اسماعیل رئیسی گفت: به مدافعان احداث سد تنگ سرخ توصیه می کنم برای اینکه دهان منتقدان را ببندند، از سازمان پدافند غیرعامل یک مجوز تایید بگیرند. چرا این کار را نمی کنند؟

اشاره: مهندس اسماعیل رئیسی یکی از شهرداران سابق مناطق شیراز و ازجمله کارشناسان و صاحب‌نظران امور شهری است که طی چند سال گذشته، به یکی از منتقدین جدی شهرداری شیراز در حوزه‌های گوناگون عمرانی و اجتماعی تبدیل‌شده و البته در کنار نقدهایی که مطرح می‌کند، راهکارهای قابل تاملی نیز ارائه می‌دهد. انتشار قسمت اول مصاحبه ایشان با "حافظ نیوز" طی روزهای گذشته بازتاب ها و بازخوردهای بسیار زیادی به همراه داشت. ضمن احترام به آرا و نظرات کارشناسان مختلف و صاحب نظران در حوزه های گوناگون شهری و اجتماعی، به اطلاع می رسانیم پایگاه خبری تحلیلی "حافظ" بر اساس مشی مستقلانه خود، آرا و نظرات مختلف کارشناسان را از جمله رسالت ها و وظایف اصلی خود و بلکه هر رسانه آزاد دیگر می داند و تاکید می کند انعکاس خبری و مصاحبه با چهره های مختلف سیاسی و یا صاحب نظران شهری و اجتماعی به منزله تایید و همراهی با نظرات این عزیزان نبوده نیست و این امر تنها برای تبیین بهتر حقیقت و تنویر افکار عمومی صورت می گیرد.
در ادامه قسمت دوم مصاحبه مهندس اسماعیل رئیسی با پایگاه خبری تحلیلی "حافظ" را می خوانیم:

طبق صحبتهایی که مطرح کردید، شهرداری ها باید به سمت احداث کارخانجات و واحدهای تولیدی و نهایتا ایجاد اشتغال پایدار بروند. از همین منطق می توان استفاده کرد و عنوان نمود سدسازی نیز می تواند در حوزه وظایف و اختیارات شهرداری ها باشد. علت مخالفت شما با احداث سد تنگ سرخ چیست؟
طرفداران احداث سد که دیگر خوشبختانه به چند نفر محدود شده اند باید پاسخ دهند چه ضرورتی برای سدسازی در بالادست شیراز داریم؟ در آن بارندگی معروف، در دونقطه مشخص یکی پل معالی آباد و دیگری پل علی بن حمزه(ع) آب از بستر رودخانه وارد شهر شد، آیا این دلیل، منطقی می شود که بیاییم و با صرف ده ها میلیارد تومان سد بسازیم؟ خب همان دو نقطه را رفع خطر کنند که چنین هم شده است. چه لزومی به ساخت سد هست؟ مگر برای تکمه ای، کت می دوزند؟ آیا بهتر و منطقی تر این نیست که نقاط حادثه خیز را اصلاح کنیم؟
برخی موافقان احداث این سد می گویند سد تنگ سرخ درصد بسیار کمی از گنجایش دریاچه نمک را در بر می گیرد و خطری برای حیات آن ندارد. در این باره چه نظری دارید؟
در اینجا یک مغالطه وجود دارد. ملاک، آورد آب سالانه است و نه گنجایش دریاچه؟ خب اگر ملاک، گنجایش دریاچه باشد که دیگر نباید نگران دریاچه ارومیه، بختگان، پریشان و تمام تالاب های خشکیده کشور بود. دوستان، حداقل اطلاعات علمی را هم ندارند.
تبعات خشکی دریاچه، از دیدگاه شما چیست؟
دریاچه نمک از دیرباز محل دفن فاضلاب شهری و بیمارستانی بوده و بستر آن آلوده به نمک و فلزات سنگین است که خشکی آن، سبب می شود در کناردست شیراز، بزرگترین کانون تولید ریزگرد به وسعتی برابر شیراز ایجاد شود که سلامت شهروندان و هوای پاک شیراز را در خطر جدی قرار می دهد. به مطالعاتی که سالها پیش حفاظت محیط زیست فارس انجام داده، مراجعه کنید تا عمق خطر بهتر معلوم شود. آنجا آمده که بستر دریاچه آلوده به فلزات سنگین و از جمله آرسنیک است که در ترکیب با هوا اکسید آرسنیک تولید می کند، میدانید اکسید آرسنیک چیست؟ مرگ موش! مرگ موش سوغاتی سد تنگ سرخ برای شهروندان شیرازی است!  به همین دلیل حفاظت محیط زیست و دیگر مراجع ذیصلاح، هیچ گاه سد تنگ سرخ را تایید نخواهند کرد. از طرف دیگر کدام عقل سلیمی اجازه می دهد در 500 متری یکی از مهمترین شهرهای کشور سد احداث شود؟ به آقایان مدافع سد فقط توصیه می کنم برای اینکه دهان مخالفان و منتقدان را ببندند، از سازمان پدافند غیرعامل یک مجوز تایید برای احداث این سد بگیرند. چرا این کار را نمی کنند؟ اگر یک عامل انتحاری با یک قایق تفریحی خود را به دریچه تخلیه سد بکوبد، ابعاد دهشتناک آتشفشانی از ده ها میلیون متر مکعب آب و ماسه، فوق تصور است. سالها پیش به یکی از مدافعان سد تنگ سرخ پیشنهاد دادم استعلامی از شورای عالی امنیت ملی کشور به عمل آورند. آنان هیچ گاه چنین نکردند و نخواهند کرد، چون می دانند نتیجه چه خواهد بود.
اگر شهردار شیراز بودید چه ‌کارهایی انجام می‌دادید؟
شورا و شهرداری هر کسی که باشد باید تمام هم و غم خود را صرف این کند تا این دو مرکز مهم شهر را از حاشیه نشینی و انزوا خارج کرده و به متن جامعه بیاورد. متن جامعه یعنی دوری از عمران کور و بی هدف و پرهیز از بزک کردن شهر، یعنی دست و پنجه نرم کردن با مهمترین مشکلات مردم که در صدر آن به تعبیر حضرت آقا اشتغال، تضاد طبقاتی و فرهنگ است، و البته این هم نمی شود جز با تحول در جهان بینی رهبران شهر. ترافیک باید پیگیری شود اما نه با روگذر و زیرگذر سازی، جدی‌ترین راه‌حل برای ترافیک، تطبیق آن با اصول مدیریت شهری است که مهمترین محورش، خروج فعالیت‌های ترافیک ساز از هسته مرکزی شهر و نیز تقویت ناوگان حمل‌ونقل عمومی است. هم چنین باید بر اساس اصول منطقی حرکت شهر به سمت شمال غرب را متوقف نمود.
نظرشما در باره افزایش خطوط قطارهای شهری چیست؟
اگر ضرورت داشته باشد که قطعا باید انجام شود.
بازگردیم به ابتدای بحث. چه طور باید شهرداری ها را به سمت ساخت کارخانه‌ و ایجاد اشتغال سوق داد؟
همانطور که پل سازی در شهرداری ها از یک جایی شروع شد و شهردار اصفهان هر چند غلط اما جسورانه آن را آغاز کرد، باید یک سد شکن دیگر پیدا شود و برای آینده این ملک و ملت هم که شده این کار را آغاز کند. چه اشکال دارد این بار، شهردار شیراز خط شکن شود. آنگاه خواهید دید بقیه شهرداری ها هم به این سمت خواهند آمد.