زنگ خطری که امیدوار بودیم به صدا در نیاید!
6 مهر 1391 ساعت 1:47
گروه سیاسی/ همه ما محمود احمدی نژاد، ریاست محترم جمهور را بر اساس شاخصه ها و ویژگی های منحصر به فردش می شناسیم ویژگی هایی که بعضا سبب حب و بغض های فراوانی پیرامون ایشان شده است. یکی از همین ویژگی های منحصر به فرد، پافشاری و اصرار بر اصول و مواضع حقه نظام اسلامی در ساحت سیاست خارجی بوده است.
و یکی از همین اصول و موازین، عدم برقراری رابطه با آمریکا بوده است. در واقع اگر به گذشته برگردیم، این آمریکا بود که در قطع رابطه با ایران پیش دستی کرد، و پس از آن نیز نظام جمهوری اسلامی از آنجا که تلاش برای استیلا و سلطه جویی را در سیاست های راهبردی و منطقه ای آمریکا به وضوح می دید تلاشی برای بهبود رابطه با این کشور انجام نداد. موافقان و مخالفان برقراری رابطه با آمریکا در طی این سالها بسیار بوده اند، از جمله مهمترین استدلال های موافقان برقراری رابطه با آمریکا، کاهش خصومت ها و لغو تحریمهاست. در این گفتار، قصد داریم از سویی به بررسی تحلیلی چرایی عدم رابطه با آمریکا بپردازیم و از سوی دیگر، به بررسی مواضع جدید دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهور در نیویورک در همین رابطه بپردازیم.
چرایی عدم رابطه با آمریکا:
مسلما اگر خواهان فهم صحیح و درست چرایی عدم رابطه با آمریکا در طی این سی و چهار سال پس از پیروزی انقلاب هستیم، بهتر است فارق از توسل و تمسک به هر تحلیل و دیدگاهی، به بررسی استدلال های مقام معظم رهبری، به عنوان عالی رتبه ترین مقام مسئول در نظام جمهوری اسلامی و تصمیم گیرنده نهایی در خصوص مناسبات و تبیین کننده اصول سیاست خارجی کشور بپردازیم.
استدلال های مقام معظم رهبری پیرامون علت عدم رابطه با آمریکا:
- مذاکره با امریکا، یعنی معامله با امریکا
و اما مسألهی سادهلوحی و مذاکره. مذاکره، یعنی چه؟ صرف اینکه شما بروید با امریکا بنشینید حرف بزنید و مذاکره کنید، مشکلات حل میشود؟ اینطور نیست. مذاکره در عرف سیاسی، یعنی معامله. مذاکره با امریکا، یعنی معامله با امریکا. معامله، یعنی داد و ستد; یعنی چیزی بگیر، چیزی بده. تو از انقلاب اسلامی، به امریکا چه میخواهی بدهی، تا چیزی از او بگیری؟ آن چیزی که شما میخواهید به امریکا بدهید، تا در مقابل از او چیزی بگیرید، چیست؟ ما چه میتوانیم به امریکا بدهیم؟ او از ما چه میخواهد؟ آیا میدانید که او چه میخواهد؟ "و ما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید". والله که امریکا از هیچچیز ملت ایران، به قدر مسلمان بودن و پایبند بودن به اسلام ناب محمدی، ناراحت نیست. او میخواهد شما از این پایبندیتان دست بردارید. او میخواهد شما این گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشید; حاضرید؟
*سخنرانی در دیدار گروهی از معلمان و فرهنگیان و جمعی از کارگران، در تقارن روز معلم و روز جهانی کارگر ۱۳۶۹
- میان امریکا و ایران رابطه نفرت از طرف ما و رابطه خصومت خباثت آمیز از طرف آنها است
امریکاییها تا ابد با امام آشتی نمیکنند. البتّه امریکاییها که میگوییم، مرادمان ملّت امریکا نیست. مراد، همان رژیم امریکا و گردانندگان سیاستهای امریکاست. اگر یک فکر و یک فرهنگ است که مردم را اینطور نگه داشته است، با آن فکر و فرهنگ هرگز آشتی نمیکنند. همانطور که این حضرات از اسلام و از فکر اسلامی و فرهنگ اسلامی به شدّت متنفّرند. علّت دعوا و مخالفت و خصومت، اینهاست. حال عدّه ای، ساده لوحانه، این گوشه و آن گوشه مینشینند، حرفی و نِقی میزنند. قلم روی کاغذ می آورند که: «چرا با امریکاییها مذاکره نمیکنید؟ تا کی میخواهید این وضع ادامه داشته باشد؟» آیا اینها نمیفهمند در دنیا چه خبر است؟ نمیفهمند که توقّع این دشمنِ افزونخواه مغرور کم خرد و بی حکمت چیست؟ تصوّر میکنند همینقدر که ما مذاکرات و روابطمان را با امریکا شروع کردیم، همه مشکلات تمام خواهد شد؟ نه آقا، قضیّه این نیست. آری؛ امریکاییها در اظهارات رسمی میگویند و اظهار میکنند که ما آماده مذاکره با ایرانیم.مذاکره برای چه؟ معلوم است؛ مذاکره برای اینکه راهی و مجرایی برای فشار آوردن روی دولت ایران پیدا شود. مذاکره را برای این میخواهند. چه مذاکره ای؟! ما با شما کاری نداریم، احتیاجی به شما نداریم، ترسی از شما نداریم، هیچ محبّتی به شما نداریم. شما کسانی هستید که در روز روشن، جلو چشم همه مردم دنیا، هواپیمای مسافربری ما را به بهانه دروغ و واهی، سرنگون کردید و دهها نفر انسان را کشتید و حتّی عذرخواهی هم نکردید. این چگونه رژیمی است؟ این چگونه دستگاهی است؟ این چگونه فرهنگی است؟ چطور دل انسان با چنین رژیمی صاف شود؟ ما با اینها کاری نداریم. هیچ رابطه محبّت و عطوفت و دوستی بین ما و امریکا نیست. رابطه نفرت از طرف ماست؛ رابطه خصومت خباثت آمیز از طرف آنها است.
