به راستی چرا برخی رسانه های خاص در گناه
سران فتنه همچنان تشکیک ایجاد می کنند و با اگر و اما از آن سخن می گویند؟
آیا این نگاه تقلیلی به گناهان سران فتنه،ظلم به مردم و رهبری و خانواده
های شهدا و همۀ دغدغه مندان این نظام نیست؟
از قیاسش خنده آمد خلق را!
وقتی برخی رسانه های خاص نماد «آزادگی در کربلا» را با «سران فتنه» همسان تلقی می کنند!
4 آبان 1393 ساعت 13:28
به راستی چرا برخی رسانه های خاص در گناه
سران فتنه همچنان تشکیک ایجاد می کنند و با اگر و اما از آن سخن می گویند؟
آیا این نگاه تقلیلی به گناهان سران فتنه،ظلم به مردم و رهبری و خانواده
های شهدا و همۀ دغدغه مندان این نظام نیست؟
حافظ نیوز/
مهدی نجفی - سرویس سیاسی - سخنان اخیر دکتر روحانی در جمع مردم زنجان
بازتاب های فراوانی در سطح جامعه و رسانه ها در پی داشته است. از جمله
بازتاب های سخنان ریاست محترم جمهور در برخی رسانه های زنجیره ای را می
توان بهره برداری و تفسیر به رای این رسانه ها در قیاس نماد ادب و احترام
به اهل بیت(ع) یعنی حرّ بن ریاحی با هتاکان به اهل بیت در فتنۀ 88 دانست.
بدیهی
است جناب حرّ شایستگی های فراوانی در قلب و جان خود داشته است تا اینکه به
سعادت شهادت نائل امد،از این رو برخی از ابعاد اخلاقی جناب حرّبرای تبیین
این امر و قباحت قیاس میان جناب حرّ و سران حامی هتاکی ها به اهل بیت(ع)در
فتنۀ88 مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در
روز عاشورا و پس از توبۀ جناب حرّ و ملحق شدن به لشکر امام حسین(ع) حر در
برابر لشکریان یزید ایستاد و به آنها گفت:ای مردم کوفه آیا امام حسین(ع) را
از هر سو محاصره کرده اید و از رفتن به سوی زمینها و شهرهای پهناور خدا
جلوگیری می کنید؟...آب فراتی که خوک های سیاه و سگان در آن می غلطند را به
روی زنان و کودکان و خاندانش بستید؟تا به جایی که تشنگی ایشان را به حال
بیهوشی انداخته؟چه بد رعایت محمد(ص)را دربارۀ فرزندش کردید؟خدا در روز
تشنگی(محشر)شما را سیراب نکند؟
پس از این خطبه طولانی در حمایت از اهل بیت(ع)، جناب حر به میدان رفت شجاعانه جنگید تا اینکه به شهادت رسید.
امام
حسین (ع) نیز در آخرین لحظات حیات جناب حر خود را به او رساند لبخندی
رضایت بخش گوشۀ لب های حرّ نشسته بود خوشحال بود که توانسته جانش را فدای
امامش کند،پس از شهادت جناب حرّ امام چشم های او را بست و گفت« ای جوانمرد
آزاده،مادرت نام خوبی برایت انتخاب کرد تو در دنیا و آخرت حُر(آزاده) هستی[1].
هم چنین در عظمت ادب و اخلاق جناب حرّ باید این موارد را به عنوان نمونه ذکر نمود:
1-اقتدای او و همراهانش به امام حسین(ع) در نماز جماعت ظهر و عصر.
2-احترام گذاردن به امام هنگام برخورد اولیه و عدم تندی و خشونت به آن حضرت[2].
3-وقتی امام حسین(ع) از او ناراحت شد و جملۀ «ثکلتک امک» را فرمود حرّ مقابله به مثل نکرد و گفت نام مادرت را نمی برم جز به نیکوئی[3].
4- عدم اصرار در مانع شدن از پیوستن چند نفر کوفی به امام[4](ع).
حال
با این تفاسیر آیا قیاس جناب حرّ با فتنه گران حامی هتاکی به امام حسین(ع)
رواست؟ آیا سران فتنه هتاکان به مقدسات و عاشورا را در عاشورای 88 عده ای
مردم خدا جو نخواندند؟ آیا سران فتنه به دفعات به رهبری به عنوان رأس نظام
اسلامی توهین و دهن کجی نکردند؟ آیا سران فتنه به دفعات به رأی و ارادۀ
مردم خیانت نکردند؟ مسئولیت خون های به ناحق ریخته شده در فتنۀ88 با
کیست؟به راستی مسئول خون های ریخته شدۀ شهدای بسیجی در فتنۀ 88 کیست؟ آیا
جز این است که دست این فتنه گران به خون این شهدای مظلوم تا مرفق آغشته
است؟
حال آیا رواست که برخی
رسانه های زنجیره ای با تفسیر به رای سخنان جناب آقای روحانی اینچنین گناه
عظیم فتنه گران را تقلیل بدهند و با این جمله که «اگر هم اشکال و گناهی
بوده؟!!» در راستای دلجوئی از خائنان به ایران و اسلام برآیند؟ مگر ولی
فقیه جامعۀ اسلامی در باب گناه فتنه گران در سال 88 نفرمودند:«زیر
سوال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمی بود که انجام گرفت»[5]
به
راستی چرا برخی رسانه های خاص در گناه سران فتنه همچنان تشکیک ایجاد می
کنند و با اگر و اما از آن سخن می گویند؟ آیا این نگاه تقلیلی به گناهان
سران فتنه،ظلم به مردم و رهبری و خانواده های شهدا و همۀ دغدغه مندان این
نظام نیست؟ آیا بدون دلیل قوی یکی از شهدای بزرگ کربلا را بزرگترین گنهکار
پس از تاریخ پیامبر دانستن،قبل از ورود به لشگر حق اندکی عجیب نیست؟ سرداری
شجاع که قبل از ورود به لشگر امام حسین بارها فضائل اخلاقی را از خود نشان
می دهد آیا شایستۀ این نسبت شماست؟
در
حالی که سران فتنه بالاترین درجۀ مدارا از سوی نظام اسلامی دریافت نمودند و
تا به امروز از اقدامات خائنانۀ خود در اردوکشی های خیابانی و اتهام تقلب
به نظام اسلامی اعلام برائت و عذرخواهی نکردند همچنان برخی رسانه های خاص
در پی قهرمان سازی و تطهیر این عناصر معلوم الحال هستند.
[1]سوگنامۀ کربلا ص193/ 189
[2]الأخبار الطوال،ص249
[3]انساب الاشرافج3ص381
[4]الکامل،ج4،ص49
[5]6/8/88
کد مطلب: 4426