پروژه فریب!
1 مهر 1391 ساعت 7:48
گروه بین الملل/ طی چند هفته گذشته، نمایش وسپس انتشار فیلمی موهن علیه ساحت مقدس نبی مکرم اسلام (ص)، سرآغاز تحولات و اعتراضاتی در جهان اسلام شده است
تحولات و اعتراضاتی که منجر به حملات به سفارت خانه های آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و آلمان شده است. تا لحظه نگارش این تحلیل، سفیر و سه دیپلمات ارشد آمریکا در لیبی کشته شده اند و به سفارت خانه های آمریکا در یمن، لیبی، مصر و تونس و برخی دیگر از کشورهای اسلامی حملاتی صورت پذیرفته است.
استراتژی براورد گام به گام و تکرار یک خصومت
در علوم استراتژیک، نظریه ای وجود دارد مبنی بر اینکه برای هجمه علیه مقدسات یک قوم و یا یک ملت، درابتدا باید از ایجاد شک و تردید و طرح شبهه پیرامون حقیقت و اصل آن پدیده مقدس شروع کرد. در صورت واکنش تند از سوی آن قوم ویا ملت، گامی به عقب نشست و با طرح مسائلی نظیر حق آزادی بیان و ترویج گفتمان منطقی، به هرنحو ممکن این واکنش تند و خشم را فرونشاند و به آهستگی سعی در جا انداختن این شک و تردید برآمد؛ و در صورت عدم واکنش تند از سوی آن قوم و یا ملت، گامی رو به جلو نهاد و سعی در ایجاد شک و تردید بیشتر و نهایتا انکار و تمسخر و تقدس زدایی کامل برآمد. این راهکار تدریجی و پلکانی تقابل با مذهب ومقدسات را اصطلاحا براورد گام به گام نامیده اند. موج جدید تخریبی علیه مقدسات مسلمین، از چند سال پیش و با انتشار کاریکاتورهایی موهن علیه نبی مکرم اسلام (ص) در برخی کشورهای اروپایی نظیر دانمارک علنی شد. شاید اگر آن روز اقدامی مناسب و موثر و هماهنگ از سوی امت اسلامی در سراسر جهان علیه این اقدام صورت می گرفت، دشمنان این دین آسمانی امروز جرات عملی ساختن گامهای بعدی این استراتژی شوم را نداشتند. و قطعا اگر امروز اقدام مناسبی در جهت برخورد با این جریان صورت پذیرد قطعا در آینده امکان عملی ساختن گامهای بعدی این استراتژی شوم از دشمنان سلب خواهد شد.
سینما، سلاحی در جهت هدایت افکار عمومی و زنگ خطری که برای غرب به صدا درآمد
اینکه چرا جهان غرب امروزه برای مقابله با جهان اسلام به ساخت فیلمهای سینمایی نظیر فیلم موهن اخیر روی آورده است پدیده ای عجیب و غریب نیست، در واقع امروز سینما در سراسر جهان به ابزاری برای جهت دهی به افکار عمومی و تزریق نیات و افکار خاص به ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه توده های مردم تبدیل شده است. اینکه طی مدت حدود دو ساعت، در سالنی بنشینیم و به هیچ چیز جز پرده مقابل نگاه و فکر نکنیم بیانگر آن است که از طریق این پرده جادویی می توان بسیاری از مفاهیم را به مخاطبان انتقال داد. از طرفی بر اساس آمار رسمی منتشر شده از سوی نهادهای معتبر اروپایی، رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای اروپایی نزدیک صفر است. در حالی که همین رشد جمعیت نزدیک به صفر نیز به دلیل زاد و ولد مسلمانان در کشورهای اروپایی است که اگر از آن صرف نظر کنیم رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای اروپایی منفی است. تغییر هرم جمعیتی و مذهبی، زنگ خطریست که سالهاست برای دنیای غرب به صدا درآمده است. تا جایی که یکی از مسئولان سابق دولت فرانسه اظهار نگرانی کرد که جمعیت غالب تا بیست سال آینده در این کشور متعلق به مسلمانان است و این اتفاق در اغلب کشورهای اروپایی در جریان است. حال به این مسئله، موج اسلامگرایی و گرایش به سمت اسلام را نیز در کشورهای اروپایی اضافه کنید! طبیعی است در چنین شرایطی دنیای غرب برای کاستن از تبعات سو این جریان بیکار نخواهد نشست! حجاب در بسیاری از کشورهای اروپایی ممنوع و یا با محدودیت هایی مواجه می شود چرا که نسل فعلی و نسل تازه متولد شده از مسلمین در این کشورها باید به هر نحو، حتی با توسل به زور استحاله شوند و استیل زندگی اروپایی را بپذیرند! و برای مقابله با موج اسلامگرایی، باید فیلمهایی ساخته شود که شخص اول اسلام ( و بلکه عالم خلقت) را مورد تخطئه قرار دهد تا به زعم آنان، بی میلی و حتی انزجار علیه اسلام به وجود آید غافل از اینکه (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم...)
