پس از حماسه جمعه 24 خرداد 92 که نتیجه انتخابات مشخص و حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی با 50/7 درصد آراي شركت كنندگان به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت معرفی شد، همه رقیبان او از طیف های مختلف به وی تبریک گفتند. تمکین هواداران نامزدهای مغلوب از قانون هم نشانگر بلوغ سیاسی و نوید بخش ارتقای سطح تعاملات اجتماعی بود که حماسه سیاسی را تکمیل کرد.
البته معدودی هم راهی دیگر را در پیش گرفتند، پیامک هایی نظیر آنچه خلاصه اش را در ابتداي متن خواندید در سطح وسیع منتشر شد. پیامک هایی که نشان از تحلیل نادرست تاریخ از یک سو و فهم ناقص رخدادها از سویی دیگر داشت.
نکته قابل تامل اینکه کج فهمی ها از سوی کسانی صورت می گیرد که خود را دلسوزترین افراد به نظام و اسلام عزیز و ولایت می دانند لذا نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. مروری گذرا و تا حدی عمیق بر دستاوردهای حماسه سیاسی بزرگ 24 خرداد این سوال را در ذهن تداعی می کند که چرا باید چنین تحلیل هایی را ارائه کرد؟ اگر موافق باشید به مواردی از این دستاوردها نگاهی بیندازیم.
1- مشارکت 73 درصدی
درحالی که رسانه های مختلف خارجی و برخی بدنیتان داخلی در امتداد فتنه 88 برطبل بی اعتمادی می کوبیدند که مردم به انتخابات جمهوری اسلامی اطمینان ندارند و به احتمال بسیار زیاد یک نفری را که از قبل مشخص کرده اند از درون صندوق های رای درمی آورند، آمدن 73 درصدی مردم یعنی برباد دادن همه این حرف ها و جو سازی ها. یعنی اینکه دنیا باز هم انگشت به دهان ماند از رهبری حکیم ایران اسلامی و هوشیاری مردم.
یعنی آنکه حتی آنهایی که با نظام هم زاویه داشتند به آن اعتماد کردند و پای صندوق های رای آمدند.
2- اوج رقابت سیاسی در آرامش کامل
در حالی که سال 88 فضای پرهیجان انتخابات بر رعایت اخلاق غلبه داشت و چه در مناظرات تلویزیونی و چه در حرکت های مردمی آن را می شد کاملا عیان مشاهده کرد اما خرداد 92 درحالی که خیلی ها نگران آن موج انتخاباتی بودند به چشم خود دیدند که بویژه پس از مناظره سوم هم فضا میان نامزدها و هوادارانشان پرنشاط و پرجوش و خروش بود و هم تا حد بسیار زیادی اخلاق و قانون مراعات می شد و این معنایش همان پیشرفتی است که رهبری معظم انقلاب هم بر آن تاکید داشتند و پیشرفت هم برای کل کشور و کل مردم است.
3- رأی آوردن نامزد طیف هایی که بشدت منتقد دولت و بدبین به آن بودند
همواره یکی از نمادهای سلامت انتخابات جمهوری اسلامی این بوده است که از درون صندوق رایی که وزارت کشور دولت مستقر مجری آن است فردی که کاملا مغایر با طیف سیاسی آن دولت مستقر است بیرون می آید. این بار هم همین اتفاق افتاد و آنهایی که در سال 88 این دولت را به رغم فاصله 11 میلیونی نامزد اول با نامزد دوم، متقلب نامیده بودند به وضوح دیدند نام نامزد مطلوبشان به رغم فاصله اندک او با 50 درصد آرا از صندوق بیرون آمد و این یعنی سلامت بی بدیل نظام اسلامی مظلوم و مقتدر.
