امسال هم نمونهاش را در تهران دیدیم. زن افغانستانی به پهنای صورت اشک میریخت و از آرزوی رسیدن خود و فرزندانش به کربلا میگفت و موانعی که پیش رویشان است. با همه این موانع مرزها شلوغ است و کاروان حسینی از سرزمین سلمان به سمت کربلا میروند.
به سوی حسین فرار کن
13 آبان 1396 ساعت 11:28
امسال هم نمونهاش را در تهران دیدیم. زن افغانستانی به پهنای صورت اشک میریخت و از آرزوی رسیدن خود و فرزندانش به کربلا میگفت و موانعی که پیش رویشان است. با همه این موانع مرزها شلوغ است و کاروان حسینی از سرزمین سلمان به سمت کربلا میروند.
"حافظ نیوز" // صدها هزار نفر در مرزهای مهران، چزابه و شلمچه در حال خروج از ایران هستند؛ تصاویری که اگر عنوان نداشته باشند انگار در ایران قحطی یا جنگی رخ داده است و مردم فوجفوج به سمت کشوری آباد به نام عراق در حال مهاجرت هستند. اما پرچم سرخ «یا حسین»، پیراهنهای مشکی و اشکهای جاری از چشمها عنوان تمام عکسها میشوند. یک هفته مانده تا اربعین حسین(ع) و میلیونها ایرانی به سوی حسین(ع) فرار میکنند. این روزها در کنار تمام اخبار راست و دروغ و اتفاقات باارزش و بیارزش، روایتی جالب از کتاب شعشعه الحسینیه منتشر میشود. تکرارش هم زیباست. جوانی خدمت امام جواد علیهالسلام رسید و عرض کرد: «حالم خوب نیست، از مردم خسته شدهام، تهمت، غیبت و… چه کنم؟ بریدهام، نفسم در این بلاد بالا نمیآید.»
امام جواد علیهالسلام فرمودند: «فرّ الی الحسین»؛ به سمت حسین فرار کن. واقعیت عکسهای این روزهای ایران هم این است. پیر و جوان، مرد و زن به سمت حسین فرار میکنند و اینطور است که ایران آباد گویی خرابهای جنگزده است و عراق ویران سالهای جنگ مدینه فاضله و اتوپیای میلیونها ایرانی شده است که پای پیاده عازم آن دیارند. هنوز مرز خسروی برای رسیدن ایرانیها باز نشده ولی آمار نشان میدهد نزدیک به نیم میلیون نفر از سه مرز دیگر به سوی نجف و کربلا رهسپارند. این آمار کنار تعداد کثیری که با هواپیما به نجف میروند یک حرف دارد: مردم به سوی حسین فرار میکنند. از غمهای روزمرهشان، از شرایط اقتصادی، از جدلهای بیفایده سیاسی، از تلخیهای اجتماعی و هزار سوراخ و رخنه فرهنگی. حالا در این مسیر بلیت هواپیما گران شود، پارکینگهای صحرایی چند دههزار از زائرالحسین به جیب بزنند، ویزا گران شود و هزار مکافات مالی دیگر؛ مگر میشود شوق حسین را خاموش کرد. شیعه برای زیارت حسین(ع) سر داده است، دستهای قطعشده دیده، بدنهای تکهتکه شده داده است. مغناطیس حسینی جذبهاش ورای این سنگ و کلوخهای بیارزش است. گریههای پارسال آن زن جوان و فرزندش در مرز مهران یادمان هست؛ با بغض گریه میکرد و از شوق رسیدن به حسین(ع) و کربلا میگفت.
امسال هم نمونهاش را در تهران دیدیم. زن افغانستانی به پهنای صورت اشک میریخت و از آرزوی رسیدن خود و فرزندانش به کربلا میگفت و موانعی که پیش رویشان است. با همه این موانع مرزها شلوغ است و کاروان حسینی از سرزمین سلمان به سمت کربلا میروند. قرار بود در این مطلب، خیلی کلاسیک از آمار بگویم و افزایش زائران و حجم بالای تردد در مرزها. اما مگر حسین(ع) با عدد و آمار و رقم قابل فهم است. اصلا کدام عددی میتواند شوق به حسین را توصیف کند؟ 20 میلیون، 25 میلیون آمار زائران حسینی در اربعین 95 از سراسر جهان است. اهل علم و معنا نیستم ولی ایکاش از یزید و دار و دستهاش تا معتصم و متوکل عباسی، تا همین صدام یزید کافر اجازه داشتند این صحنهها را ببینند. میلیونها انسان با هر تفاوت عقیده و نظر حتی در دین به کربلا میآیند و دور حسین(ع) حلقه میزنند. به راستی که حبالحسین «یجمعنا» شعار زیبایی است. حالا تمام هواداران آن ضد حسینیهای تاریخ از یزید تا صدام یزید دور هم جمع شوند، میشوند داعش.
داعشی که این چند سال دائم تهدید کرد که قطعهقطعه میکنیم، سر میبریم، ولی چه شد؟ عده آنها که به سمت حسین میآمدند بیشتر شدند. امسال اربعین با عکس محسن حججی حسینیتر شده و انگار شلوغتر است. ایرانیها انگار دارند سبقت میگیرند که خود را زودتر به کربلا برسانند و بگویند حسین جان ما از نسل سلمانیم! ما از نسل «منا اهل البیتیم»! قبول کن قربانی ما را برای حفظ حرمت حرم خواهرت. حالا مسیر هرچقدر هم سخت آمدهاند و میآیند ایرانیها. فرار میکنند به سمت حسین تا فریاد بزنند حسین جان آمدهایم کنار قدمهای جابر تا زیارت اربعین بخوانیم و عهد پاسداری از حرمت و آرمانت را تجدید کنیم. این خیل کثیر جمعیت، این همه مشتاق به سمت حسین فرار میکنند. کاش عصر روز دهم هم طفلان حسین یک ملجأ برای فرار داشتند.
کد مطلب: 18173
آدرس مطلب: https://www.hafezkhabar.ir/news/18173/سوی-حسین-فرار-کن