ترس حاکمان عربستان از ایران/حاکمان عربستان باید بترسند از نتیجه کارهای خود ونیزاز کسانی که آنها را عروسک خواستههای خود کردهاند
شاهزادگان شکم چران عربستان هم که کشورشان یکی از حامیان مالی، تبلیغاتی و سیاسی صدام حسین بود، این واقعیت را میدانند و نیز میدانند که ایران حتی نسبت به رفتار عربستان و کویت و ... در دوران جنگ تحمیلی تا کنون نجابت بخرج داده و با سکوت و مدارا چشم بر هم گذاشته و گذشته است وگرنه میتوانست پس از سقوط صدام یقهی تک تک این کشورها را بگیرد و تنبیهشان کند.
به گزارش حافظ نیوز
الف ــ سفیر عربستان در عراق با همراهی رسانههای وابسته به این کشور اعلام کرده است که ایران قصد داشته است او را ترور کند. به گمان من هر کودکی که الفبای سیاست را بداند و از رفتار عمومی و دیپلماسی منطقهای و جهانی ایران از سالهای پس از انقلاب آشنا باشد، با شنیدن و خواندن چنین ادعاهایی، از خنده روده بر خواهد شد. جهانیان و حتی دشمنان دیرپای ایران میدانند و با همهی وجود درک کردهاند که جمهوری اسلامی ایران بر مبنای اصولی که از بن دندان به آن باور دارد، حتی در دفاع از خود در طول سالهای جنگ تحمیلی حزب بعث علیه ایران، ذرهای از اصول اسلامی و انسانی و ارزشهای خود کوتاه نیامد و از جوانمردی در دفاع روی برنتافت.
شاهزادگان شکم چران عربستان هم که کشورشان یکی از حامیان مالی، تبلیغاتی و سیاسی صدام حسین بود، این واقعیت را میدانند و نیز میدانند که ایران حتی نسبت به رفتار عربستان و کویت و ... در دوران جنگ تحمیلی تا کنون نجابت بخرج داده و با سکوت و مدارا چشم بر هم گذاشته و گذشته است وگرنه میتوانست پس از سقوط صدام یقهی تک تک این کشورها را بگیرد و تنبیهشان کند.
ارزشهای ایرانی با ترور مخالف است و ایران خود را قدرتمندتر از این میداند که برای تنبیه نادانهایی که علیه اش دشمنی میکنند به چنین شیوههایی متوسل شود. ایران پاسخ خود را در مدیریت میدان مقاومت منطقه داده است و میدهد. با توجه به این واقعیتها، چرا سفیر عربستان چنین ادعایی را مطرح میکند؟
ب ــ به نظر میرسد که ترس حاکمان عربستان کاملاً طبیعی است. آنها از دروغهایی که به ایران نسبت میدهند نمیترسند. ترس آنها به این دلیل طبیعی است که خاندان پادشاهی عربستان سالهاست که میلیاردها دلار هزینه کردهاند و در میان تودههای مردم و آزادیخواهان منطقه و جهان نسبت به خود نفرت خریدهاند. آنها با دخالت نظامی در بحرین و مشارکت با آل خلیفه در زمینهی سرکوب آزادیخواهان بحرینی، مردم این کشور را علیه خود برانگیخته و به دشمنان قسم خوردهی خود تبدیل کردهاند.
شاهزادگان سبک مغز عربستان با حملات وحشیانهی هوایی و توپخانهای و استفاده از سلاحهای ممنوعه علیه شهرها و روستاهای یمن و کشتار شهروندان بی دفاع یمنی، توفانی از خشم و نفرت علیه خود بپا نمودهاند. حاکمان عربستان با زادن و پرورش تروریستهایی ددمنش و گسیلشان به کشورهای عراق، سوریه، لیبی، سومالی، نیجریه، کشورهای اروپایی و ... حتی دوستان خود را به دشمنانی انتقامجو تبدیل کردهاند. شهروندان مظلوم و بی پناه کشورهایی که چند سال است از مزدوران و تروریستهای پروردهی عربستان، زخم برداشتهاند و کودکان، مادران، پدران، بیماران، پدربزرگها و مادربزرگهای خود را با انفجار و ترکش بمبها و گلولههای فرزندان خونی و پولی عربستان از دست دادهاند، ساکت نمینشینند.
آنها گلوی مرمرین شاهزادگان خونخوار سعودی را خواهند گرفت و این واقعیت را حاکمان آدم کش عربستان بخوبی میدانند. پس طبیعی است که از آتش انتقام مردمان این کشورها بترسند. طبیعی است که خواب به چشمشان نیاید؛ و طبیعی است که وحشت زده و مستأصل، به این و آن چنگ بیندازند و انواع سناریوهای تبلیغاتی ابلهانه و مضحک را به قلم به مزدهای الشرق الاوسط و حتی به رسانههای مواجب بگیر اروپایی و آمریکایی سفارش دهند. آنها میدانند دیر یا زود نسبت به کشتاری که در منطقه و اروپا براه انداختهاند باید پاسخگو باشند. میدانند آتشی که برافروختهاند، بزودی پشت کاخهایشان خواهد رسید و شاید هرم آن را از هم اکنون احساس میکنند که جیغشان درآمده است.
ج ــ درست گفتهاند که نادانها از سرنوشت همگنان خود پند نمیگیرند. حاکمان جدید و تازه به دوران رسیدهی عربستان اگر اندکی خرد و تجربه داشتند باید از سرنوشت صدام حسین بعد از حمله به کویت و اشغال آن کشور درس میگرفتند. صدام را کسانی از اریکهی قدرت به زیر کشیدند که او را برای حمله کویت تشجیع کرده بودند. صدام گمان میکرد دریافت پاداش وعده داده شده به او بخاطر برپایی جنگ علیه ایران زمان اش رسیده است.
وعده دهندگان هم مستقیم و غیر مستقیم گمان باطل او را تقویت کردند و او را به باتلاقی کشاندند که عوافب اش را از پیش تعیین کرده بودند: برچیدن بساط حزب بعث. چرا که تاریخ مصرف صدام به پایان رسیده بود. اکنون، آنها که شاهزادگان کودک و تهی مغز عربستان را برای ددمنشیها و آدمکشیها تحریک و تشویق میکنند و با حمایتهای آشکار و پنهان خود، عربستان را به سوی همان باتلاق هدایت مینمایند، خواب سنگینی برای عربستان دیدهاند. منطقاً تعبیر این خواب چندان به درازا نمیکشد. من فکر میکنم یکسال بعد باید منتظر تعبیر این خواب باشیم: عربستانی از هم گسیخته و چند پاره شده.
حاکمان عربستان باید بترسند؛ اما بیش از هر چیز باید از نتیجه کارهای خود وحشت داشته باشند؛ و نیز باید از کسانی که آنها را عروسک خواستههای خود کردهاند بیشتر واهمه داشته باشند.