فتنهگران زمینهساز تحریم که با لگد به جمهوریت، چهره بینالمللی انقلاب را خدشهدار کردند هنوز پس از ۶ سال بر بغی خود باقیاند.
تاملی بر تلاشهای صورت گرفته برای تطهیر یکی از سران فتنه؛
شش سال گذشت اما «زخم بر پیکره جمهوریت» همچنان باقیست/ چرا نمی توان رئیس دولت اصلاحات را از اتهام فتنه گری مبرا دانست؟/ آیا تلاش برای احیای «خاتمی» به سرانجام خواهد رسید؟
25 آذر 1394 ساعت 11:52
فتنهگران زمینهساز تحریم که با لگد به جمهوریت، چهره بینالمللی انقلاب را خدشهدار کردند هنوز پس از ۶ سال بر بغی خود باقیاند.
حافظ نیوز/ سرویس سیاسی این روزها، جریان سیاسی و رسانه ای موسوم به اعتدالگرا و اصلاح طلب، پروژه ای مشترک را در دستور کار خود قرار داده اند. پروژه ای که قرار است بر طبق آن، پیش از انتخابات اسفندماه رئیس دولت اصلاحات بار دیگر در سطح یک سیاستمدار همسو با نظام، مطرح و احیا شده و پس از به دست گیری علنی رهبری جبهه اصلاحات و بازسازی پایگاه اجتماعی از دست رفته این جریان، برای فتح صندلی های دو مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی تلاش نماید.
بر این اساس، روزی سید محمود دعایی دست به انتحار بزرگی می زند و خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی، اقدام به انتشار مصاحبه و عکس وی می نماید، روز دیگر عکسهای دیدار وی با سید حسن خمینی در سطح وسیع منتشر می شود، روز دیگر نوبت سخنگوی دولت می رسد تا توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی بیاندازد و بگوید این شورا مصوبه ای مبنی بر ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات نداشته و دست آخر، نوش آبادی سخنگوی وزارت ارشاد نیز پازل دیگری از این جریان خطرناک را تکمیل می کند و اعلام می دارد از جانب این وزارتخانه، ممنوع التصویری سید فتنه گر اصلاحات وجهه قانونی ندارد.
اما به راستی چرا نمی توان رئیس دولت اصلاحات را از اتهام فتنه گری مبرا دانست؟
وقتی ۲۷ اسفند ۸۷ خاتمی با انتشار بیانیهای عدم حضور خود به عنوان کاندیدا برای انتخابات دهم ریاستجمهوری را اعلام کرد، کمتر کسی فکر میکرد یکی از پررنگترین نقشها را در حین و پس از انتخابات ۲۲ خرداد ایفا کند. رئیس دولت اصلاحات که حمایت بیچون و چرایش از کاندیدای مدعی تقلب را علنی کرده بود در نامه انصراف خود، از وی به عنوان شخصیتی اخلاقی، آزاداندیش، متعهد به اسلام و انقلاب و مردم یاد میکند که در موقعیتهای خطیر و حساس، صداقت و شایستگی خود را در خدمت به کشور و ملت نشان داده است!
محمد خاتمی به عنوان اصلیترین حامی میرحسین موسوی در انتخابات سال۸۸ ، ۲۲ خرداد هنگام انداختن رأی خود به صندوق گفت: ”همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است.”خاتمی ۲۵ خرداد به بهانه تظاهرات حامیان موسوی در تهران طی بیانیهای نوشت: ”آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاستجمهوری اتفاق افتاد، باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنشهای طبیعی و پراحساس مردم عزیز ما در سراسر کشور(!) شده است. خواستههای موسوی روشن است و مطالبات وی، خواست همه ماست.”
نمایندگان کاندیداها و کمیسیونهای اجرایی انتخابات، ۲۶ خرداد به دیدار رهبر انقلاب میروند؛ رهبری قاطعانه مقابل اتهام تقلب در انتخابات میایستند: ”اگر امروز تمام دنیا نیز روبهرویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد”. خاتمی طی بیانیهای به مناسبت تظاهرات حامیان موسوی در شنبه ۳۰ خرداد، پس از نماز جمعهای که همه امروز از آن به فصلالخطاب یاد میکنند، ”انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان” را ”جلوهای از سیاستهای نادرست” میداند که ”سبب دورتر شدن مردم از حکومت” میشود: ”در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه حضور را آفریدند نتیجه اعلام شده را باور ندارند و به آن معترضند.اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا میداند به کدام سرانجام برسد.”
