روزنامه جوان در سرمقاله خود نوشت:اولین و مهمترین کسانی که به نظام ظلم میکنند کسانی هستند که مشغول کاهش و تراشیدن سرمایه اجتماعی نظام هستند.
دومین دسته از ظلمکنندگان به نظام اسلامی کسانی هستند که در حکومتند، اما فهم حکومتی از رفتار، سخنان، مواضع و مطالبات خود ندارند.
سومین دسته کسانی هستند که هنگام احساس تکلیف، مضرات فردی، اجتماعی، بازتابها و دستاوردهای مواضع، رفتار، سخنان و اقدامات خود را نمیدانند یا نمیفهمند.
چهارمین دسته کسانی هستند که مرتب در حال مثالآوری از بیرون برای راستیآزمایی اقدامات و تصمیمات حاکمیتند تا الگوی بومی مسیر تمدنسازی نهادینه نشود.
پنجمین دسته کسانی هستند که زیر تابلوی نظام دینی، سیریناپذیرند، مزایای نسبی اقتصاد کشور و رانت را دالان حرکت خود کردهاند، یقه آخوندی پوشیدهاند، اما از یکسو سیر نمیشوند و از سوی دیگر فاقد خاصیت و کارآمدی در عرصه مدیریت هستند.
ششم ظلمی است که مردم از طریق انتخابات به خود میکنند. بین رأی و نیازشان همبستگی وجود ندارد. کسانی را بعضاً برمیگزینند که از طریق ناکارآمدی یا سیریناپذیری هم مشغول ظلم به ولی نعمت هستند و هم تصویری مخدوش از نظام به همان مردمی که انتخابشان کردهاند مخابره میکنند.
هفتم کسانی هستند که همهکاره حکومتند، اما گویی قوانین سلبی حکومت قرار است سراغ آنان نیاید و اگر آمد قیصریه را به آتش میکشند و هزاران سرّ در سینه و بگمبگم را در قبای زشت شبهه میپیچند و به خورد اجتماع میدهند.
هشتم کسانی هستند که آنچه باید به موقع بگویند نمیگویند. اصولاً اقناع اجتماعی در نظام مردمسالار آویزه گوششان نیست. فاصله بین اقدام و گفتن، چرایی رفتار، تصمیم، دستگیری، محکومیت و... را به اندازه چند درد زایمان طول میدهند تا دشمن زیرک و دوستان نادان گرد و خاک برپا کنند و در این گرد و خاک چهره منور نظام گم شود.