با توجه به رویکردی که دولت یازدهم و حالا دولت دوازدهم به حوزه زنان دارد، بنظر میرسد نگاهی که این دولتمردان به این حوزه دارند، بیش از اینکه در جهت مطالبات زنان باشد، حاصل از نگاه سیاست زده و کاریکاتوری است که در طول زمان بیش از اینکه گرههای ماجرای زنان را باز کند، منجر به انباشته شدن مشکلات آنها میشود.
به گزارش "حافظ نیوز"، مباحث مربوط به امور زنان از جمله مسائلی است که تحقیق و تفحص پیرامون زوایای متعدد آن از قدمت بسیاری برخوردار است. نگاه به زنان همواره یکی از فاکتورهای مهم تمایز ادیان و مذاهب فارغ از خواستگاه توحیدی و غیر توحیدی آن است. برای مثال نوع نگاه به زن در مسیحت، اسلام، بودا، زرتشت، یهود و... متفاوت است و هیچیک با دیگری مطابقت ندارد. طبیعتا کنکاش در چنین موضوع با اهمیتی نیز نیازمند یک چارچوب مشخص و مدون است و نمیتوان برای شناخت هرچه دقیقتر این حوزه و نکاتی که بر آن مترتب است ترکیبی از روشها و معیارها را بکار برد.
در آستانه انقلاب اسلامی نیز نگاه حاکمیت پهلوی به بانوان، از چالشهایی بود که محمدرضا پهلوی برای حفظ رژیم با آن مواجه بود. چرا که نگاه ابزار محور به زنان در جامعه دینی ایران منجر به نارضایتی بخش قابل توجهی از زنان شده بود و جلوه این نارضایتی، در روزهای منتهی به انقلاب کاملا محسوس بود چرا که زنان در شهرهای بزرگ در کنار مردان برای پایان دادن به رژیم پهلوی تلاش میکردند.
پس از انقلاب نیز کشمکشهای فراوانی در رابطه با امور زنان در کشور وجود داشت و همچنان این کشمکشهای حاصل از اختلاف نگاه به زنان، در میان مسئولین و همچنین در متن مردم موجود است و از قضا شعارهای احترام به حقوق زنان و به رسمیت شناختن نقش آنها به عنوان عنصری اثرگذار در جامعه، از عوامل تمایز بین جریانات سیاسی بشمار میآید.
توجه به خواست زنان و سوء استفاده جریانات مختلف
در سالهای اخیر هم بهانههای فراوانی برای طرح بحث و چالش پیرامون حوزه زنان بوجود آمد و گاها دامنهدار شدن حواشی این مسئله موجب رسوخ آن در بطن اجتماع شد؛ حتی پای بازیگران به عنوان یکی از گروه های مرجع در کشور به این مسئله باز شد. در این خصوص می توان تتوی فمینیستی ترانه علیدوستی و انتشار عکس آن پس از کنفرانس خبری فیلم سینمایی فروشنده را مثال زد که تا چند روز تبدیل به سوژهای جهت پرداخت اجتماعی شده بود. حساسیت جامعه به مسائل اینچنینی را میتوان در راستای اهمیت آن در بین مردم تعبیر کرد که با دقت بسیار به موضعگیری و نقد مواردی از این قبیل میپردازند.
وقتی خواسته های زنان سیاسی میشود
رقابت جناحهای سیاسی فعال کشور، برای پرچمداری حمایت از حقوق زنان از دیگر مثالهایی است که از آن به عنوان بهانهای برای توجه نمایشی به زنان یاد میشود. امری که بخصوص با آغاز دولت یازدهم در کشور بسیار پررنگتر از گذشته خود را نشان داد و مسئولین دولت به تدبیر و امید تلاش خود را در جهت استفاده از ظرفیت اجتماعی زنان در پای صندوقهای آراء بکار بستند. البته تا حدودی توانستند خود را ناجی حقوق زنان در انتخابات نشان دهند و از این طریق حمایت فعالین حوزه زنان را حداقل برای کسب پیروزی در انتخابات کسب کنند.
