به گزارش "حافظ نیوز" ، روز چهارشنبه دوازدهم اسفند، دفتر نخست وزیر ترکیه خبری را منتشر کرد که تنها برای دیپلمات ها و مقامات رده بالای این دو کشور غیر منتظره نبود. بنا بر اعلام دفتر نخستوزیر ترکیه، داوداوغلو در روزهای جمعه و شنبه 4 و 5 مارس (14 و 15 اسفند) در رأس هیأتی اقتصادی و سیاسی به ایران خواهد آمد.
تابناک، با توجه به تحولات اخیر میدانی در سوریه و تحرکات همزمان و هماهنگ اخیر عربستان و ترکیه برای مداخله در سوریه، این خبر برای بسیاری غیرمنتظره بود. با این حال، پرداختن به چرایی و دلایل این سفر غیرمنتظره نخست وزیر ترکیه به تهران ضروری به نظر میرسد. پاسخ به چرایی سفر نخست وزیر ترکیه به تهران را باید در دو سطح اقتصادی و سیاسی ـ امنیتی ارزیابی کرد.
اهداف اقتصادی
در این سفر قرار است وزرای اقتصاد، گمرک و تجارت، انرژی، حمل و نقل و ارتباطات و توسعه، کارشناسان و مسئولان دولتی و شماری از نمایندگان اصحاب رسانهای مهم ترکیه، داوداوغلو را همراهی کنند. با مشاهده ترکیب هیأت ترک، اهداف اقتصادی سفر برجسته میشود.
پس از حصول و اجرایی شدن توافق هستهای و اعلام برداشته شدن تحریمهای بین المللی و پس از حضور هیأتهای تجاری از کشورهای مختلف دنیا، این اولین سفر یک هیأت بلندمرتبه اقتصادی سیاسی ترکیه به ایران است. پیش از هر چیز، لازم است نگاهی به حجم مبادلات میان این دو کشور در چندین سال اخیر بیندازیم.
در حالی که اشتهای کشورهای جهان برای استفاده از فرصتهای تجاریِ ایجادشده در ایران پس از رفع تحریمهای اقتصادی افزایش یافته است، ترکیه به دلیل سیاست خارجیاش نتوانست حتی از قراردادهای تجاری خاصی که از پیش با ایران داشت، بهرهمند شود. یک توافقنامه ترجیحی، محصول مذاکراتی بود که یک دهه به طول انجامید و از یکم ژانویه ۲۰۱۵ رسماً اجرایی شد.
در این توافق، تعرفههای گمرکی ۱۴۰ محصول ترک و ۱۲۵ محصول ایرانی با هدف تجارت دوجانبه به ارزش ۳۵ میلیارد دلار تا پایان آن سال، کاهش یافت. روزی که توافق مذکور اجرایی شد، نیهات زیبکجی، وزیر اقتصاد وقت ترکیه، آن را «آغازی بسیار مهم برای تجارت، دوستی و همکاری سیاسی و اقتصادی میان ترکیه و ایران» خواند.
اما دیری نپایید که خوشبینیها در روابط تجاری میان تهران ـ آنکارا خاتمه پیدا کرد و ناامیدی جای آن را گرفت. به طوری که حجم مبادلات تجاری دوجانبه در پایان سال ۲۰۱۵ تنها ۹.۷ میلیارد دلار بود و نه تنها به هدف نزدیک نشد، بلکه از آمار ۱۳.۷ میلیون دلاریِ سال ۲۰۱۴ نیز پایینتر بود. واردات ترکیه از ایران ۳۸ درصد کاهش یافت و به ۶.۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ رسید و صادراتش به ایران نیز با کاهشی ۵.۷ درصدی، رقم ۳.۶۶ میلیارد دلار را تجربه کرد.
با توجه به اینکه ترکیه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از ایران خریده، کاهش صادرات نشان میدهد که ترکیه خرید کالاهای ایرانی غیرگازی را کاهش داده است. به همین ترتیب، صادرات برخی محصولات ترکیه مانند غذا، آهن و فولاد، مواد شیمیایی و محصولات زیرشاخه صنایع موتوری که انتظار میرفت بعد از توافق افزایش یابد، هنوز جامه عمل به خود نپوشیده است.
کاهش حجم مبادلات تجاری -از سال ۲۰۱۲ تا کنون- نشان میدهد که روابط تجاری ترکها و ایرانیان به سمتی میرود که دو همسایه تنها کالاهای ضروری را از یکدیگر بخرند. در سال ۲۰۱۲، با وجود تحریمها، حجم مبادلات تجاری ۲۱.۸۹ میلیارد دلار بود؛ سال ۲۰۱۳ به ۱۴.۵ دلار کاهش یافت و دو سال بعد از آن با افتی دیگر، به ۹.۷ درصد، یعنی پایینترین میزان چهارسال گذشتهاش رسید.
اما دلیل این سیر کاهشی در روابط اقتصادی میان این دو کشور چه میتواند باشد؟
چندی پیش «رها چاموراوغلو»، نویسندهای که کارشناس روابط ایران ـ ترکیه است و پیشتر نماینده حزب حاکم عدالت و توسعه در پارلمان بوده، در گفت وگو با المانیتور گفت: سیاست ترکیه در قبال سوریه عامل اصلی کاهش روابط تجاری دوجانبه است. او در این رابطه گفت: «چند وقتی است که جناحهای نزدیک به دولت در ترکیه، لحن منفی و غیردوستانهای علیه شیعیان به خود گرفتهاند. همین شعارها علیه بشار اسد نیز به کار گرفته میشوند که به نوعی، شیعه شناخته میشود. از آن سوی، روستاهای محاصرهشده شیعیان در سوریه و وضعیت حزنانگیز در آنجا مورد توجه ترکیه نیست. ترکیه ضمنی در مسأله اعدام آیتالله نمر، از سعودیها حمایت کرد و گفت که این امر مسأله ای داخلی است. همین مورد نیز بر روابط ترکیه با ایران اثرگذار بود».
