استاندار فارس براین باور است که حافظ و مولانا، شاعران و اندیشمندان و حکمیانی بزرگ بوده اند که میراثی عظیم را در راستای شناسایی هستی تقدیم آدمیان کرده اند.

به گزارش حافظ نیوز،سید محمدعلی افشانی شامگاه پنجشنبه 8 مهرماه در همایش روضه خلدبرین که در بزرگداشت مولانا و حافظ در شیراز برگزار شد، گفت: مولوي و حافظ كه مهر شيراز با زادروز آنان مهرانگيزتر شده است، با داشتن شباهت هاي آشكار در نگاهشان به كرامت انساني، تقدير الهي، كوشش با توكل، داد و بيداد، ناله و فرياد، عشق و شادي، عدالت و آزادي راهي متفاوت براي عروج به قله ادبی و عرفانی و  انساني برگزيدند.
او با بیان اینکه هركدام از این شاعران از زاويه اي به دغدغه هاي انساني، رهايي، رستگاري و آزادي بشري اندیشیده و از ظلم و ستم بر انسان نالانند، خاطرنشان کرد: هردو از عجب خانقاهي و زهد ريايي درتابند و خودپسندي برنمي تابند و از اين آفت عرفان سوز و دين بربادده در فغانند.
افشانی گفت: مولوي آفريننده مثنوي معنوي، انديشه عميق خود را معطوف به ژرف انديشي در سه موضوع خدا، انسان و جهان و ميراثي عظيم در شناسايي هستي تقديم آدميان كرده است، پيچيدگي ساختار ذهني و رواني انسانها را به ژرف انديشي عميق و دقيق وصف کرده و هم استعدادها و توانمنديها و هم ضعف ها و كاستي ها را به تصوير كشيدند و همچون حافظ طرحي نو  در انداختند.
او تاکید دارد که يكي از انبوه مواردي كه مولوی کنکاش کرده، عدل وظلم، داد و بيداد، عدالت ورزي و ستمگري است. او حكيمانه و انسان مدارانه به عدل پرداخته و مسئولانه با آوايي گيرا بر ستمگري و ظلم تاخته و با ستايش از رعايت حقوق انساني و رفتار مبارك عدالت گستري، دادگران را به عرش برده و چهره مستبدان و خودكامان را اهريمني و زشت خوانده و آنان را از  عرش بر فرش كشيده است .
استاندار فارس با بیان اینکه مولانا مفاهيم بلند و عميق را در قالب واژه هاي آسان و برهنه كه قابل فهم عمومي باشد عرضه کرده است، گفت: این شاعر، عدل را قرارگرفتن هرچيز در جاي خود عنوان کرده و می سراید؛ عدل چه بود وضع اندر موضعش                         ظلم چه بود وضع در ناموضعش
او با بیان اینکه در نگاه مولوي هر ناشايسته اي جاي شايسته اي را گيردبي عدالتي و ظلم است و حاصل آن ويرانی به این سروده در تایید سخن خود اشاره کرد که مولانا می فرماید: موضع رخ، شه نهي ويراني است / موضع شه، پيل هم ناداني است و گفت: او به اربابان ستم و بيداد، سياهي آينده را نشان داده و واكنش هستي را به آنان يادآور مي شود و ستمكاران زورمند نادان را در بن چاه ويلي مي بيند كه روزي بر خلاف عدالت براي ديگران حفر كرده بودند.
استاندار فارس با بیان اینکه نزد حافظ نیز آزار خلق چنان گناه بزرگي است كه جز آن گناهي نمي بيند، خاطرنشان کرد: مولوي بسيار زيبا به شرح دادخواهي پشه اي از باد، نزد سليمان نبي پرداخته، تا نقش حكمران عادل را يادآور شود و بي مايگي ظالمان ستمگر را نمايان سازد و اين نسخه دادخواهي همه انسانهاي مظلوم و تحت ستم  تاريخ است.
او با اشاره به اشعار مولانا در این داستانسرائی، گفت: سليمان در مقام انساني پاسخگو و مسئول بر بازستاني حقوق بر باد رفته پشه تاكيد كرد و آن را از دادگري خود مطمئن ساخت .و عنوان كرد كه در زمان حكمراني فرمانرواي عادل مردمان نمي توانند بر يكديگر ستم نمايند و جايگاه ستمگران حبس و زنجير است و ماهيت ظالم را اهريمني خوانده است .
استاندار فارس تاکید دارد که مولوي در اينجا هدف انبياء را برقراري عدالت مي داند تا مناسبات انسانها عادلانه باشد و فرياد دادخواهي آنان سر به آسمان ها بر ندارد و از ناله يتيمان عرش به لرزه نيفتد.
افشانی گفت: در نگاه مولوي ، حاكميت داد آنست كه ستمگر نتواند بر ديگري ستم كند و چاره دفع بلا خشم و ستمگري نيست بلكه چاره نيكي ، گذشت و بخشش است.
استاندار فارس اضافه کرد: مورد ديگري كه مولوي عميقاً واكاوي کرده آزادي و آزاده بودن انسانهاست. او انسان را اسير بندها و محدوديت هاي قدرت، ثروت، شهوت، شهرت، حسرت و در نهايت خواسته ها و داشته هاي خويش مي داند و آدمي را تشويق مي كند كه اين بندها را بگسلد و خود را آزاد و رها کند. و به آدمي هشدار مي دهد كه حكمراني شما پايان پذير و عواقب و كيفر آن سنگين است.
استاندار فارس گفت: واضح است كه اين  غير از مسئوليت گريزي و راحت طلبي است بلكه تاكيد بر ارزش انساني و گذرا بودن نشستن بر گرده خلق و چگونگي عواقب آن است و رها شدن از تعلقات و دل كندن از آنچه بهاي انساني برايش مي دهد.
افشانی ادامه داد: مولوي بيشتر به آزادي انسان از درون پرداخته و بيشتر از آزادي دروني مي گويد ، چرا كه انسان آزاد پايه گذار جامعه آزاد  است  و معتقداست كه آزاد نبودن ما از آزاده نبودن ماست و آدميان را پيش از مرگ به آزاد زيستن  فرا مي خواند.

وی گفت: عمق باور مولوي به آزادي بشر تا  بدانجاست كه رسالت انبياء را آزادي بشر مي داند و در نظر او مولي كسي است كه بند اسارت و بندگي را از پاي انسانها بركند تا سروگونه آزاد باشند و شادي کنند و تاكيد بيش از حد او بر آزادي براي آبادي است چرا كه آبادي حاصل آزادي است.