* بیانات مقام معظّم رهبرى در آستانه سالروز تسخیر لانه جاسوسى امریکا و روز ملّى مبارزه با استکبار۱۳۷۳
- با نشستن ملت ایران پای میز مذاکره ، خیال امریکا از مبارزات دنیای اسلام آسوده می شود
اگر جمهوری اسلامی با امریکا پشت میز مذاکره بنشیند، امریکاییها خیالشان از این جهت راحت میشود؛ به هرجایی در دنیا میگویند: شما برای چه تلاش میکنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پای ایران که نخواهید رسید! هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ آنها هم بالاخره مجبور شدند و اینجا پای میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه می گویید؟! یعنی با تسلیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران به نشستن پای میز مذاکره با امریکا، خیال امریکا از بسیاری از این مبارزات دنیای اسلام آسوده خواهد شد.
* بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبههاى نماز جمعه تهران ۱۳۷۶
- ملت ما دولت امریکا را دشمن خود میداند
از تلقّی ملت ما دولت امریکا این نیست که نسبت به او اعتماد ندارد؛ بلکه او را دشمن خود میداند.این بحث هم که میگویند ما مایلیم با دولت ایران مذاکره کنیم، نوعی کار مقدّماتی است، برای این که بتوانند دشمنی های بیشتری بکنند. اینها فریب است. این طور نیست که عدّه ای بگویند ما برویم با امریکا مذاکره کنیم تا این دشمنی ها برطرف شود؛نه.دشمنی امریکا با مذاکره برطرف نمیشود. امریکا دنبال منافع خودش در ایران است. اگر در این جا حکومت دست نشاندهای مثل حکومت رژیم شاه بود، آنطور به ملت ایران ضربه میزند که آن روز زد. اگر حکومت مستقلی باشد، این طور دشمنی میکند که امروز میکند. اگر مقایسه کنیم، خواهیم دید که باز ضرر این که انسان با استقلال در مقابل امریکا بایستد، به مراتب کمتر از این است که تسلیم زورگویی های امریکا شود. ملت ایران با این برداشت، با روحیه شهامت و شجاعت و فداکاری خود، در مقابل توطئه و فریب، در مقابل ایجاد ناامنی، در مقابل دشمنی، اتّکاء خودش به نیروی ذاتی خود، به عقل خود، به تدبیر و خرد مسؤولان کشور و به شجاعت و ایستادگی خود است و مطمئن است که خواهد توانست همه دشمنان خود را همچنان که بعضی از دشمنان، دیروز دشمن بودند و بعد به ارتباط کننده عادی تبدیل شدند، از جمله امریکا را، از دشمنی با خودش پشیمان کند.
* بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
- نه فقط رابطه ، بلکه مذاکره با دولت امریکا برخلاف مصالح ملی و منافع ملت است
ما با ملاحظه همه جوانب، با مطالعه همه تجربه های کشورِ خود و کشورهای همسایه و با مشورت با صاحبنظران عمده و دارای رأی، به این نتیجه میرسیم که نه فقط رابطه با امریکا، بلکه مذاکره با دولت امریکا امروز برخلاف مصالح ملی و منافع ملت است. این یک نظرِ متعصّبانه نیست؛ این یک اندیشه و فکر است؛ بررسی شده و با ملاحظه همه ی جوانب است. مذاکره با امریکا - چه در قضایای کنونی و چه در مسائل دیگر - به معنای باز کردن باب توقّعات و طلبکاریهای امریکاست. کسانی که دم از مذاکره میزنند - که البته سوء نیّت ندارند، دچار غفلتند - توجّه ندارند که مذاکره با امریکا در هریک از قضایایی که این دولت در آن برای خودش ایده و منفعتی تعریف کرده است - مثل همین قضیه افغانستان - هیچ فایده ای ندارد. چرا؟ چون او مستکبر است و تسلیم نمیشود. مذاکره امریکا با یک دولت، به معنای این نیست که میخواهد نظرات آن دولت را قبول کند؛ حتّی نظرات مجامع جهانی را قبول نمیکند!
* بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم اصفهان۱۳۸۰
- بعضی در دلِ خود احساس ضعف میکنند، یا چشمغرّههای امریکا آنها را میترساند
عدّهای با دستشان به پای خود رشته هایی را میبندند و گرههایی را به وجود می آورند؛ خود را از قابلیت استفاده برای این ملت و آرمانهای او می اندازند و بعد هم اسلام و نظام اسلامی و احکام اسلامی را متّهم میکنند. ناجوانمردی از این بیشتر؟! بعضی در دلِ خود احساس ضعف میکنند، یا چشم غرّه های امریکا آنها را میترساند، یا وعدههای امریکا و امثال امریکا دل ضعیف و ناتوانشان را به خود جذب میکند؛ لذا به سمت امریکا میکشند. آنگاه ملت و جوانان مؤمن و مدیران باایمان و باصفای کشور را متّهم میکنند که اینها نمیتوانند؛ بنابراین ناچاریم برویم تسلیم امریکا شویم! کسانی که دم از مذاکره با امریکا میزنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمیدانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند؛ یکی از این دو تاست. در حالی که دشمن اینطور اخم میکند، اینطور متکبّرانه حرف میزند، اینطور به ملت ایران اهانت میکند، تصریح هم مینماید که میخواهد علیه این نظام و این کشور و منافع آن اقدام کند، عدّه ای در اینجا ذلیلانه و زبونانه میگویند: چه کار کنیم؛ برویم، نرویم، نزدیک شویم، با آنها صحبت کنیم، در خواست کنیم، خواهش کنیم؟! این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانه بی غیرتی است؛ این سیاستمداری نیست. سعی میکنند رنگ و لعابی از فهم سیاسی به کار خود بدهند؛ نه، این درست ضدِّ فهم سیاسی است.
* بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت سالروز آزادى خرّمشهر۱۳۸۱
- مذاکره با امریکا هیچ مشکلی را حل نمیکند
الان ورد و ذکر عدّهای مذاکره با امریکا شده است! چه مذاکره ای؟! میگویند با امریکا مذاکره کنید تا موذیگری نکند؛ فشار وارد نیاورد؛ تهدید نکند و منافع ملی ما را رعایت نماید. مگر کشورهایی که امروز مورد تهدید امریکا هستند - غیر از جمهوری اسلامی - با امریکا مذاکره نمیکنند؟ مگر آنها با امریکا رابطه ندارند؟ مذاکره و رابطه، مانع فشار آوردن و تهدید کردن و بدجنسی کردن و افزونطلبی نیست؛ مذاکره مشکلی را حل نمیکند. دولت امریکا صریحاً با نظام اسلامی، هویّت اسلامی و ایمان اسلامی مردم ما اعلام مخالفت کرده است. علّتش این است که اسلام موجب شده تا این ملت در مواضع خود مستقر و ثابت باشد و پابرجا بایستد و تسلیم آنها نشود. هدف امریکا این است که سیطره خود را که در دوران رژیم منحوس پهلوی - بخصوص در سی سال آخر آن رژیم - بر همه جای کشور گسترده بود، دوباره برقرار کند. معلوم است که ملت ایران بعد از این انقلاب عظیم، بعد از این همه فداکاری و قهرمانی و بعد از این همه شهادتها، تسلیم چنین زورگویی نخواهد شد. نخیر، مذاکره هیچ مشکلی را حل نمیکند.
* بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار گروه کثیرى از کارگران و معلّمان به مناسبت روز کارگر و هفته معلّم۱۳۸۱
- از دهان گرگ طعمه را با مذاکره نمی شود گرفت
همین چند روز قبل از این رئیس جمهور آمریکا گفت: ما روى ایران فشار مى آوریم تا مردم ایران به این نتیجه برسند که دنبال انرژى هستهاى رفتن برایشان صرفه ندارد. معناى این حرف این است که رسیدن ملت ایران به یک اوج فناورىاى که حالا مظهرش از نظر آنها مسئلهى انرژى هستهاى است، به قدرى ملتهاى دیگر را سر شوق مىآورد، توانائیهاى ملتهاى مسلمان را به آنها مىباوراند که دیگر آنها نمیتوانند این را کنترل کنند؛ نمیتوانند مهار کنند. میخواهند نرسد. البته اسم دیگرى رویش میگذارند؛ میگویند: ما از بمب اتم میترسیم! اما خوب، خودشان هم میدانند، خیلیها هم در دنیا میدانند که دروغ میگویند؛ مسئلهى آنها مسئلهى بمب اتم نیست. میدانند که ایران به دنبال سلاح هستهاى نیست؛ به دنبال دانش هسته است، به دنبال فناورى هستهاى است؛ آنها از همین ناراحتند. یک ملت بدون اینکه از آنها اجازه گرفته باشد، بدون اینکه از آنها کمک گرفته باشد - دست گدائى به سوى آنها دراز کرده باشد - از درون خود بتواند یک چنین فورانى بکند و اوجى بگیرد. این است که آنها را عصبانى میکند. «ما از فلان جناح، فلان گروه حمایت میکنیم»؛ چرا؟ چون آن جناح گفته یا وعده کرده که با پیمودن اینگونه راهها موافق نیست؛ با ایستادگى موافق نیست؛ موافق این است که برویم پیش آمریکا عرض بکنیم خدمتشان که شما اجازه بدهید ما پیشرفت کنیم(!) از دهان گرگ طعمه را با مذاکره نمیشود گرفت.
* بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم آذربایجان به مناسبت روز 29 بهمن ۱۳۸۶
- دعوا ایران با امریکا بر سر چند مسئله سیاسى نیست
نظام جمهورى اسلامى با دنیاى استکبار، با آمریکا، با دولتهاى دیگرى از بلوک استکبار، معارضات و اختلافاتى دارد. اختلاف بر سر چیست؟ این نکتهى مهمى است. دعوا سر چیست که امروز وقتى تحلیلگران تحلیل میکنند، میگویند در مسائل گوناگون دنیا که آمریکا وارد می شود، گوشه ى چشمى به جمهورى اسلامى و ملت ایران دارد؛ چرا؟ علت چیست؟ ما هم وقتى به مسائل داخلى خودمان نگاه میکنیم، مىبینیم بسیارى از مشکلات ملت و کشور ما به طرق مختلف، از ناحیه ى تحمیل آمریکائىهاست؛ چرا؟ علت چیست؟ بایستى این را با نگاه دقیق جستجو و پیدا کرد.دعوا بر سر چند مسئله ى سیاسى نیست. خوب، دو کشور با همدیگر سر مسائلى ممکن است اختلاف داشته باشند که می نشینند با مذاکره این اختلاف را حل میکنند؛ تمام می کنند. مسئلهى جمهورى اسلامى و دولت مستکبر آمریکا از این قبیل نیست. مسئله، مسئله ى دیگرى است؛ مسئله ریشه اى تر است. مسئله این است که رژیم ایالات متحده ى آمریکا از بعد از جنگ جهانى دوم، داعیه ى ابرقدرتى مطلق دنیا را داشت.
* دیدار جمعى از دانش آموزان و دانشجویان و تشکلهاى مختلف دانشگاهى در آستانه ى سالروز سیزده آبان ۱۳۸۷
می دانیم زیر ظاهر مخملینى که بر روى پنجه هاى خشن وچنگالهاى خونین خود کشیده اند، چیست
آن روز من در جمع آقایان محترمى گفتم، اینى که گفته میشود ما با قدرتهاى بزرگ یا با آمریکا تفاهم نداریم، اشتباه است. عدم تفاهمى در کار نیست؛ آنها کاملاً ما را میشناسند، کما اینکه ما آنها را کاملاً میشناسیم. ما طبیعت و خوى استکبار را میشناسیم؛ میدانیم که آنها زیر ظاهر مخملینى که بر روى پنجه هاى خشن خود، بر روى چنگالهاى خونین خود کشیده اند، چیست؛ این را ما میدانیم، مىبینیم. ما به ادکلن و کراوات و ظاهر شیک آقایان هرگز فریب نخوردهایم؛ باطنشان را دیدهایم. خودشان هم باطنشان را نشان دادهاند؛ در گوانتانامو، در ابوغریب، در عراق، در افغانستان، در این بمبارانها، در این زورگوئىها، در این دخالت کردنِ در همه چیز، در این دستهبندىها براى غارت ثروت حتّى از ملتهاى خودشان و نه از ملتهاى دیگر - ملتهاى دیگر که هستند. آنها از ملت خودشان هم غارت میکنند. کمپانىها اینجورىاند دیگر - اینها را ما شناختهایم، آنها هم ما را شناختهاند؛ آنها هم میدانند آن جمهورى اسلامىاى که با انقلاب آمد و امام آورد و سندهاى جمهورى اسلامى بر آن پافشارى میکنند، یعنى جمهورى ضد ظلم، ضد استکبار، ضد زیادهخواهى، ضد تجاوز، ضد کنز ثروت و همین چیزهائى که در قرآن هست. آنها این را میدانند، به همین جهت مخالفند.