چامور اوغلو تأکید کرد که روابط سیاسی، عامل مهمی در پیوندهای اقتصادی است. او گفت: «دولت در اقتصاد ایران نفوذ بالایی دارد و این بدان معناست که تصمیمهای حکومتی نقش مستقیم بر روابط تجاری خواهند داشت». وی افزود: «اعداد و ارقامی که حالا میبینید، پایینتر هم خواهند رفت، مگر آنکه روابط ترکیه و ایران بهتر شود. نباید فراموش کرد که ایران اکنون گزینههای بیشتری به دلیل رفع تحریمها دارد».
چاموراوغلو با اشاره به اینکه یکی از مزایای تجارت میان ایران و ترکیه، مسأله سهولت حمل و نقل است، گفت: «اگر ترکیه بتواند سیاستهای خود در سوریه و عراق را به طریقی مدیریت کند که با ایران منافع مشترک داشته باشد، حجم تجارت فیمابین میتواند تا ۲۰ میلیارد دلار در سال افزایش یابد».
بنابراین، قطعا مواضع متعارض تهران-آنکارا در سوریه و عراق تأثیر مستقیمی بر کاهش حجم مبادلات تجاری میان آنها داشته است. به نظر میرسد در وضعیت کنونی، این شرایط بیش از آنکه به ضرر ایران باشد، به ضرر ترکیه است. چراکه در دوران پسابرجام ایران جایگزینهای بیشتری برای تجارت خارجی دارد؛ اما در صورت تداوم این وضعیت، ترکیه منافع اقتصادی زیادی را در نتیجه رقابتی شدن بازار اقتصاد ایران و حضور کشورهای دیگر در بازار ایران از دست خواهد داد.
بنابراین، مقامات ترکیه به این نتیجه رسیدهاند که نباید از رقابتهای بین المللی برای حضور بیشتر در اقتصاد ایران عقب بمانند و هدف عمده از سفر اوغلو به تهران را باید در همین راستا ارزیابی کرد. حال باید منتظر بمانیم و ببینیم که «تحریمهای پنهان» متقابل میان این دو کشور با سفر نخست وزیر ترکیه به تهران از میان برداشته خواهد شد یا خیر. به نظر میرسد به رغم همه اختلاف نظرهای دو کشور در سوریه، باید منتظر گشایش اقتصادی در روابط میان دو کشور در آینده نزدیک با توجه به مزیتهای نسبی اقتصادی طرفین باشیم و سفر داود اغلو میتواند نقطه عطفی در این زمینه باشد.
اهداف سیاسی-امنیتی
بدون شک اگر بخواهیم در میان اهداف سیاسی-امنیتی هدف عمدهای را پیدا کنیم که در دستور کار هیأت ترکی قرار دارد، موضوع سوریه و مسائل مرتبط با آن است. ترکیه خواستار کنارهگیری بشار اسد از قدرت در سوریه است و در مقابل ایران از حامیان اصلی بشار اسد در منطقه محسوب میشود. رویترز میگوید، سفر داود اوغلو فرصتی است تا این دو همسایه اختلافات بر سر مساله سوریه را کاهش دهند.
به نظر میرسد در این سفر، دو طرف بحثهای جدی در مورد سوریه و اختلافات فی مابین داشته باشند. به نظر میرسد مهمترین محورهای مورد بحث در مورد سوریه را باید شامل موارد زیر دانست:
نخست، اوغلو میخواهد به ایران اطمینان دهد که نزدیکی و همکاری نظامی اخیر میان عربستان و ترکیه در سوریه برای مقابله با ایران نیست و ایران را هدف قرار نخواهد داد. در واقع، آنکارا میخواهد نشان دهد در شرایط کنونی به رغم اختلاف نظرها در سوریه، روابط با ایران به اندازه روابط با عربستان مهم است.
دوم، ممکن است آنکارا طرح جدیدی در مورد حل و فصل بحران سوریه و کاهش اختلافات فی مابین داشته باشد و بخواهد آن را با مقامات ایران در میان بگذارد.
سومین محور مورد بحث ممکن است مسأله کردها باشد. با توجه به اینکه کردهای سوریه در وضعیت کنونی تحولات سوریه همکاری و هماهنگی نزدیکی با ایران و روسیه دارند و در مقابل روابط پرتنشی نیز با ترکیه دارند، ممکن است نخست وزیر ترکیه در این سفر از ایران بخواهد تحرکات اخیر کردهای سوریه در مقابل ترکیه را کنترل کند. در واقع، از آنجایی که پیشرویهای کردهای شمال سوریه معضلات امنیتی زیادی را در مرزهای ترکیه به وجود آورده و این معضلات امنیتی میتواند به درون جامعه کرد ترکیه نیز سرایت کند، به همین دلیل از ایران تقاضا خواهد شد کردها را کنترل کند و تحرکات آنها صرفا محدود به مرزهای سوریه شود.
موضوع محتمل چهارم شاید انتقال پیامی از ترکیه به روسها باشد. قطعا اگر پیامی باشد که باید از آنکارا به مسکو منتقل شود، محتملترین و بهترین مسیرش تهران خواهد بود. محتوای این پیام میتواند هشدار و یا ازسرگیری روابط و کاهش تنش باشد.
در پایان فارغ از اهداف سفر، این سفر قطعا نقطه عطفی در بهبود روابط تهران-آنکارا خواهد بود و میتواند زمینههای همکاریهای سیاسی-اقتصادی هر چه بهتر میان دو کشور را فراهم آورد.
منبع: جهان