در سالهای پس از دفاع مقدس که رهبر انقلاب خطر خوی اشرافیگری و ظهور طبقه جدیدی در اقتصاد و سیاست را گوشزد کردند، برخی گمان میکردند که پیامد آن، تنها انحرافی است که در سبک زندگی بخشهایی از جامعه شکل میگیرد و رفتارهای خلاف شرع و اخلاق را رواج میدهد. اما به تدریج مشخص شد که طبقه اشراف و مترفین همانند نمونههای تاریخی عصر انبیاء، جریانی از مخالفان سیاسی را نیز برای جبهه حق و عدل ایجاد میکنند و تلاش میکنند تا محمل تضعیف آرمانهای امت اسلامی شوند.
در سالهای پس از دفاع مقدس که رهبر انقلاب خطر خوی اشرافیگری و ظهور طبقه جدیدی در اقتصاد و سیاست را گوشزد کردند، برخی گمان میکردند که پیامد آن، تنها انحرافی است که در سبک زندگی بخشهایی از جامعه شکل میگیرد و رفتارهای خلاف شرع و اخلاق را رواج میدهد. اما به تدریج مشخص شد که طبقه اشراف و مترفین همانند نمونههای تاریخی عصر انبیاء، جریانی از مخالفان سیاسی را نیز برای جبهه حق و عدل ایجاد میکنند و تلاش میکنند تا محمل تضعیف آرمانهای امت اسلامی شوند.
به عنوان شاهد ماجرا، جریان اعتراضات ۹۹ درصدی پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا، نشان داد: جامعهای که توازن برخورداریها در آن از میان برود، همواره در معرض ناپایداری است، حتی اگر به ظاهر بالاترین قدرت نظامی و سیاسی جهان و بیشترین درآمد ملی را داشته باشد. ماجرای »جنبش وال استریت« در واقع اعتراض به اولویت حفظ منافع طبقات سرمایهدار و ذینفوذ، در مقابل طبقه متوسط و محروم نزد سیاستگذاران ایالات متحده بود، امری که ثمره آن جامعهای با شکاف طبقاتی گسترده و نارضایتی عمومی است. نتیجه این وضعیت چیزی نیست جز «کشوری با حاکمیّت اشرافی، با قلّههای ثروت و درّههای بدبختی و نابسامانی و فقر و محرومیّت. »
بحران فیشهای نامتعارف مدیران دولتی در کشور ما نیز تنها با تذکر رهبر انقلاب که این موارد را هجوم به ارزشها دانستند و بر لزوم پیگیری و برخورد قاطع دولت با حقوقهای نجومی تاکید کردند، وارد فاز جدیدی شد. و الا تا پیش از این ، نوع برخورد پاستورنشینان با بحران فیشهای حقوقی از جنس سلب مسئولیت و مقصر دانستن دولت گذشته در این عرصه بود. بر همین اساس محمد باقر نوبخت اگرچه از مردم پوزش طلبید اما این عذرخواهی را پای دولت قبل نوشت و بیان داشت که قوانین دولت گذشته سببساز بروز چنین مشکلی شده است. اسحاق جهانگیری معاول اول روحانی نیز به همین منوال دولت قبل را مقصر دانست و به جای پاسخگویی به افکارعمومی ژست افشاگرانه به خود گرفت. رئیس جمهور هم پیش از سخنان رهبرمعظم انقلاب در ارائه گزارش خود درباره عملکرد دولت گفت «حقوق بالای چند نفر را تبدیل به مسئله ملی نکنیم»
اما پس از سخنان رهبری که به مثابه یک تلنگری به دولت بود، پاستورنشینان رویه کلامی خود را تغییر داده و نشان دادند نسبت به برخورد قاطعانه با موضوع مصمم هستند.
پرداخت وامهای نجومی به مدیران آن هم با کارمزد کمتر از ۲ درصد در شرایطی است که این روزها جمع کثیری از جوانان در صف انتظار برای دریافت وامهای ۱۰ میلیونی خود این پا و آن پا میکنند اما در مقابل مدیران برخی مجموعههای دولتی، بیمهای، پولی و بانکی وامهای کلان دریافت میکنند.
مساله فیشهای چند صد میلیونی و نحوه توجیه آن توسط دولت را میتوان جدا از تاثیر آن بر افکار عمومی و اثرات تخریبیاش بر دولت و حتی نظام در بستهای دیگر یعنی در تبارشناسی دولت یازدهم و به اصطلاح «مکتب نیاوران « تحلیل و بررسی کرد.
ریشههای نظری مکتب نیاوران در جمهوری اسلامی را باید در خطبههای معروف هاشمی رفسنجانی جستوجو کرد آنجا که آیتا.. صریحا جماعت حزباللهی از جنگ بازگشته را عدهای جلنبر خواند و گفت این رفتارهای «درویشمسلکانه» وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده است که مسئولان به «مانور تجمل» روی آورند. از امروز بهخاطر اسلام و انقلاب، مسؤولان وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند!
وقتی خطیب نماز جمعه تهران و رئیسجمهور کشور در رسمیترین تریبون مملکت صریحا سادهزیستی و غیر اشرافیگری را با «جلنبر بودن» و «یقه چرک بودن «معادل میداند آنگاه فساد هم براحتی تئوریزه میشود و آنجاست که پدر معنوی و مادی دولت یازدهم میتواند بهصراحت از مانیفست مکتب نیاوران و البته مکتب با سابقهتر«نوق» رونمایی کند:
»اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتی ما یک سدی را میسازیم و مثلاً 10 میلیارد خرج میکنیم، ممکن است از قِبَل آن، 500 میلیون هم اختلاس شود اما این سد برای کشور میماند و هیچکس نمیتواند از این سد اختلاس یا دزدی کند». (بیپرده با هاشمی، مصاحبه قدرتا... رحمانی با هاشمیرفسنجانی. ص۱۸۴ )
در مکتب نیاوران میتوان گفت ایرادی ندارد، عدهای از مستضعفان هم زیر چرخهای توسعه له شوند، تنها در مکتب نیاوران است که مستضعفان که ولینعمت انقلابند تبدیل به قشر آسیبپذیر میشوند .