4-خداحافظی مردم با فتنه و انحراف
پسر یکی از بزرگان اصلاح طلب چند روز پیش از انتخابات تلفنی با من صحبت می کرد که انصراف آقای دکتر عارف نامزد عقلایی و چارچوب دار اصلاح طلبان به میان آمد، وی گفت: آقای رنجبران به صراحت بگویم انصراف دکتر عارف یعنی مرگ اصلاح طلبی، دیگر اصلاح طلبی وجود خارجی ندارد. ببینید که افراطیون اطلاح طلب با تندروی های خود چه بلایی بر سر این جریان بین مردم آوردند که حتی به ترمیم رابطه آن با ملت با حضور دکتر عارف، اصلاح طلب ولایتمدار، اخلاقمدار، قانونمدار، چارچوب دار، ارزشی و عملیاتی هم امید نداشتند و برای همین از او خواستند کنار رود و آرایشان در سبد دکترحسن روحانی بریزد که با شعار اعتدال می توانست نظر مردم را جلب کند و از سویی دیگر امیدوار باشند رئیس جمهور اعتدالگرا از عناصر اصلاح طلب معتدل استفاده کند و زمینه برای ترمیم این جریان به وجود آید و ناامیدی مطلق از میان آنها رخت بربندد. پس افراطیون اصلاح طلب که به حامیان فتنه و فتنه گران شناخته شده اند خودشان به این جمع بندی رسیدند که باید برای ترمیم کل جریان اصلاح طلب، خودشان را حذف کنند تا شاید با حضور عناصر معتدل و چارچوبدار اصلاح طلب در کنار جریان پیروز اعتدال امیدی برای کل جریان اصلاح طلب و بازسازی آن باقی بماند. پیش از این هم عناصری که خود را مرتبط با غیب می دانستند و حتی تا چند روز مانده به انتخابات به صراحت می گفتند که 2 روز مانده به انتخابات می آیند و با رایی بالا رئیس جمهور می شوند، آخر سر هم نیامدند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. آنها در جلسات درونی خود می گفتند اگر بیاییم همه آرا را به سمت خود جلب می کنیم و اگر هم نیاییم همان جمعیت عظیم که طرفدار ماست پای صندوق رای نمی رود و انتخابات در سردی کامل برگزار می شود و البته تحلیل دیگری هم می کردند که اگر صلاحیتمان احراز نشود آرامش درکشور نایاب می شود. صلاحیت آنها تایید نشد، انتخابات هم با شکوه کامل و مشارکت 73 درصدی برگزار شد، آرامش و امنیت هم در همه جا تا آخر انتخابات بر قرار بود و این یعنی اینکه اگر هم بودند خبری از آن آرای میلیونی که می گفتند با نبود آنها چنین و چنان می شود، نبود.
این هم یعنی اینکه انحراف یا خرافه گویی مُرد و مردم با آنها هم خداحافظی کردند اگرچه این مردم از ته دل آنهایی را که رئیس جمهور دوست داشتنی، مردمی و خستگی ناپذیرشان را از ملت جدا کردند به خدا واگذار کرده اند!
5- رأی دادن مردم به اعتدال
مردم در این 3 دوره پس از جنگ به رغم کارهای خوبی که شده بود اما از اشرافیگری و موضع بالا و نقد ناپذیری، سیاسی بازی، بی توجهی به درد مردم و تعصب و بی تدبیری، لجبازی و بی قانونی خسته شده بودند و به همین علت به شعار اعتدال روی آوردند و البته خیلی هم به آن امید بسته اند.درگام اول دکتر روحانی سعی کرد اعتدال را در نخستین مصاحبه مطبوعاتی اش نشان دهد و امیدواریم در گام های بعدی بویژه در تشکیل کابینه هم آن را به نمایش بگذارد. همه این دلایل و بسیار دلایل دیگری که در این مجال فرصت گفتن آنها نیست همه دوستداران نظام و رهبری را امیدوار می کند به آینده ای روشن و رو به پیشرفت، یعنی همان چیزی که رهبری معظم انقلاب همواره بر آن تاکید داشته اند البته به شرطی که ما مردم با چشمانی تیزبین و هوشیاری همیشگی این سیر را بنگریم و نظارتی دقیق کنیم. اما در راه نظارت برمسؤولان، ما رسانه ای ها وظیفه ای سنگین تر از مردم داریم که باید همیشه آنها را در همه جا نمایندگی کنیم. به رسم همین وظیفه و در آغاز راه رئیس جمهور منتخب نکاتی به ذهنم رسید که شاید گفتنش کمکی باشد به حرکت موثر دولت «تدبیر و امید»؛ بهمن 91 مصاحبه ای اختصاصی داشتم با دکتر حسن روحانی در قالب برنامه شناسنامه (که جمعه 31 خرداد و به دلیل پیروزی وی دوباره این برنامه از شبکه 3 سیما بازپخش شد). پس از مصاحبه، گپ و گفتی داشتم با آقای دکتر روحانی آن موقع و رئیس جمهور منتخب حال حاضر که تابه حال آن را رسانه ای نکرده ام. برخی از محورهای این گپ و گفت را می نويسم به عنوان دل نوشته ای برای دکترروحانی، منتخب ملت.
- آقای دکتر پس از مصاحبه فرمودید در این شرایط هرکس پا درعرصه ریاست جمهوری بگذارد کار فوق سنگینی را قبول کرده است و کارش خیلی سخت خواهد بود، پس می دانید کارچقدر سخت است؛ نکند در ادامه مسیرکم بیاورید و بگویید فکر نمی کردم اینقدرسخت باشد! مثل برخی ها نگویید نگذاشتند و مثل برخی ها.... خودتان فرمودید که فوق سنگین است.