* دیدار روسای سه قوه و مسئولان و مدیران بخشهای مختلف نظام۱۳۸۷
این همان رابطهى گرگ و میش است که امام گفت
رئیس جمهور جدید آمریکا، حرفهاى قشنگى زد؛ به ما هم مکرراً پیغام داد؛ شفاهى، کتبى، که بیائید صفحه را عوض کنیم، بیائید وضع تازهاى درست کنیم، بیائید در حل مشکلات عالم با همدیگر همکارى کنیم؛ تا این حد! ما هم گفتیم پیشداورى نکنیم؛ ما به عمل نگاه می کنیم. گفتند، میخواهیم تغییر ایجاد کنیم. گفتیم خوب، ببینیم تغییر را. از روز اول فروردین که من در مشهد سخنرانى کردم - گفتم اگر دستکش مخملى روى پنجهى چدنى کشیده باشید و دستتان را دراز کنید، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ این هشدار را من آنجا دادم - الان هشت ماه میگذرد. در طول این هشت ماه، آنچه ما دیدیم، برخلاف آن چیزى بود که اینها به زبان، بهظاهر ابراز میکنند. صورت قضیه این است که بیائید مذاکره کنیم؛ اما در کنار مذاکره، تهدید؛ که اگر مذاکره به این نتیجهى مطلوب نرسد، پس چنین و چنان! این شد مذاکره؟! این همان رابطهى گرگ و میش است که امام گفت: رابطهى گرگ و میش را ما نمیخواهیم. بیائید بنشینید با ما سر میز، مذاکره کنید بر سر فلان موضوع؛ مثلاً بر سر موضوع هستهاى، لیکن شرطش این است که این مذاکره، به فلان نتیجهى معین برسد! مثلاً دست برداشتنِ کشور از فعالیت هستهاى، اگر به این نتیجه نرسد، پس چنین و چنان؛ تهدید.
من تعجب میکنم. چرا از وضع گذشته عبرت نمی گیرند؟ چرا حاضر نیستند ملت ما را بشناسند؟ مگر نمیدانند که این ملت، ملتى است که در روزى که دو ابرقدرت در این دنیا بودند که تقریباً در همهى موضوعات با هم مخالف بودند، جز در دشمنى با جمهورى اسلامى - فقط در دشمنى با جمهورى اسلامى این دو ابرقدرت: ابرقدرت آمریکا و شوروى سابق، با هم متحد بودند - ایستاد و هر دو ابرقدرت را به زانو درآورد. چرا شما عبرت نمیگیرید؟ امروز شما قدرت آن روز را هم ندارید. جمهورى اسلامى امروز چندین برابر قدرتمندتر از آن روز است، باز با این زبانها حرف میزنید؟ استکبار یعنى این. از موضع تکبر حرف زدن با یک ملت، کار را با تهدید پیش بردن؛ اگر چنین نکنید، چنان خواهد شد. ملت ما هم میگوید که ما مىایستیم.
* بیانات در دیدار دانشآموزان در آستانه سیزدهم آبان ۱۳۸۸
ناگهان احساس کردند فرصتى برایشان پیش آمد
وقتى اعتراض بعضى از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس کردند فرصتى برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موج سوارى کنند. لحنشان از روز شنبه و یکشنبه عوض شد و وقتى یواش یواش چشمشان افتاد به بعضى از اجتماعات مردمى که به دعوت نامزدها مثلاً در خیابانها پیدا شدند، امیدوار شدند، یواش یواش نقابهایشان کنار رفت و حقیقت خودشان را بنا کردند نشان دادن. چند تا از وزراى خارجه و رؤساى دولتهاى چند تا کشور اروپائى و آمریکا حرفهائى زدند که باطن آنها را به انسان نشان میداد. از قول رئیس جمهور آمریکا نقل شد که گفته ما منتظر چنین روزى بودیم که مردم به خیابانها بریزند. از آن طرف نامه بنویسند، اظهار علاقه ى به روابط کنند، ابراز احترام به جمهورى اسلامى بکنند، از این طرف این حرفها را بزنند. کدام را ما باور کنیم؟
* خطبه های نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۳۸۸
ملتهاى منطقه خاورمیانه، منطقهى اسلامى و شمال آفریقا از ته دل از آمریکا متنفرند
امروز شما ملاحظه کنید حتّى این دولت جدید آمریکا، سعى میکند چهرهى جدیدى را از دولت ایالات متحده براى مردم این منطقه ترسیم کند. البته حق هم دارند که این را بخواهند؛ چون دولت قبلىِ آمریکا یک چهره ى زشت و منفور و خشنى از دولت ایالات متحده در نزد ملتهاى این منطقه به وجود آورده است. ملتهاى منطقه ى خاورمیانه، منطقه ى اسلامى و شمال آفریقا از ته دل از آمریکا متنفرند؛ چون در طول سالهاى متمادى از آمریکا در این منطقه خشونت دیدند، دخالت نظامى دیدند، حقکشى دیدند، تبعیض دیدند، مداخله هاى زورمدارانه دیدند، از دست رفتنِ حقوق خودشان را به وسیلهى دولتهاى زورگوى آمریکائى در طول سالهاى گذشته مشاهده کردند، لذا متنفرند.
