طعنه فیش های نجومی برخی مسئولان به «بنیان انقلاب اسلامی» و حکایت کوخ نشینانی که سرنوشتشان در دست مدیران تجمل گراست!
حافظ نیوز/ سرویس سیاسی اوایل پیروزی انقلاب بود و مردم در تب و تاب عینیت بخشیدن به آرمانهای انقلاب. در نهادهایی چون سپاه پاسداران، در هر بخش و ارگانی صندوقی درست کرده بودند که در انتهای هر ماه، هر کس هر مقدار که نیاز مالی داشت از آن صندوق پول بر می داشت و خبری از پرداخت حقوق های ثابت نبود. و البته در آن ایام، موجودی این قبیل صندوق ها هر چند اندک اما هیچگاه تمام نمی شد چون مدیران و مسئولان و کارگزاران در آن «دوران طلایی فراموش شده»، تنها به مقدار نیاز خود و خانواده شان از بیت المال برداشت می کردند و در بسیاری از مواقع، «قناعت» سبب می شد حتی کمتر از نیاز خود برداشت کنند و اینچنین شد که در آن سالها انقلاب خمینی توسط چنین کارگزارانی تثبیت شد و امروز...
فلان مسئول مملکت که از ده ها مزایای رفاهی و غیر رفاهی از جمله منزل سازمانی و خودروی شخصی متعلق به بیت المال و ده ها ضریب حقوقی تحت عناوین مختلف بهره می برد، هر ماه ده ها و بلکه صدها میلیون تومان حقوق می گیرد و در حالی که خود و فرزندانش در یک رفاه غیر قابل باور دست و پا می زنند، دائما از لزوم برقراری ارتباط عمیق تر با آمریکا سخن می گوید تا بلکه مشکلات اقتصادی مردم در فضای «پسا برجام» حل شود! اینها همان مدیرانی هستند که حتی وقتی می خواهند همایش اقتصاد مقاومتی نیز برگزار کنند، آن را در هتل های لوکس تهران و یا شمال برگزار می کنند و البته همواره دست پُری در ارائه آمار و گزارش عملکرد دارند! چنین مدیرانی که باید آنها را فرزندان خلف کارگزاران سازندگی و حزب مشارکت نامید، همانهایی هستند که طی دو دهه اخیر، به دلیل دوری از متن جامعه هیچگاه درک درستی از مطالبات و مشکلات مردم نداشته اند و شاید به همین دلیل است که هیچگاه تصمیماتی که برای حل مشکلات مردم در کاخها گرفته شده، گرهی از مشکلات کوخ نشینان حل نکرده است.
آنچه که آن را «جمهوری اسلامی» می نامیم، همان است که در طول تاریخ خود بیش از هر عامل دیگر متکی به پشتوانه مردمی و اعتماد عمومی بوده و تا این اعتماد و پشتوانه وجود دارد، مردم در همه صحنه های دفاع از آن حضور خواهند یافت اما این اعتماد و پشتوانه امروز به دلیل همین فیش های نجومی و غیر قابل تصور برخی مسئولان خدشه دار شده و اگر تدبیر فوری برای حل این مسئله اندیشیده نشود، لطمات بسیار جدی تری نیز بر آن وارد می شود.
امروز زمان آن نیست که دولت یازدهم یقه دولت قبل را بگیرد که بنیان این مسئله از زمان شما آغاز شده و یا دولت قبل، فیشهای نجومی دولت های قبل تر را افشا کند و ... بلکه همه قوا، مسئولان و نهادهای نظارتی که طی این سه دهه، از وجود حقوق های سرسام آور برخی مدیران و مسئولان اطلاع داشتند و دم بر نیاوردند مقصرند و امروز که در این باره یک مطالبه جدی در سطح جامعه ایجاد شده، وقت آن است که در برخورد با این غده سرطانی، چاره اندیشی ریشه ای صورت گیرد و نه برخوردهای سیاسی و رسانه ای.
و دست آخر ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بدانیم ریشه بسیاری از مشکلات موجود کشور، در تصمیمات و اقدامات همان مدیرانی نهفته است که حقوق های سرسام آور شبهه ناک، همواره مانع از آن می شود که بتوانند تصمیمات درست و صحیح اتخاذ کنند و یا درد مردم را به درستی فهم کنند.
مسلما با تداوم حاکمیت چنین مدیران و مسئولانی(هر چند انگشت شمار)، حتی اگر یک یا چند صفر از فیش های حقوقی آنها نیز کم شود، آنها باز هم راهی برای تداوم تجمل گرایی و اشرافیت تحت عناوین دیگر خواهند یافت و البته باید بدانیم انقلاب اسلامی با چنین مدیرانی هیچگاه به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.
نویسنده: مصطفی مشفقیان