هر ساله در آستانه 27 آذر به مناسبت شهادت دکتر مفتح و نامگذاری این روز به نام وحدت حوزه و دانشگاه مراسم و برنامههای خاصی از سوی دستگاههایی متعدد برگزار میگردد و سخنرانان محترم هر کدام در وسع روح و علم خویش سخنها میرانند.اما به عنوان یک طلبه که روزگار دانشجویی را نیز گذرانده است و امروز در جامعه فرهنگی و مذهبی مشغول به فعالیت هستم، مورد سوال بسیاری قرار میگیرم که بالاخره وحدت حوزه و دانشگاه یعنی چه؟ خلاف مروت هم نیست که بگویم، اساساً خود من هم پاسخ درست و کاملی به این پرسش نیافتهام.اما این عنوان, یعنی وحدت حوزه و دانشگاه را یک سابقه تاریخی، همراهی میکند.در زمان پیش از انقلاب اسلامی و به جهت احساس نیاز جامعه متدین تحصیل کرده در محیط دانشگاهی به بسط و توسعه و شرح مفاهیم دینی در آن محیط و انتقال این نیاز به حوزه علمیه و هشیاری نسلی از طلاب خوش استعداد و صد البته درد آشنای آن روزگار، گروهی از این حضرات برای حضوری که با تمام وجود زوایای موجود را درک و لمس کنند، وارد محیط دانشگاهی در قامت استاد و دانشجو شدند. مرحوم شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، و چند از حضراتی که امروز به نعمت حضور و حیات ایشان در عرصههای فکر و فرهنگ مغتنم هستیم، راهی محیط دانشگاه شدند.اما این واقعیت در بررسی شخصیت این حضرات، نشان دارد که قریب به اتفاق این حضرات از نسل ممتاز موجود در حوزههای علمیه بودند. کسانی که در وادی کسب علم حوزوی در نزد برترین اساتید، موفقترین ایام تحصیل را گذرانده بودند.حضور این بزرگان و امثال ایشان قطعاً برکاتی مثال زدنی داشت که کمتر منکری دارد.پس از انقلاب اسلامی و تحرک بینظیر حوزویان و دانشگاهیان در ایجاد و رشد این نهال نورس، این نیاز پررنگتر شد که این دو صنف علم آموز در کنار یکدیگر گام به سوی قلههای معرفت و علم بالاتری گذارند.این دو، دیگر دو طیف نباشند، جان واحدی باشند که مدارج رشد کشور را با یکدیگر مترقیتر و با مبناتر طی نمایند.از قضا مرحوم شهید مفتح هم در آستانه ورود به دانشگاه به فیض شهادت نائل آمد و ماندگار گردید. و روز شهادتش شد روز وحدت حوزه و دانشگاه.اما دریایی سوال و طرح پیش رو ماند که کمتر پاسخ کامل بدانها داده شد. معدودی از این سوالات, پایان بخش این کوتاه نوشت میگردد، امید آنکه روزی در آستانه شهادت دکتر مفتح به آنها پاسخی در خور داده شود.1- آیا منظور از این نامگذاری یعنی صرف حضور دانشآموختگان حوزه علمیه در دانشگاه و یا بالعکس؟2- آیا این نامگذاری یعنی دانشجوها، طلبه شوند و طلاب دانشجو؟3- آیا قصد، ایجاد حوزه علمیه در دانشگاه است و ساخت دانشگاه در حوزه علمیه؟4- آیا هدف داشتن مدرک دانشگاهی برای طلاب است و از آن سو کسب سطوح حوزوی برای دانشجویان؟5- آیا با هم افزایی این دو, مسیر کسب علم برای راهگشایی در جامعه دینی منظور نظر بوده است؟6- آیا شبیه سازی نظام آموزشی حوزه و دانشگاه به یکدیگر یعنی وحدت؟7- آیا آرمان مشترک حوزه و دانشگاه یعنی وحدت؟8- آیا وحدت یعنی وحدت نظام هماهنگ پرداخت و امور اداری و استخدامی همانند؟9- آیا وحدت یعنی فقط برپایی کرسیهای نظریه پردازی دانشگاهی در حوزه و بالعکس؟10- آیا وحدت حوزه و دانشگاه یعنی برگزاری سمینارها و هم اندیشیهای دانشگاهی با حضور روحانیت و بالعکس؟11- آیا وحدت حوزه و دانشگاه یعنی نزدیک شدن دو طیف علم آموخته به جهت تفاهم بیشتر؟12- آیا وحدت به معنای فلسفی آن مورد دقت است؟13- آیا وحدت حوزه و دانشگاه یعنی طلاب هم درسهای خود را واحد، واحد بخوانند و دانشجویان هم مباحثه کنند؟14- آیا وحدت حوزه و دانشگاه یعنی در قامت علم و علم آموزی، درد جامعه و فرهنگ را درمان نمودن؟15- آیا پاسخی کامل به این پرسشها موجود است؟معزی، محمدحسین - به مناسبت27 آذر