در ادامه در تاریخ ۸ تیر ۸۸ میگوید: ”به هر حال حادثهای رخ داده و مردم به آن اعتراض دارند؛ باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد. حل این مساله میتواند با تشکیل یک ”هیأت بیطرف” صورت پذیرد”. این نظریه بعدها به شکل کاملتری در قالب طرح ”رفراندوم” از سوی خاتمی ارائه شد و نشان داد وی هنوز نقشه ابطال انتخابات را در سر دارد. مطرح کردن ”همهپرسی” به عنوان راه برونرفت از شرایط موجود (۲۸تیر۸۸)، از دیگر اقدامات فتنهجویانهای است که در راستای ابطال انتخابات و نپذیرفتن جمهوریت از سوی وی صورت میگیرد.
خاتمی با رضا پهلوی هم مرزبندی نکرد. زمانی که پسر شاه مخلوع، اواخر مرداد ۸۸ از خاتمی و هاشمی خواست به مسیر اعتراضی خود ادامه دهند، واکنشی از سوی او دیده نشد. خاتمی حتی اعترافات صریح ابطحی، رئیس دفتر خود درباره نقشش در انتخابات را نمایشی خواند و آنها را فاقد اعتبار عنوان کرد. حضور خاتمی در راهپیمایی روزهخواران جنبش موسوم به سبز در روز قدس و همنوایی با شعار آنان و عدم مرزبندی با شعارهای ساختارشکنانهای چون”استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی” و ”نه غزه، نه لبنان” و... رفتارهای دیگری است که خاتمی را در مسیر تکمیل پازل فتنه پیش برد.
کف و سوت در حسینیه جماران در شب عاشورا، هنگام سخنرانی خاتمی شاید بخشی از اتفاقات زنندهای بود که در روز بعد در خیابانهای تهران از سوی حامیان کاندیدای مدعی تقلب تکمیل شد. هتاکان به حرمت امام حسین(ع) در ۶ دیماه ۸۸ - روز عاشورا - با رقص و پایکوبی در خیابانهای تهران حرمت آلا... را شکستند. ۲ کاندیدای مدعی تقلب که پس از ۸ ماه اغتشاش در خیابانهای تهران، بیهیچ سندی بر این ادعای دروغ اصرار میورزیدند، دشمنان امام حسین(ع) در روز عاشورا را امت خداجوی و فرزندان زهرا(س) خطاب میکنند. ۹ دی فرا میرسد.
خاتمی که حالا دیگر باید مرزبندی خود را با فتنهگران مشخص کند، این کار را صورت نمیدهد و در ادبیات سیاسی مردم به سران مدعی تقلب میپیوندد و سران فتنه لقب میگیرد. شاید اگر تذکر چند روز قبل از حادثه عاشورا که توسط رهبری مطرح شد، مورد توجه این فرد قرار میگرفت به حضیض فتنه فرو نمیافتاد. رهبری در ۲۲ آذر ۸۸ در بیانی خطاب به گردانندگان صحنه اغتشاشات میگویند: بفهمید که دشمن چه جوری دارد برنامهریزی میکند، میبینید که دشمنان انقلاب چطور براق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که میبینید؟ به خود بیایید، متوجه بشوید.
شش سال گذشت اما «زخم بر پیکره جمهوریت» همچنان باقیست
۶ سال گذشته است، خاتمی با اینکه در محافل شخصی به دروغ بودن تقلب در فتنه سال ۸۸ اعتراف کرده اما در این باره صریح سخن نمیگوید. فتنهگران زمینهساز تحریم که با لگد به جمهوریت، چهره بینالمللی انقلاب را خدشهدار کردند و میان صفوف یک پارچه ملت، انشقاق و دو دستگی ایجاد کردند، رأی مردم را درجهبندی کرده و از کیفیت رأی گفتند، پدر علیرضا و آرمیتا را شهید و قانون را بیاعتبار کردند و هنوز پس از ۶ سال بر بغی خود باقیاند.
کد مطلب: 12354