- آقای دکتر در بخشی از گپ و گفتمان رسیدیم به حادثه تلخ یکشنبه سیاه مجلس و ماجرایی که میان 2 رئیس قوه پیش آمد. هم بنده حقیر و هم شما از ناراحتی ها و افسوس هایمان گفتیم و شما خاطره ای نقل فرمودید...: «در دفتر نشسته بودم و از رادیو حوادث مجلس را گوش می دادم. خیلی ناراحت بودم به صورتی که کاملا می شد از چهره و صدایم آن را فهمید، یکی از دوستان در همین اثنا تماس گرفت و در همان ابتدا گفت... شما چرا اینقدر ناراحتید؟ شما که باید خوشحال باشید؟ گفتم... برای چه باید خوشحال باشم، آقا از این حادثه قطعا ناراحتند پس من هم باید مضاعف ناراحت باشم، دلیلی برای خوشحالی نیست...» آقای دکتر همین طور بمانید و البته اینگونه افراد را اگر دیدشان اصلاح نشده است و با راهنمایی و توصیه شما به مسیر درست رهنمون نشده اند حتما از خودتان دورکنید یا لااقل مثل همیشه نگذارید برشما اثر بگذارند.
- رئیس جمهورمنتخب! به خاطره ای از شورایعالی امنیت ملی اشاره فرمودید؛ پس از تحویل دبیری شورا به آقای دکتر لاریجانی، گفتید: چون فکر می کردم رئیس شورا با من زاویه دارد و خیلی تمایلی به حضور من نیست کمتر به جلسات می رفتم. آقا فرمودند که چرا در جلسات شرکت نمی کنید؟ حتما شرکت کنید. من هم به سرعت تبعیت کردم اما به خاطر همان دلیل قبلی کمتر سخن می گفتم و نظر می دادم. خبر به رهبر معظم انقلاب رسید که فلانی در جلسات کم حرف است و نظری نمی دهد. حضرت آقا فرمودند که شما نماینده من هستید، چرا کم صحبت می کنید و نظر نمی دهید، حتما نظردهید. از آن روز به بعد تبعیت کردم و نظر می دادم.» آقای دکتر در ادامه مسیر در جایگاه ریاست جمهوری هم حتما اینگونه باشید. اینجا همانطور که گفتید بار فوق سنگین است، نکند برخی ها... خیلی حواستان به این برخی ها باشد.
- آقای دکتر همانجا هم در محضرتان شاگردی کردم و گفتم: چه خوب است مسؤولان ما حواسشان را چند برابر جمع کنند تا دوست نماها حلقه شان نکنند. آقای دکتر سخن دلنشین شما در روز مصاحبه مطبوعاتی خیلی امیدوارم کرد که تاکید فرمودید: «من از امروز رئیس جمهور همه مردم ایران هستم...» مراقب باشید حلقه تان نکنند برخی از این دوست نماها. دست آخر یادی کنم از صحبت یکی از مشاوران ارشد دکتر روحانی که در حاشیه یکی از مناظرات همکلام شدیم و من از مستند اول آقای روحانی به لحاظ تکنیکی تعریف کردم و البته ایرادی در جایگاه شاگردی گرفتم... «فکر نمی کنید دز آقای هاشمی آن زیاد بود». مشاور دکتر روحانی گفت: «ما با عکس های مشترک زمان جنگ دکتر و آقای هاشمی که قبول دارم شاید زیاد بود می خواستیم تاکید کنیم ما هاشمی زمان جنگ را قبول داریم نه زمان سازندگی را». نکته ای بسیار مهم، مدل دوران سازندگی، رفتار دوران سازندگی، غرور دوران سازندگی به همانگونه برای مردم تلخ بود که افراط گرایی های زمان دولت اصلاحات و بی تدبیری های دولت دهم. و اما نکته آخر که بسیار مهم است دولت ها معمولا وقتی برسرکار می آیند با انتقاد و نگاه نقادانه خیلی کنار نمی آیند شاید در ظاهر کنار بیایند اما....
همانگونه که دست اندرکاران دولت تدبیر و امید به کمتر نقد شدن دولت های نهم و دهم در رسانه ها بویژه رسانه ملی نقد داشتند و مشکل اصلی کشور را کم نقد شدن این دولت ها می دانستند (اگرچه رسانه ملی با تمام فشارهای پیدا و پنهان سعی کرد این کار را انجام دهد اما حتما کافی نبود) برخلاف دولت سازندگی و همچنین دولت دهم، از همین ابتدا از همان جایگاه اعتدال دست رسانه های مختلف و رسانه ملی را برای رصد دولت باز بگذارند تا بتوانیم در کنار هم هر روز رو به جلو حرکت کنیم و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و خدای ناکرده در لاک غرور نرویم البته شنبه این هفته دکتر روحانی با سخنان خود در جمع مدیران رسانه ملی بسیار امیدوارمان کرد آنجا که گفت: «دولت و حکومتی که در حمایت مردم ریشه دارد و از حضور رای دهندگان مشروعیت می یابد، نه تنها از رسانه آزاد نمی هراسد بلکه از رسانه آزاد و قانونمند استحکام بیشتری می گیرد».
ان شاءالله که چنین دیدی تا پایان دولت همراه جناب دکتر روحانی باشد و خداي ناكرده غرور یا برخی سختی هایی که حتما در مسیر خدمت به وجود می آید این نگاه را تغییر ندهد.
منبع: جهان نیوز