آیا دشمنان اسلام، تا این اندازه احمقند؟
شرایط حاکم بر دنیای اسلام در حال حاضر به هیچ عنوان شرایط عادی نیست و این مسئله را هر سیاستمدار ابلهی می فهمد! موج بیداری اسلامی و هیجان ناشی از آن که در ملت های مسلمان بوجود آمده است، بسان شعله و آتشی است که هر لحظه ممکن است به هر سو زبانه بکشد و منافع کشورهایی که از سوی مسلمین کافر خوانده می شوند را به خطر بیاندازد. پس چرا در چنین شرایطی آنها اقدام به انتشار فیلم موهن علیه نبی مکرم اسلام (ص) می کنند؟ آیا سیاستمدار متنفذی در کاخ سفید وجود ندارد که نسبت به برانگیخته شدن احساسات مسلمین علیه آمریکا در این برهه حساس هشدار بدهد؟
پروژه فریب
با نگاهی به شرایط حاکم بر ساخت فیلم موهن و نحوه انتشار و کشورهای هدف انتشار این فیلم به حقایق جالب توجهی دست پیدا می کنیم. اول اینکه کل اعضای دست اندر کار این فیلم حدودا هشتاد نفر بوده اند، فیلم در شرایطی استودیو گونه و با جلوه های ویژه و بصری ساخته شده و مدت ساخت آن بنا بر قول سازندگانش، حدودا سه ماه بوده است! با مشاهده فیلم، نقایص فنی نظیر طراحی صحنه و گریم نا مناسب و دیگر اشکالات بیش از پیش به چشم می آیند. سوال اینجاست که چرا این فیلم اینقدر با عجله ساخته شده و اصلا قرار بوده برای چه ماجرایی آماده شود؟ این فیلم همزمان با واقعه یازده سپتامبر به نمایش عمومی درآمد و سازندگان و حامیان آن، نظیر (تری جونز) کشیش نمای آمریکایی در بیانیه ای رسمی عنوان کردند که با این اقدام، اعتراضی رسمی به پدیدآورندگان حادثه یازده سپتامبر سال 2001 در آمریکا اعلام داشته اند. از سوی دیگر و با شروع اعتراضات حقه مسلمین بر علیه این فیلم، از یک سو مقامات آمریکایی بر اساس تئوری مشخص از پیش طراحی شده، سخن از آزادی بیان به میان آوردند و در حالی که سعی می کردند خود را نسبت به این رویداد، بیگانه نشان دهند اعلام داشتند که جلوگیری از انتشار آن لطمه ای بزرگ به حق آزادی بیان خواهد زد. اما در سوی دیگر، چیزی که این روزها بسیار به چشم رسانه های غربی و قاب تصویری آنها می آید پرچم سیاه رنگ القاعده در این اعتراضات است.
