" استکبار، وصفی درونی است که لوازم و مظاهرمختلفی را می تواند درجامعه داشته باشد. خود بزرگ بینی و نشناختن حد خود درمقابل خداوند و مردم و به استضعاف کشیدن آن ها، از اوصاف درونی هستند"

 " حافظ نیوز" / انقلاب اسلام در ایران را می توان به جد تحولی شگرف در دنیا دانست. انقلاب اصیل مستضعفین جهان، برای اقامه عدل جهانی وعده داده شده به تمامی دنیای قرن ها و سده های مختلف. اما باید گفت در پس هر انقلابی مشکلات و سختی هایی نهفته وجود دارد که هر انقلاب و مردمان انقلابی باید از سد این مشکلات گاه عظیم عبور کنند.
سد هایی که اگر انقلاب نتواند از هرکدام عبور کند خود معضلی گریبان گیر انقلاب و همچنین تغییر دهنده ی خلقیات و خصوصیات آن انقلاب می شود.ذات استکبار ستیز انقلاب ایران یکی از بزرگترین حاشیه های امن نظام جمهوری اسلامی برای حفظ تمامی آنچه که می توان محتوای انقلاب دانست است. این  پس زمینه بنیادی ، مدیریت بر تمام معظلاتی است که در چند دهه ی اخیر انقلاب اسلامی رخ داده است.
" استکبار، وصفی درونی است که لوازم و مظاهرمختلفی را می تواند درجامعه داشته باشد. خود بزرگ بینی و نشناختن حد خود درمقابل خداوند و مردم و به استضعاف کشیدن آن ها، از اوصاف درونی هستند"¹ که هم آثار بیرونی و هم آثار درونی آن قادر خواهد بود چه از دورن و چه از بیرون نظامی را سرنگون و یا نظام های دیگر را در حاشیه ای نه چندان خوب نگه دارد.
از دید مفسران کلام پروردگار نیز ، استکبار و تکبر در معنای کلی یعنی اینکه انسان خود را بزرگ شمرد و در موضعی قرار دهد که لایق آن نیست و از همین رو، جزء رذایل اخلاقی شمرده می‌شود. مستکبر خود را صاحب اختیار و «رب» مردم می‌داند و تلاش می‌کند تا در میان مردم مستضعف بر مسند الوهیت نشیند.(2)
استکبار بیرونی :
نماد کامل غرب ، آمریکا است. آمریکا به عنوان نماد بالا دستی استکبار غرب است. پس از 200 سال گذر از تاریخ آمریکا و همپیمانان وی، شاهد جنگ ، چپاول و غارت مادی و معنوی مردم دنیا از آمریکای لاتین ، آفریقا ، آسیا و و حتی اقیانوسیه و هند بوده ایم. جنگ جهانی اول و دوم ،حادثه ی هیروشیما و ناکازاکی ، جنگ ویتنام و تخریب بسیاری از جنگل ها و میراث جهانی، قتل و غارت و خونریزی در افغانستان، عراق، تنها یک دهم درصد از تمامی آن چیزی است که  آمریکا در 200 سال از تولد نامشروع خود به بار آورده است.
تاریخچه آمریکا و غرب شاهد بزرگترین جنایات تاریخ در حق مستضعفان جهان است.کشتار 150 میلیون سرخ پوست آمریکایی توسط انگلو ساکسون ها و جنگ های خونریز آزادی آمریکا، سزارینی برای رشد و ورود فرزندی نامشروع به دنیای قرن جدید بود.
استکبار درونی :  
1)       عدم پذیرش استکبار بیرونی: جمهوری اسلامی ایران به عنوان تک محور مبارزه با استکبار و زیاده خواهی غرب از سال های ظهور و بروز خود مورد حملات و تهاجمات جریان استکبار بیرونی قرار گرفت. از همان ابتدای انقلاب اسلامی و شروع نهضت امام خمینی (ره) به علت محتوای درونی انقلاب  اسلامی میزان اصطحکاک با دنیای غرب به شدت افزایش یافت.این اصطحکات ذاتی حاصل محتوای دو فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی است.این دو فرهنگ به مثابه دو توده هوا برای جایگزینی نیاز به برخورد و فشار دارند. ایران به عنوان پیشانی این جبهه و علمدار ان به یقین این سطح از اصطحکاک و فشار ها را بیشتر حس و متحمل میشود. یقینا از برکات این خط مقدم بودن نیز استقلال بیشتر و پیشرفت بیشتر در صحنه های جهانی می باشد. همانطور که سایقه ی سی ساله از انقلاب اسلامی به جد نشان داده است که اتکای به درون که از نشانه های مقابله به استکبار بیرون است توانسته است این انقلاب را در عرض تنها سی سال به یکی از قطب های مهم فناوری ها در سطح جهان چه از لحاظ علمی و چه اقتدار منطقه ای برساند.
