طرح انس با فطرت این واژه نماد موثرترین طرح فرهنگی حال حاضر در شهر شیراز است. طرحی که اثبات کرد  با دست خالی نیز می توان اقدامات موثر فرهنگی انجام داد و بدون امکانات مادی و حمایت مالی ارگانها و جریانات مختلف نیز به شرط اخلاص و همیت می توان اثرگذار ظاهر شد. 
قسمت دوم این مصاحبه بدین شرح است:
با توجه به این حجم زیاد فعالیت هایی که تا کنون صورت گرفته، آیا تا کنون شاهد تاثیرات شگرفی از بابت اجرای این طرح هم بوده اید؟
بله در یک مورد یک مسیحی توریست به نام "آندریا بوش" که چند ماه پیش برای بازدید از مناطق گردشگری و توریستی ایران به شیراز سفر کرده بود پس از مشاهده "طرح انس با فطرت" در بلوار شهید چمران شیراز ، با هدف کنجکاوی و طرح سوالاتی پیرامون چرایی برگزاری این مراسم به مسئولان حاضر در این طرح رجوع کرد و با پاسخ های برخی روحانیون مسلط به زبان انگلیسی حاضر در این طرح مواجه شد. وی هنگامی که در یافت که این طرح با هدف مشاوره و ترویج گفتمان دینی برگزار می شود به طرح سوالاتی پیرامون اسلام پرداخت و با پاسخ های منطقی و فطری کارشناسان دینی حاضر در طرح مواجه شد به نحوی که مجموع این گفتگو بیش از چند ساعت به طول انجامید. سپس و در انتهای شب در هنگام ترک محل، ابراز علاقه کرد که این گفتگو در روزهای آتی نیز ادامه یابد که با استقبال کارشناسان دینی حاضر در طرح مواجه شد. پس از حدودا دو روز مشاوره و گفتمان دینی با کارشناسان و اهدای چند کتاب و سی دی با موضوع حقیقت اسلام به وی، در آخرین روز اقامتش در شیراز در حضور کارشناسان دینی طرح انس با فطرت شهادتین را بر زبان جاری ساخت و به اسلام گروید. پس از اطلاع حجت الاسلام قرائتی از وقوع این اتفاق در شیراز، ایشان وی را به تهران دعوت کردند و طی گفتگویی با این فرد تازه مسلمان شده، ضمن تبریک اسلام آوردن وی خواستار انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر دینی و حفظ ارتباط وی با روحانیون و کارشناسان دینی شدند. وی پس از مراجعت به آمریکا، طی ایمیلی به ما اعلام کرد که طرح انس با فطرت که در شیراز مشاهده کرده است را با عده ای از دانشجویان و اساتید و جامعه شناسان آمریکایی در میان گذاشته است و آنها ترغیب شده اند که برای بازدید از این طرح به شیراز بیایند. و ما هم اکنون در تدارک برای این مساله هستیم و منتظریم که تاریخ ورود این افراد به ما اعلام شود.
همچنین در یک مورد دیگر 22 نفر از گردشگران آلمانی که همه از اساتید دانشگاه در کشور خودشان بودند در سفری که به شیراز داشتند درخواست کردند که با ما دیدار کنند تا از کم و کیف این طرح جویا شوند. متاسفانه در آن برهه ما روحانی مسلط به زبان آلمانی در شیراز سراغ نداشتیم و مجبور شدیم برای این دیدار و گفتگو از یک مترجم استفاده کنیم اما همانگونه که پیش بینی می شد متاسفانه مترجم مذکور در ترجمه مفاهیم اسلامی به زبان آلمانی دچار مشکل بود وخودش نیز اذعان میکرد که روح کلام را نمی تواند منتقل کند اما با این حال دیدار صمیمانه و خوبی صورت گرفت و گردشگران آلمانی نیز از ابعاد و تاثیرات این طرح شگفت زده شده بودند.