حقکشى هاى آمریکا در این منطقه یکى دو تا نیست. در مورد کشور خودِ ما، در مورد همین انرژى هستهاى - همین مسئلهى متداولِ این چند سال - شما ببینید چقدر کتمان حقیقت کردند؛ چقدر خلاف واقع گفتند؛ چقدر دروغ گفتند؛ چقدر با خواسته ى یک ملت - که حق طبیعى و مشروع خود را که خود به دست آورده است و آن را میخواهد - مقابله کردند. ملت ما میگوید ما میخواهیم به صنعت هسته اى دست پیدا کنیم، ما میخواهیم بتوانیم از انرژى هستهاى در مسائل گوناگون زندگى صلح آمیز استفاده کنیم، آنها میگویند که ملت ایران به دنبال بمب هستهاى است! چرا دروغ میگویند؟ چرا ملت ایران را با این حرفها اینجور از خودشان عمیقاً متنفر میکنند؟ این کار را در این سالهاى گذشته کرده اند. بارها ملت ایران و مسئولان اعلام کردهاند که ما سلاح هستهاى را نمیخواهیم؛ این در سلسله ى نیازها و نظام تسلیحاتى ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام کردیم که استفادهى از سلاحهاى هستهاى از نظر اسلام حرام و ممنوع است. و نگهداشتن او ایجاد یک خطر بزرگ و یک دردسر بزرگ است؛ ما دنبال این نیستیم و نمیخواهیم؛ پول هم بدهند بگویند آقا شما بیائید این کار را بکنید، ملت ایران نمیخواهد، مسئولین نمیخواهند. اما در عین حال در این تبلیغات چند سالهى مخالفین و غربىها، مىبینید براى اینکه حرف باطل خودشان، حرف زور خودشان را موجه جلوه بدهند، به جاى اینکه بگویند ایران به دنبال انرژى صلح آمیز هستهاى است، میگویند ایران به دنبال بمب هستهاى است! این حقکشى نیست؟
* بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ۱۳۸۸
آنهائى که متمایل به نرمش بودند ، اگر بنا بود در رأس کار بمانند، امروز از این عزت خبرى نبود
مسئله ى آگاهى، یعنى آن سومین عنصر، نقش بسیار مهمى دارد. مثل نقش اتحاد و وحدت و مثل نقش حضور در صحنه. ملت ایران نشان دادند ملت آگاهى هستند. اگر آگاهى ملت ایران نبود، آن دولتهاى متزلزل و بى اعتقاد به انقلاب در سالهاى اول انقلاب، یقیناً سرنوشت بدى را براى این کشور رقم میزدند. آنهائى که خودشان صریحاً میگفتند به انقلاب عقیده ندارند، آنهائى که میگفتند از آمریکا میترسند - صریحاً این را میگفتند - آنهائى که نشان میدادند که متمایل به نرمش و تذلل و تواضع در مقابل قدرتهاى بزرگند، اگر بنا بود در رأس کار بمانند، امروز ملت ما مسیر و وضع دیگرى داشت و از این عزت، از این پیشرفت، از این ابهت جهانى براى ملت ایران خبرى نبود. امام بزرگوار ما محکم ایستاد و مردم به خاطر آگاهى، به برکت آگاهىشان پشت سر امام ایستادند. این آگاهى به مردم کمک کرد.
