گاهی وقت ها در بازار سکه و ارز و حتی در بورس اوراق بهادار، اتفاقاتی رخ می دهد که هیچ عقل سلیمی نمی تواند وجود یک مافیای مخوف اقتصادی و یا سیاسی را در پشت پرده آن، حدس بزند...

حافظ نیوز/ سرویس اقتصادی گاهی وقت ها در بازار سکه و ارز و حتی در بورس اوراق بهادار، اتفاقاتی رخ می دهد که هیچ عقل سلیمی نمی تواند وجود یک مافیای مخوف اقتصادی و یا سیاسی را در پشت پرده آن، حدس بزند.
در یک روز عادی، ناگهان سهام یک شرکت معمولی در بورس به شکل عجیبی از سوی برخی افراد ناشناس حقیقی خریده می شود.  هنوز چند روزی نگذشته که انتشار یک خبر سیاسی و یا افشای برنامه یک وزارتخانه پیرامون ایجاد و یا توسعه یک طرح صنعتی و یا یک مصوبه دولتی، سهام آن کارخانه را ناگهان تا دو برابر بالا می برد. یکی دو روز می گذرد و آنهایی که چند روز قبل از آن، سهام این واحد تولیدی و یا کارخانه را به بهای اندک خریده بودند اینک سهام آن را می فروشند و در عرض یک هفته به ثروتی بادآورده دست میابند.
واقعیت تلخ ساحت اقتصاد ملی ما در این ایام و سالها این است که فعالان بازار بورس عادت کرده اند که هرگاه سهمی ناگهان در بازار نایاب شد، انگار قرار است اتفاقی بیفتد که منجر به افزایش بهای آن سهم شود.
و در این میان تنها یقه سفیدها و آنهایی که از اخبار پشت پرده اطلاع دارند می دانند که چه خبر است و کی، باید چه سهمی را خرید.
همین اتفاق در بازار سکه و ارز نیز رخ می دهد. طی یکی دو سال گذشته، تعداد بسیاری مجوز صرافی در شهرهای مختلف به ویژه تهران برای اشخاص حقیقی صادر شده که در کمترین زمان ممکن، صاحبان خود را به ثروت های بادآورده می رسانند.
اشخاصی که از قضا از بستگان برخی مسئولان نیز هستند و اتفاقا سن و سال چندانی نیز ندارند اما در اندک زمانی، به متمولین جامعه تبدیل می شوند و یک کانون ثروت برای خود دست و پا می کنند. صرافی هایی که انگار می دانستند قرار است قیمت دلار در فلان تاریخ بالا بکشد و به همین دلیل، طی ماه های اخیر بازار را از دلار سرگردان خالی کردند و اینک نوبت فروش همان دلارهاست!
واقعیت بسیار تلخی است اما ”نوکیسگان نوظهور“ آفت این روزهای جامعه ما هستند. اشخاصی که با ثروت های بادآورده خود، در موقع لازم به کانون های قدرت کمک های مالی هنگفت می کنند و برای پیروزی آنها در انتخابات های مختلف، تلاش می نمایند.
به راستی نقش نهادهای نظارتی در این میان چیست؟