آیا روحانیون و کارشناسان حاضر در این طرح همانگونه که به زعم شما برای جذب گردشگران خارجی به اسلام از جان و دل مایه می گذارند، برای جوانان و خانواده هایی که به آنها رجوع می کنند نیز به همین نحو عمل می کنند؟
بله در همین محل موارد بسیار زیادی بوده است که یک روحانی و یا یک کارشناس با یک جوان و یا یک خانواده مشاوره داشته ولی احساس کرده مشاوره در مدت زمان تعیین شده به سرانجام نمی رسد و گاهی این مشاوره ها چند ساعت به درازا می کشد به نحوی که بعضی شب ها ما تا نیمه های شب در اینجا هستیم تا مشاوران ما کارشان به اتمام برسد. و در مواردی نیز زمانی که این مشاوره ها تا پاسی از شب ادامه میابد خود روحانی و یا کارشناس طرح به مراجعه کنندگان پیشنهاد می دهد که ادامه بحثشان در شب های آینده و در یک مکان دیگر برگزار شود. در یک مورد شنبه شبی بود که بنده به همراه برخی دوستان برای تامین مایحتاج طرح به محل برگزاری طرح رجوع کردیم و مشاهده کردیم یکی از روحانیون ما در گوشه ای نشسته و با یک زوج جوان مشغول صحبت است پس از صحبت با ایشان دریافتیم مشاوره دیشب آنها نا تمام مانده و این روحانی ادامه مشاوره اش را به امشب موکول کرده در حالی که شنبه شب اصلا طرح انس با فطرت برگزار نمی شود و ما نیز از برنامه ایشان مطلع نبودیم. از این دست موارد بسیار است. در یک مورد دیگر جوانی بود که به این طرح رجوع کرده و میگفت چند شب است که از خانه اش فرار کرده یکی از روحانیون ما تا پاسی از شب با وی گفتگو کرد و فردای آن روز نیز به دیدار خانواده اش رفت و پس از یکی دو روز پدر و مادر وی با شیرینی به محل برگزاری طرح رجوع کردند و از بابت این اقدام از ما تشکر کردند. مادر این جوان چند هفته بعد مجددا به ما رجوع کرد و عنوان کرد که باز هم با جوانشان دچار بحث و مشکل شده اند و وی دیشب باز از خانه فرار کرده است. روحانی که با وی گفتگو کرده بود فهمیده بود محل اسکان وی در شب هایی که از خانه فرار می کند روبروی بیمارستان سعدی و در کنار چادرهایی است که همراهان بیماران برپا می کنند. ایاشن یک شب به آنجا رجوع کرده بود و وی را یافته بود و باز هم راجع به مشکلاتش با خانواده با وی گفتگو کرده بود تا اینکه او مجددا به آغوش خانواده اش بازگشت و تا امروز نیز دیگر دچار مشکل نشده اند. حقیقتا این طرح تا کنون برکات زیادی داشته و روحانیون و کارشناسان حاضر در این طرح با عشق و علاقه کار می کنند.
در مورد مزاحمت ها و محدودیت هایی کهبرای اجرای این طرح تا کنون متقبل شده اید توضیح بدهید.
تا کنون بارها شده است که از طرف اراذل و اوباش اینجا مورد تعدی و هجمه قرار گرفته که این نشان می دهد که این طرح مخل برنامه های شیطانی آنهاست و ما از نیروی محترم انتظامی توقع داریم در حفظ امنیت این مکان که یک مکان عمومی نیز هست بیش از پیش کوشا باشند.
در مورد کمک هایی که از طرف ارگان های دولتی به شما شده است توضیح بدهید.