* بیانات در دیدار مردم بیجار ۱۳۸۸
میگویند بیائید مذاکره کنیم، شعار تغییر میدهند؛ خوب، این تغییر کجاست؟
سى سال کشور ما را تحریم کردند، که البته این تحریم به سود ما تمام شد. ما باید از آمریکائىها از این بخش تشکر کنیم. اگر ما را تحریم نمیکردند، ما امروز به این نقطه اى از علم و پیشرفت که رسیده ایم، نمیرسیدیم. تحریم همیشه ما را وادار کرده که به خود بیائیم، به خود فکر کنیم، از درون خود بجوشیم. ولى آنها قصدشان این خدمت نبود، آنها میخواستند دشمنى کنند. سى سال با ملت ایران اینجورى رفتار کردند. حالا دولت جدید آمریکا میگوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیائید گذشته را فراموش کنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خوب، این چه جور دستى است؟ اگر دستى دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنى باشد، این هیچ معناى خوبى ندارد. عید را به ملت ایران تبریک میگویند، اما در همان تبریک، ملت ایران را به طرفدارى از تروریسم، دنبال سلاح هستهاى رفتن و از این قبیل چیزها متهم میکنند! من نمیدانم تصمیم گیر در آمریکا کیست؛ رئیس جمهور است؟ کنگره است؟ عناصر پشت پرده اند؟ لیکن من میخواهم بگویم ما منطقى داریم. ملت ایران از روز اول تا امروز با منطق حرکت کرده است. ما در زمینه ى مسائل مهمِ خودمان احساساتى نیستیم؛ از روى احساسات تصمیم نمیگیریم؛ ما با محاسبه تصمیم میگیریم. میگویند بیائید مذاکره کنیم، بیائید روابط ایجاد کنیم. شعار تغییر میدهند؛ خوب، این تغییر کجاست؟ چه تغییر کرده؟ این را براى ما روشن کنید؛ چه تغییر کرده است؟ دشمنى شما با ملت ایران تغییر کرده؟ کو علامتش؟ دارائىهاى ملت ایران را آزاد کردید؟ تحریمهاى ظالمانه را برداشتید؟ از لجن پراکنى و اتهام زنى و تبلیغات سوء علیه این ملت بزرگ و مسئولین مردمى آن دست برداشتید؟ دفاع بى قید و شرط از رژیم صهیونیستى را کنار گذاشتید؟ چه تغییر کرده؟ شعار تغییر میدهند، اما در عمل تغییرى مشاهده نمیشود. ما هیچ تغییرى ندیدیم. حتّى ادبیات هم عوض نشده است. رئیس جمهور جدید آمریکا از اولین لحظه اى که رسماً به ریاست جمهورى رسید و نطق کرد، به ایران و دولت جمهورى اسلامى اهانت کرد؛ چرا؟ اگر راست میگوئید تغییرى انجام گرفته است، کو این تغییر؟ چرا چیزى دیده نمیشود؟ من این را به همه میگویم؛ مسئولین آمریکائى هم بدانند، دیگران هم بدانند؛ ملت ایران را نه میشود فریب داد، نه میشود ترساند.
* بیانات دراجتماع بزرگ زائران ومجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) ۱۳۸۸
اگر با لبخندى که زده میشود، خنجرى در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است
من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتى که رئیس جمهور جدید ایالات متحدهى آمریکا میکند و میگوید ما دست دوستى را دراز میکنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه میکنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستى است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این براى ما خیلى مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملى، دست چدنى و پنجهى چدنى باشد، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ دوستى را قبول نمیکنیم. اگر با لبخندى که زده میشود، خنجرى در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه که اتفاق افتاد، همان چیزى بود که حدس زده میشد. دولت آمریکا و همین تشکیلات جدید و رئیس جمهور جدید، با همهى ادعاى علاقهمندى به روابط عادلانه و صحیح، که نامه هم نوشتند و پیغام هم دادند و در بلندگوها هم گفتند و در مجالس خصوصى هم تکرار کردند که ما میخواهیم با جمهورى اسلامى روابطمان را عادى کنیم، متأسفانه در عمل عکس این عمل کردند. در همین قضایاى هشت ماه بعد از انتخابات، بدترین موضع را گرفتند.
***
حال باید به بررسی چرایی طرح موضوع رابطه با آمریکا از سوی ریاست محترم جمهور پرداخت.
دکتر احمدینژاد در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان درباره روابط ایران و آمریکا که در نیویورک مطرح شد، آن را مهمترین سئوال سیاسی روز دنیا برشمرد و اظهار داشت: دو کشور بزرگ، موثر و قدرتمند، ۳۳ سال است که رودرروی یکدیگر قرار گرفته اند و اگر در این مدت هم افزا با یکدیگر عمل کرده بودند امروز شرایط بین المللی شکل دیگری داشت.
رئیس جمهور با تشریح سوابق روابط ایران و آمریکا به مداخلات آمریکاییها در امور داخلی کشورمان و حمایتهای آنان از حکومت دیکتاتور سابق اشاره و تصریح کرد: ملت ایران انتظار داشت آمریکا به عنوان مدعی اصلی دموکراسی و آزادی در جهان از انقلاب آنان حمایت کند اما آمریکاییها در فاصله کمتر از یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی توطئه های متعددی علیه ملت ایران اجرا کردند و اگر چه در این مجال قصد قضاوت درباره تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ را ندارم اما باید به این سئوال نیز پاسخ داد که ملت ایران چگونه می توانست اعتراض خود را به اقدامات آمریکا اعلام کند؟
احمدی نژاد با اشاره به پناه دادن آمریکا به اعضای گروه تروریستی که مردم و مقامات ایرانی را بی رحمانه ترور کرده بودند، خاطر نشان کرد: آمریکاییها در جنگ تحمیلی نیز به طور مطلق از صدام حمایت کرده تا جایی که حتی هواپیمای مسافربری ایران را مورد هدف قرار دادند و پس از پایان جنگ نیز رفتارهای خصمانه خود را به بهانه های گوناگون در قالب فشارها و تحریمها ادامه دادند.