اما آنچه که وعده برای بهبود وضعیت اجتماعی زنان را از دیگر وعدههای دولتها متمایز میسازد، برخی سوءاستفادههایی است که در بسیاری اوقات در این باره صورت میگیرد. از مهمترینِ این سوء استفادهها از زنان و خواسته های آنان در حوزه سیاست، میتوان به احساسی کردن فضا با شعارهای نسبتا رادیکال و غیر واقعی توسط سیاسیون اشاره کرد که با توجه به ماهیت احساساتی زنان، به مراتب اثرات کوتاه مدت آن بیش از باقی روشها به جلب حمایت زنان منتهی میشود.
مثال بارز این تزریق فضای احساسی به مبحث مطالبات مربوط به زنان را میتوان در بستر تلاش رییس جمهور و رجال سیاسی نزدیک به وی در ایام انتخابات سال 92 و 96 جست. آنجا که اتاق فکر این جریان سعی در القاء بعضا اغراق آمیز محدودیت زنان داشت و ایده تحریک عواطف زنانه بانوان را برای جلب حمایت بانوان در سر میپروراند. البته باید گفت در این زمینه موفقیتهای قابل توجهی را نیز بهدست آورد.
برای نمونه باید نوع پرداخت برخی رسانهها به ماجرای ورود زنان به ورزشگاهها را به یاد آورد که در جریان آن عمدتا وجوه بهره برداری سیاسی بر سایر وجوه آن میچربید. چرا که بدون شک همه اذعان دارند که حضور بانوان در استادیومها، دغدغه زنان کشور نبوده و باید به مسائل مهمتر دیگری باید پرداخت.
وقتی که حواشی پررنگتراز متن میشود
لکن بررسی اینکه تا چه میزان سر دادن شعارهایی با محوریت توجه به زنان در دولت یازدهم به ساحت عمل راه پیدا کرد مقولهای است که نیازمند تعمق در کارنامه این دولت خواهد بود. یکی از منابعی که میتوان میزان فعالیتهای صورت گرفته در حوزه زنان در چهارسال گذشته را سنجید اظهارات شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان ریاست جمهوری است. چرا که انفعال این معاونت در برنامهریزی صحیح و تلاش برای تحقق جایگاه واقعی زن مسلمان در جامعه، شاه بیت مصاحبههای مولاوردی از زبان خودش بود. مثلا وی در مصاحبهای که 16 مرداد جاری با روزنامه اعتماد انجام داد، به وضوح تاکید کرد که این معاونت در بسیاری از مسائل بجای رسیدگی به متن درگیر حاشیه شده است.
کم توجهی به بانوان و ناکامی در کسب موفقیت عملی در مسائل امور زنانِ دولت روحانی، به اظهارات مولاوردی محدود نمیشود و تنها با مرور اتفاقاتی که در جریان معرفی وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم رخ داد، میتوان از روحیه بی اعتمادی به زنان در بین یاران روحانی پی برد.
در حالی که همگان منتظر معرفی حداقل یک وزیر زن توسط رییس جمهور به مجلس بودند، مشاهده کردیم که نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه هواداران اصلاحطلب روحانی برای این بیتوجهی رییس جمهور مطلبوبشان به زنان مجبور به علنی کردن مخالفتهای خود با روحانی شدند. حال کابینه دوازدهم خالی از حضور بانوان است.
با توجه به رویکردی که دولت یازدهم و حالا دولت دوازدهم به حوزه زنان دارد، بنظر میرسد نگاهی که این دولتمردان به این حوزه دارند، بیش از اینکه در جهت مطالبات زنان باشد، حاصل از نگاه سیاست زده و کاریکاتوری است که در طول زمان بیش از اینکه گرههای ماجرای زنان را باز کند، منجر به انباشته شدن مشکلات آنها میشود.
نگاهی که موجب خواهد شد تا استفاده از جایگاه زن و نیازها و خواسته های او درمیتینگ های سیاسی خلاصه شود تا پای کار آمدن آنها عاملی جهت رای آوری جریانات مختلف شود.