مسلما القاعده و اعضای این جریان اسلام نما، درصد کمی از مسلمانان جهان و بالطبع مسلمانان معترض به این فیلم را تشکیل می دهند. اما تمام تلاش هژمونی رسانه ای غرب، در این روزها بر این است که این گونه القا کنند که جریان دار اصلی این اعتراضات القاعده است. از نمایش و اهتزاز پرچم القاعده بر فراز سفارت آمریکا در مصر و برخی کشورهای اسلامی گرفته،
تا حضور و رویت معنادار این پرچم در میان انبوه تظاهرکنندگان و نهایتا کشته شدن عجیب سفیر آمریکا در لیبی! چرا سفیر آمریکا در شرایطی که احتمال بحران و حمله به سفارت خانه های آمریکا وجود داشت در سفارتخانه اصلی آمریکا در طرابلس پایتخت لیبی و تحت شرایط امنیتی حضور نداشت؟ و چرا در کنسولگری در بنغازی که ضریب امنیتی پایین تری دارد و مرکز انقلاب بوده و هست حضور داشت؟ (در واقع چرا وی را به آنجا کشانده بودند؟) و چرا این کنسولگری تقریبا بدون حفاظ مناسب امنیتی بود و تنها در 15 دقیقه به تصرف درامد؟ و مهمترین سوال اینکه چرا میان ماموران مسلح حاضر در کنسولگری و مهاجمان درگیری سنگین مسلحانه روی نداد؟
فارق از تبلیغات رسانه ای در داخل کشور، چیزی که این روزها به چشم مخاطبان و افکار عمومی اروپایی و آمریکایی بیش از همه می آید این است که در سالروز حادثه یازده سپتامبر که بنا بر القای هژمونی رسانه ای غرب، نزد افکار عمومی مسبب اصلی آن القاعده بوده؛ فیلمی علیه اسلام به نمایش درآمد و به تبع آن دنیای اسلام به رهبری القاعده در اعتراض به پا خاست و اقدام به حمله به سفارتخانه های آمریکا و کشتن سفیر و دیپلمات های آمریکایی نمود. این سوال امروز بیش از هر سوال دیگری در این رسانه ها مطرح می شود که آیا انتشار یک فیلم موهن مجوزی برای کشتن یک سفیر هست؟ و تصویر معترضان مسلمان در قاب تصویری رسانه های غربی در این روزها تنها مزین به پرچم سیاه القاعده است! و این امر بدان معناست که تلاش می شود به مخاطب اروپایی و آمریکایی اینگونه القا شود که مسببان اصلی یازده سپتامبر، هم اکنون در جهان اسلام در جنب و خروشند و آماده رویارویی دوباره با غرب! و این خود به معنای موج جدید اسلام هراسی در این کشورها به گونه ای دیگر و در قالب یک پروژه فریب است. پروژه ای که به زعم استکبار نتایج آن از ساخت صرف فیلمهای سینمایی بهتر و بیشتر است.
تکلیف چیست؟
فارق از سناریوهای طراحی شده برای این اقدام شوم، تکلیف امت اسلام کاملا مشخص است. از یک سو باید فهمید و فهماند که گناه انتشار فیلم موهن بر گردن هیچ کس جز سازندگان و طراحان و حامیان اصلی آن نبوده و نیست و این اقدام هیچ گاه نمی تواند مجوزی برای کشتن یک سفیر در کشوری باشد. از سوی دیگر باید با تحریم خرید و فروش و تبادلات اقتصادی و بازرگانی، هزینه این اقدام را علیه آمریکا تا حد ممکن در کشورهای اسلامی بالا برد و احساسات ضد آمریکایی را با تداوم مسالمت آمیز اعتراضات ادامه داد و از سوی دیگر کشورهای اسلامی روابط سیاسی را تا جای ممکن با آمریکا محدود کنند و نهایتا این اقدام، سبب شود که در مراکزی چون حوزه علمیه قم و دیگر مراکز مهم و تاثیر گذار مذهبی، احساس تکلیف مضاعفی احساس شود و مبلغان متبحر و توانمند به مراتب بیشتری برای نشر و ترویج اسلام ناب محمدی (ص) به سراسر جهان اعزام شوند. در این میان نباید غفلت کرد که مبادا اسلام ساختگی و دروغین القاعده به عنوان جریان دار حرکت اسلام به افکار عمومی دنیا معرفی شود...
کد مطلب: 233
آدرس مطلب: https://www.hafezkhabar.ir/news/233/پروژه-فریب