رئیس جمهور با بیان اینکه معنای این سخنان آن است که امکان بهبود روابط ایران و آمریکا وجود ندارد، گفت: بنده جزء کسانی هستم که معتقدم امکان تداوم این شرایط بین ایران و آمریکا وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد.
احمدینژاد با اشاره به عدم تأثیر تحریمها علیه ایران در خود اتکایی مردم کشورمان افزود: فشارهای آمریکا باعث توقف در رشد استعدادهای ایران نشده و از سوی دیگر ذهنیت منفی مردم نسبت به آمریکا را تشدید کرد اما با این وجود تعامل بین این دو کشور را به سود هر دو طرف می دانیم.
رئیسجمهور اظهار داشت: تصمیم گیران آمریکایی باید قبول کنند که ایران روی پای خود ایستاده و شرایط دیگر به گذشته باز نمی گردد، اگر آنها گامهای اعتمادساز برداشته و تهدیدهایی که علیه ایران صورت می گیرد را محکوم کنند و اجازه دهند مسئله هسته ای با تفاهم حل و فصل شود و پرونده های مالی دو کشور مرتفع شود امکان بهبود روابط وجود دارد.
در واقع کلیت مواضع ایشان، همان مواضع همیشگی و اصولی انقلاب طی سی و چهار سال گذشته است، اما موضوعی که در این خصوص بیش از اندازه به چشم می آید و قطعا از چشمان تیزبین تحلیل گران بین المللی نیز نهان نمی ماند، طرح این مبحث است که (امکان تداوم این شرایط وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد...تعامل بین دو کشور را به سود هر دو کشور می دانیم...امکان بهبود روابط وجود دارد...) باید به این مطلب مهم پاسخ مناسب داد که طرح این جملات خاص در کنار دیگر مواضع بر حق ایشان، در شرایط خاص کنونی حاوی چه پیام های نهفته ای برای طرف آمریکایی می تواند باشد؟ آیا این جمله به مثابه یک چراغ سبز برای طرف آمریکایی در خصوص علاقه به از سرگیری روابط تلقی نمی شود؟ اینکه آمریکا باید نسبت به اصلاح مواضع خود اقدام کند و این روند باید بهبود یابد بیان صحیحی است ولی آیا در مناسبات بین المللی و در رویکردهای آمریکا اتفاق تازه و مثبتی رخ داده است و یا قرار است رخ دهد که چنین مطلبی بیان می شود؟ آیا جز این است که طی این سی و چهار سال پس از پیروزی انقلاب، هر روز بر میزان خصومت آمریکا در مواجهه با نظام اسلامی افزوده شده است؟ چرا در این شرایط از لزوم بهبود این رابطه سخن به میان می آید؟ شاید دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم ایران اسلامی این روزها در سخت ترین شرایط تحریمی پس از انقلاب به سر می برد و هدف اصلی از این تحریمها ایجاد نارضایتی در بین مردم و به زانو درآوردن دولت و نظام اسلامیست. شاید علت حساسیت ویژه ما نیز، همین شرایط ویژه است در چنین شرایطی طرح جمله تداوم این شرایط بین ایران و آمریکا وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد، آیا دشمنان را به این باور نمی رساند که شاید طرف ایرانی در حال کوتاه آمدن است؟ آیا حتی فرض این مسئله منجر به شدت یافتن و امیدوار شدن دشمنان به ادامه تحریمها و فشارها نخواهد انجامید؟
امیدواریم این تحلیل، هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نگیرد و آرزومندیم طرح این مباحث، ناظر به شنیده هایی مبنی بر تمایل جریان انحرافی در دولت مبنی بر برقراری رابطه با آمریکا محدود بماند، همچنین امیدواریم دولت دهم که عمده کارگزارانش ولایی و در خط انقلاب بوده و هستند، و این دولت نیز همواره به داشتن خصایصی چون استکبار ستیزی و نفی سلطه مشهور بوده است، در باقی مانده راه خود نیز بر اصول و موازین نظام جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و همچنین تبعیت عملی از فرامین مقام عظمای ولایت بیش از پیش همت گمارد.
کد مطلب: 261
آدرس مطلب: https://www.hafezkhabar.ir/news/261/زنگ-خطری-امیدوار-بودیم-صدا-نیاید