نگاهی به تاریخ معاصر ایران از زمان ورود استکبار چه انگلیس و چه فانسه و چه آلمان و آمریکا شاهد فتنه ها و شرارت های فراوان به شیوه ها و انصار مختلف خود بوده ایم. کودتا ها و قحطی ها و قراراداد های ننگین  مقدمه ای برای انقلاب اسلامی بود تا مردم و بسیاری از مسئولین به سطحی از دریافت محتوای گرگ گونه ی این جمعت باشند.
فراموشی این نوع استکبار و سنگ اندازی های بیرونی و اعتماد به این جماعت بزرگترین صدمه و از عوامل اصلی در عدم توان برای بهره برداری از نکات دیگری است که در ذیل همین شماره آورده می شود.
2)      عدم شناخت صحیح از مبانی انقلاب :  بزرگترین ظلم درونی به انقلاب و جامعه ، عدم شناخت واقعی از انقلاب روی داده شده است. ریشه و اساس هر انقلاب و میزان حفاظت و پایداری از آن در برابر مشکلات ایجاد شده ، میتواند معیاری برای ثابت ماندن ارزش ها و نیز توفیقات آن انقلاب باشد. عدم شناخت صحیح از خطوط قرمز سبب می شود در لحظه های حساس مسیر اصلی را فراموش کرده و از بیراهه ها برای نجات خود بهره ببریم.
3)      عدم پذیرش نقاط ظعف :  در هر سیستمی نقاط ضعف وجود دارد. حذف یا استفاده صحیح از این نقاط ضعف به اندازه ی تقویت نقاط قوت در پیشبرد اهداف انقلاب کمک می نماید. انتقاد و انتقاد پذیری ریشه در همین موضوع دارد. هر چند که شاید انتقاد همان توضیح و استطلاح پذیرش نقاط ضعف باشد . انتقاد پذیری یعنی مرحله ای پس از پذیرش ضعف و حرکت در جهت اصلاح آن است. پذیرش ضعف به تنهایی نمی تواند تمام مشکلات را حل نماید.پذیرش و اقدام جهت تصحیح گامی بزرگ در جهت رشد یک جامعه می باشد.
4)      نگاه تک بُعدی  به مدیریت : دید حاکم بر اقدامات در کشور دیدی تک بعدی و تک ساختاری و براساس قائده ی نانوشته ی " قبلی این را کرد و من نکنم" استوار است. بر اساس این دید تمامی اقدامات قبل و شیوه های مدیریتی حاکم در قبل به علت اختلافات سیاسی منفور و مشکل زا بوده است.منافع سیاسی حاکم در دولت قبل و بعد توان ادامه اقدامات بعدی را از ساختار سلب کرده و تنها ساختار را به سوی ناکجا اباد مدیریتی راهنمایی می کند. نمونه ی ان در سال های مدیریتی به وفور قابل مشاهده بود.
5)      اتکای به خداوند:  هرگاه از اتکای ما به خداوند کم شد و تکیه گاه ما نفت و سلاح شد آنگاه باید گفت که پایان انقلاب و تغییر به سمت غرب شروع شده است." به راستى خداوند شما را در جاهاى بسيارى و در روز حنين يارى كرد به هنگامى كه افزونى شما، شما را به شگفتى واداشت ولى بر شما چيزى سودى نكرد و زمين با همه فراخى كه دارد بر شما تنگ آمد، سپس پشت كنان برگشتيد، آنگاه خداوند آرامش خود را بر پيامبرش و مؤمنان نازل كرد و لشكرهايى فرستاد كه شما آنها را نمى‏ديديد و كسانى را كه كافر بودند، عذاب كرد و اين سزاى كافران است."²"
6)       مبارزه با استکبار درونی :  بی عدالتی از مهمترین عوامل در پوسیدگی هر نظام و حکومتی است. حکومت با کفر باقی می ماد ولی با ظلم امکان باقی ماندن آن تقریبا در حد صفر می باشد.  میزان دستیابی به عدالت در محورهای مختلف نشان دست یابی به حقایق و آرمان های انقلاب است.یکی از نشانه های مهم عدالت، مبارزه با ویژه خواری است. ارتقای عدالت اجتماعی در سطح هر کشور و کاهش فاصله طبقانی از نشانه های پیشرفت است. این مهم مگر به واسطه مبارزه با مفاسد ممکن نیست. ارتقای امنیت اقتصادی و زمینه های برابر برای رشد واحد های اقتصادی به میزان تخصص های کاری و علمی هر واحد از وظایف هر حکومتی برای رشد و پیشرفت می باشد.برخورد قاطع و بدون رودربایستی و پذیرش این مهم در اجتماع می تواند از داروهای مهم برای این مرض اجتماعی یعنی بی عدالتی باشد. برخوردهایی به دوری از هیاهو و سیاسی کاری و بدون از رسانه ای برای اقناع می تواند در این راستا کارساز باشد. نمونه های استکبار درونیافراد زیاده خواهی است که با رشوه و شیوه های مختلف سعی در رشد نامناسب و حبابی در سطح اقتصاد دارند.
 
 
****
پی نوشت :
1-      احمد بهشتی، ویژگی‌های استکبار، مجله‌ی مکتب اسلام، سال بیست‌ویکم، شماره‌ی 6، ص 38.-
2-      توبه/25-26

نویسنده : قاسم محمدی



انتهای خبر/110