ایران اسلامی در این ایام که سی و هفتمین بهارش را سپری می کند، بیش از هر زمان دیگر به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است. قدرتی که با تکیه بر برخی عوامل درون زا و برون زا، می رود تا طی سالهای آتی به یک قدرت جهانی تبدیل شود.
آشنایی با «هشت عامل راهبردی» که ایران اسلامی را به یک ابرقدرت جهانی تبدیل خواهد کرد
20 بهمن 1394 ساعت 17:29
ایران اسلامی در این ایام که سی و هفتمین بهارش را سپری می کند، بیش از هر زمان دیگر به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است. قدرتی که با تکیه بر برخی عوامل درون زا و برون زا، می رود تا طی سالهای آتی به یک قدرت جهانی تبدیل شود.
حافظ نیوز/ ایران اسلامی در این ایام که سی و هفتمین بهارش را سپری می کند، بیش از هر زمان دیگر به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است. قدرتی که با تکیه بر برخی عوامل درون زا و برون زا، می رود تا طی سالهای آتی به یک قدرت جهانی تبدیل شود.
در ادامه، به صورت اجمالی به برخی از آنها اشاره می کنیم:
نخست؛ ارائه الگویی برای افکار عمومی منطقهای و بینالمللی
درک این اقتدار سبب ارتقاء جایگاه روحیه و اراده در جهان اسلام هم در افکار عمومی منطقهای و هم بینالمللی میشود. و هم در نخبگان طرفدار الگوی جمهوری اسلامی در منطقه میشود.
دوم؛ سیاست ورزی
حل کردن بسیاری از مشکلات منطقهای پیرامون جمهوری اسلامی، بدون نقش و بازیگری فعال این کشور امکانپذیر نبوده و نیست؛ به عبارتی جمهوری اسلامی مرجع نهایی حل بیشتر معضلات امنیتی و هویتی منطقه هست؛ و این همان مبحثی است که بر روی آن توافق بینالمللی وجود دارد.
سوم؛ ارائه الگویی مؤثر از یک حکومت “مردمسالار دینی“
جمهوری اسلامی توانسته ضمن آمیختگی به اسلام، به لحاظ روششناختی و هستیشناختی از آموزههای مردمباوری نیز بهره جسته است، مدل و الگویی که منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به دلایل متعدد که از حوصله این بحث خارج است از آن محروم است و نظامهای سیاسی در این منطقه یا جلوهای موروثی دارند، یا میلیتاریستی و یا سکولار و نامتناسب با بستر فرهنگی اجتماعی مردم این منطقه. در این شرایط است که ضریب نفوذ و تأثیرگذاری قدرت جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود.
چهارم؛ حوزه تعلقات متناسب با سطح قدرت بینالمللی
ایران کشوری با نقش و جایگاه منطقهای و بینالمللی است، لذا حوزه نفوذ و استراتژیک این کشور با کشورهای دیگر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا متفاوت است. حوزه تعلقات این کشور نیز با سایر کشورهای این منطقه متفاوت است. ایران کشوری با ابعاد مختلف قدرت سخت، نرم و هوشمند است. دامنه نفوذ این کشور نیز متکثر است از آمریکای لاتین گرفته تا آسیای شرقی. این کشور کمتر به قدرت سخت متوسل میشود، مگر در دفاع مشروع از خود (که طی 8 سال جنگ تحمیلی از آن بهره برد). از قدرت نرم برای اقناع سایر بازیگران بینالمللی بهره میبرد، واجد ایدئولوژیای تأثیرگذار است که کمتر بازیگر منطقهای از آن بهرهمند است و ترکیبی از قدرت نرم و سخت در قالب قدرت هوشمند برای نفوذ بر همپیمانان خود دارد.
پنجم؛ توان اقناع متحدان، بهعنوان یکی از مسائلی ایدئولوژی انقلاب اسلامی
بعد اصلی اعمالنفوذ این کشور، اقتدار و مشروعیت تصمیماتی است که از ناحیه این کشور اتخاذ میشود، پیش و بیش از اینکه متحدان این کشور، با قدرت ایران، آشنا باشند با توان اقناع و بهرهوری از مکانیسمهای مشروع اقتدار این کشور آشنا میشوند.
ششم؛ معرفی اسلام بهعنوان عامل تغییر در بلوکبندی قدرت بینالملل
نقش جمهوری اسلامی ایران در تحقق بیداری اسلامی، بازیابی هویت ملتهای مسلمان، مطرح شدن جهان اسلام بهعنوان یک قطب تأثیرگذار در مسائل جهانی و دستاوردهایی است که در دو، سه دهه اخیر برای جهان اسلام به دست آمده است. دستاوردهایی که با وجود تلاشهای همهجانبه غرب علیه مسلمانان، معادلات بینالمللی و منطقهای را به نفع امت اسلامی تغییر داده است.
هفتم؛ محیط پیرامونی ایران، محیط صرفاً قدرت محور نیست، یک محیط تمدنی است
ایران از محیط مفهومی و موضوعی برجستهای در مناطقی که در بالا از آن صحبت شد نیز برخوردار است، محیط موضوعی که شامل این چند منطقه میشود، محیط تمدنی، محیط مذهبی و دینی، محیط بیداری اسلامی و ... . اهمیت این محیط مفهومی اگر بیشتر از اهمیت محیط مرزی ایران نباشد، کمتر از آن نیست. یک مورد از این محیطهای مفهومی و موضوعی “بیداری اسلامی“ است.
هشتم؛ بیداری اسلامی
تغییرات جدید ژئوکالچر و ژئوایدئولوژیک در زیرسیستمهای منطقهای ایران، نشاندهنده روند انتقالی از نظم سنتی به نظم جدید سیاسی- امنیتی و استراتژیک در این زیرسیستمها است. این تغییرات که با ظهور تحولات در کشورهای عربی از سال 2011 شروع شده است، ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران را با محیط منطقهای متشنج مواجه کرده است، ضمناً و از حیث ایدئولوژیک به گسترش الگوی ذهنی جمهوری اسلامی در جنبشها و احزاب سیاسی این مناطق نیز منجر شده است. بهگونهای که متحدان ایدئولوژیک این کشور که بیشتر در قامت جنبشهای به دور از قدرت در منطقه بودند را تقویت کرده است. هرچند این تحولات به انحراف کشیده شده و برخی متحدان سنتی جمهوری اسلامی را تضعیف کرده و سببساز ترویج گرایشهای تکفیری در منطقه نیز شده است، که با برنامهریزی کشورهای غیرمنطقهای و کشورهای خصم ایران صورت گرفته است، اما بحثی که در اینجا مطرح است این موضوع نیست.
نویسنده: رضا لیلانی - برهان
کد مطلب: 13066