آنچه از ظواهر امر پیداست دولت میداند که نتوانسته پاسخگوی انتظارات و مطالباتی که خود در خصوص برجام بهوجود آورده، باشد و بدین لحاظ گرفتن جشن برای دستاوردی که مسئولان دولتی نیز آن را تقریباً هیچ نامیدهاند، به صلاح نیست.
توافق هستهای و شکلگیری برجام رویدادی است که توسط دولت و رسانههای حامی آن به عنوان یکی از پرافتخارترین رخدادهای تاریخی کشورمان توصیف میشد اما در یک سالگی چنین رویدادی که بایستی منتظر نتیجه کار آن باشیم، سکوت معناداری از سوی دولت شاهد هستیم و برجام در میان دولتیها، غریب میشود.
جشن ها و استقبالهای مردمی نیز دستپخت و نتیجه همان هیجانات روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب بود که ظریف را در قامت قهرمانان تاریخی و همپایه «آرش کمانگیر» و «امیرکبیر» معرفی میکرد.
حجتالاسلام حسن روحانی پیش از توافق هستهای «محیطزیست»، «آب خوردن» و «ازدواج جوانان» را به این مسئله گرهزده و گفته بود: «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیطزیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود.»
رئیسجمهور بارها برجام را پیروزی عظیم ملت ایران نامید و پیشنهاد کرد 23 تیرماه را روز «تعامل با جهان» نامگذاری کنند.
روحانی سپس در مراحل بعد برجام را آفتاب تابان نامید و گفت: «برجام مثل یک آفتاب تابان است وقتیکه فردی چشمش را ببندد میگوید که شب است و او باید چشمش را باز کند و ببیند که آفتاب است.»
دولت یازدهم ۱۹ بهمن و برای بزک برجام در افکار عمومی، مراسمی را با عنوان تجلیل از دستاندرکاران برجام برگزار کرد و روحانی به افرادی چون صالحی، ظریف و عراقچی مدال افتخار اعطا کرد اما بعد از مدتی صالحی منتقد برجام شد و روحانی در واکنش به انتقادات وی بیان داشت که رئیس سازمان انرژی اتمی در جایگاهی قرار ندارد که از برجام انتقاد کند.
«فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»، «پیروزی عظیم ملت ایران»، «روز تعامل با جهان» و «شکستن همه زنجیرها» از جمله نامهای افتخاری بود که دولت برای برجام در نظر گرفت و دستآخر روحانی بیان داشت که برجام را خدا آورده است.
البته این افتخارات کمکم رنگ باخت و دیپلماتهای هستهای کمکم برای کاهش انتظارات مردم بیان داشتند که از اول هم قرار نبود که برجام بهتنهایی گشایش اقتصادی ایجاد کند اما این موارد نتوانست عطش انتظارات مردم را برطرف سازد.
با این حال باید گفت آنچه امروز مردم ایران میخواهد ببیند، نتیجه عملی تمام وعدهها و دستاوردهایی است که دولت از آن بهعنوان یکی از پرافتخارترین رخدادهای تاریخی و ملی برای ایرانیان یاد میکرده است.
اینک درست در یکسالگی تصویب برجام، این سند تاریخی توابینی هم پیداکرده است. افرادی که در رأس هرم بودند و از برجام حمایت تام و تمام میکردند، حالا نسبت به نحوه اجرای آن هشدار میدهند و ابراز نگرانی میکنند.
علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی یکی از توبهکنندگان است.
«نگرانم که بگویند بحث سیاسی است، اما احساس میکنم اتفاقاتی در حال روی دادن است، زیرا آقای بان کیمون و خانم مرکل حرفهای عجیبی زدهاند.» «احساس میکنم در حال زمینهچینی و پختوپز علیه ما هستند و ما باید گوشبهزنگ باشیم.» اینها بخشی از جملات علی اکر صالحی است که بعد از اظهار نظر دبیرکل ملل متحد، بان کیمون، و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان مبنی بر در مظان اتهام قرار دادن مجدد فعالیتهای ایران و معطوف کردن توجه رسانهها به ایران بیان شد.
چرا آمریکاییها اظهارنظر نکردند؟
دولت آمریکا بهخوبی میداند درصورتیکه درخصوص توافق هستهای دائماً سیگنال منفی بفرستد (درصورتیکه توافق نقض شود)، طرفی که منزوی خواهد شد، ایران نخواهد بود؛ چراکه بنا به گفتهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران به تمام تعهدات خویش وفق برجام، عمل کرده و بلکه داوطلبانه برخی از مسائل را نیز انجام میدهد.
ضمناً مشارکت فعال ایران در محافل بینالمللی مربوط به منع اشاعه، مثل CTBT و همچنین سفر دکتر صالحی به فرانسه و ورود ایران به پروژهی استراتژیک گداخت هستهای، نشاندهندهی روند صلحآمیز فناوری هستهای ایران به تمام دنیاست و آمریکاییها بهخوبی از تأثیر این پیامها اطلاع دارند.
بنابراین به هزینههای عملی نشدن برجام واقفاند. حال برجام در چهصورتی عملی میشود؟ درصورتیکه طرف ایرانی نسبت به برجام احساس خطر نکند و امکان مبادلات بینالمللی برای او فراهم باشد. حتی آمریکاییها معاملهی بوئینگ با ایران را رسانهای میکنند تا این موضوع که آمریکا در قضیهی برجام سنگاندازی میکند، توسط طرف ایرانی دائماً رسانهای نشود. لذا متوسل به طرف اروپایی میشوند.
از طرفی اقتصاد آمریکا نیز در دورهی رکود به سر میبرد. فروش صد فروند هواپیمای گرانقیمت بوئینگ، برای این شرکت و به طریق اولی اقتصاد آمریکا، بسیار حائز اهمیت است.