در سال 89 و در زمان استانداری آقای احمدزاده بودجه فرهنگی استان آنگونه که اعلام شد 180 میلیارد تومان بود که حتی یک ریالش هم به ما تعلق نگرفت. در یکی از شب ها آقای احمدزاده به همراه آقای سجادی از استانداری به بازدید از این طرح آمد و کلی تعریف و تمجید کرد ولی در عمل نه در زمان ایشان و نه بعد از ایشان کمکی در عمل به ما نشد. ولی در زمان استانداری آقای صادق عابدین ایشان نیز یک شب به همراه خانواده به بازدید از این طرح آمدند و وعده دادند که از این طرح حمایت می کنند.
آیا در عمل هم حمایتی صورت گرفت؟
بله الحق ایشان با ما در زمینه برگزاری هرچه بهتر این طرح همکاری کرده اند و در جهت رفع نیازهای اولیه ما تلاش می کنند. در شورای شهر علیرغم مخالفت آقای خانی با این طرح، حمایت از این طرح به تصویب رسید و زمینی در همینجا به ما اهدا شد و کلنگ آن را بر زمین زدیم اما برای تامین بودجه ساخت آن واقعا مشکل داشتیم و کار به کندی پیش می رفت تا اینکه یک شب آقای صادق عابدین مجددا به همراه معاونشان آقای اردکانی به اینجا رجوع کردند و پس از مشاهده طرح و اسکلت نیمه کاره ساختمان، به آقای اردکانی گفتند که کمک کنید ساختمان این طرح هرچه زودتر به بهره برداری برسد و واقعا نیز کمک هایی صورت گرفت و امروز عملیات اجرایی ساختمان رو به اتمام است.
یک دغده ای که وجود دارد این است که رمز موفقیت این طرح شاید در این است که این یک طرح مردمی است و شما به میان مردم آمده اید و با امکانات حداقلی در کنار پیاده رو به انجام این طرح مبادرت می کنید. آیا احساس نمی کنید برگزاری این طرح در چنین شرایطی و انتقال آن به درون یک ساختمان از رونق و موفقیت و مردمی بودن آن می کاهد؟
بله سوال خوبی است. ما ساختمان را تنها برای چند مورد احداث می کنیم. ما در بین مردم خواهیم ماند و میز پذیرش و نمای کلی طرح در همین پیاده رو خواهد ماند اما ما نیاز داریم که اجرای طرح به درون ساختمان منتقل شود تا پیاده رو را اشغال نکرده باشیم ثانیا ساختمان این امکان را به ما می دهد که در فصل سرما و حتی در روزهایی بجز پنج شنبه و جمعه این طرح را برگزار کنیم. در ضمن نمای کلی ساختمان شیشه ساده است و طرح کاملا از پیاده رو قابل رویت است و تنها حائل ما با فضای بیروی یک شیشه ساده است. علاوه بر این ساختمان به ما امکان می دهد نمایشگاهی دائمی با موضوعات فرهنگی و مذهبی در زمینه های مختلف اجاد کنیم و همچنین با داشتن یک سالن آمفی تئاتر در طبقه دوم بتوانیم کارگاه ای آموزشی مخصوص خانواده ها و جوانان برگزار کنیم و از اساتید کشوری نیز حتی دعوت به عمل بیاوریم. امکان برگزاری همایش و کارگاه در پیاده رو واقعا امکان پذیر نیست!
ضمن تشکر از شما و آرزوی موفقیت برای این طرح و دست اندر کارنش، در پایان اگر مطلبی دارید بیان بفرمایید.
ضمن تشکر از شما، یک گلایه از اصحاب رسانه در استان فارس داریم که آنگونه که باید این طرح را مورد پوشش رسانه ای قرار نداده اند و به مردم معرفی نکرده اند. از طرف یکی از رسانه ها چندی پیش به ما مراجعه شد و یک گزارش تصویری نیز از این طرح تهیه کردند سپس گفتند برای پخش آن 500 هزار تومان باید به ما بدهید! ما از رسانه ها انتظار داریم در جهاد فرهنگی بی مزد و منت مشارکت داشته باشندو از طرح های فرهنگی موثر حمایت کنند.