لیکن اصل بر این است که کارگزار قصد انتفاع دارد و به دنبال عدم سود و یا ضرر نیست.
مبنای فوق و اصالت کار در اقتصاد مقاومتی در راستای رشد اقتصاد بومی و منطبق بر اقتصاد اسلامی و در جهت مقابله با اقتصاد لیبرالی و نظام سرمایه داری و سرمایه محور صورت می گیرد که ضرر  را متوجه کارگزار می کند،  و سرمایه دار که غالباً بانک های جهانی است ضرری متوجه آن نمی گردد بلکه در صورت ضرر،سرمایه کارگزار به نفع غول های عظیم سرمایه داری مصادره می گردد،لذا در مکاتب اقتصادی غربی،بر سرمایۀ بانکداران و غول های عظیم سرمایه داری افزوده و از سرمایه کارگزاران کم می شود،از همین جاست که محتوای نظام سرمایه داری غربی با مقوله ای به نام عدالت در تضاد قرار می گیرد و ظلم مداوم بر طبقۀ فرودست روا می گردد که البته این فعل و انفعالات در مکاتب اقتصاد غربی با عنوان عقلانیت اقتصادی! صورت می پذیرد.
بدیهی است اقتصاد مقاومتی در بطن خود دارای مولفۀ عدالت نیز خواهد بود، که در حمایت از کارگزار و محور قرار دادن کار در برابر سرمایه متجلی می گردد و از افزایش فاصلۀ طبقاتی جلوگیری می نماید،لذا اقتصاد مقاومتی به مانند اقتصاد سرمایه محور غربی فسادزا نیست بلکه کار محور و عدالت زا ست که منشأ  این برتری غیر قابل انکار اقتصاد کارمحور بر اقتصاد سرمایه محور غرب برگرفته از آموزه های اسلامی و اقتصاد اسلامی است زیرا اقتصاد اسلامی بر کار تأکید می کند و عقود در اسلام بر کار بنا می گردد، لذا در برابر نظام بانکداری غربی، نظام قرض بدون سود در اسلام(قرض الحسنه)بنیان های اقتصاد اسلامی و به تبع آن اقتصاد مقاومتی را شکل خواهد  داد.
 
 
 
[1] بیانات در دیدار مسئولان نظام16/4/1393
[2] همان
[3] همان
[4] همان